آسمانه/ سراسر بهشت

نویسنده




می‌رسد مردی از جنس نور

بر جهانی پر از انتظار

می‌شود با وجودش همه

آسمان و زمین سبزه‌زار

***

با نگاهش غم و آه و درد

می‌کند از جهانی گذر

می‌رود ظلم و بیداد و شب

می‌رسد بار دیگر سحر

***

آسمانی سراسر بهشت

بر زمین موجی از عدل و داد

می‌شود با کلامش دلِ

هر گل بی‌رمق شاد شاد

***

می‌کشد بر سر غنچه‌ها

دست پرمهر و بخشنده‌اش

می‌کند هر سیاهی سفید

چهره‌ی ماه و تابنده‌اش
CAPTCHA Image