کاش میشد خورشید
چشمهی نور و امید
یکدم از خود میگفت
از عزای شب خود دل میشُست!
کاش میشد خورشید
آن سوی کوه بلند
قصّهها بنویسد
از رفاقت با ماه!
کاش میشد خورشید
گرمتر میخندید
به تن برف و درخت
در هوای دی و بهمن
بر زمستان سخت!
کاش میشد ما هم
مثل خورشید شویم
از پس کوه غروب
بر تن سرد زمین
قصهها بنویسیم!
از زمستان
از برف
برف پاکیزه و نو
از هوا بنویسیم!
یونس حیدری- 14ساله- اصفهان﷼
ارسال نظر در مورد این مقاله