نویسنده
1- شاید وقتی مواز تو بخواهم راجع به مشکلاتی که به طور مشخص به دلیل زندگی کردن در شهرهای بزرگ به وجود آمده است صحبت کنی، تو برایم از آلودگی هوا نام ببری و یا شاید از شلوغی، تصادفات و اتفاقات گوناگون و ترافیک! و یا شاید از ترس‌ها و استرس‌هایت بگویی که از صبح تا شب همیشه همراهت است.
اما من می‌خواهم از یکی دیگر از مشکلات بزرگ زندگی شهری برایت بگویم که شاید تو حواست به آن نیست. تو نشسته‌ای جلو تلویزیون، چیپس می‌خوری و نمی‌دانی این مشکل دارد از سن جوانی، به نوجوانی و کودکی سرایت می‌کند؛ مشکل اضافه وزن!
2- چاقی از بسته‌های چیپس و پفک می‌آید؛ از بشقاب‌های بزرگ غذا! از لیوان‌های بزرگ نوشابه که جای آب و دوغ را می‌گیرد. چاقی وقتی حواست نیست می‌آید. آمدنش آرام آرام است. طوری که وقتی به خودت می‌آیی می‌بینی خیلی وقت است در تو خانه کرده و خلاص شدن از شرش کار بسیار مشکلی است.
۳- تو چاق شده‌ای و اعتماد به نفس ظاهر شدن در جمع را نداری. تو چاق شده‌ای و لباس پیدا کردن برایت مشکل شده، لباس‌های قدیمی‌ات را نمی‌توانی استفاده کنی و دیگر مثل قدیم راحت و همپای دوستان دیگرت در پارک و خیابان نمی‌توانی قدم بزنی و زنگ‌های ورزش و دویدن‌هایت برای امتحان، عذاب‌آور شده‌اند.
4- چاقی بیماری قرن 21 است. بیماری‌ای‌است که بیماری‌های دیگر را به دنبال خودش صدا می‌زند. از افسردگی و بیماری‌های قلبی بگیر تا دیابت و فشار خون بالا. چاقی، آمدن شیرینی دارد. تو دایم در حال خوردن غذاهای پرکالری هستی و همه‌چیز قشنگ به نظر می‌رسد؛ اما آینه یواش یواش تو را نشان می‌دهد که از خود واقعی‌ات دور شده‌ای و دیگر به چشم دیگران، یک نوجوان سرحال نمی‌آیی. دیگران تو را به عنوان یک نوجوان چاق مثال می‌زنند.
5- از مریم می‌پرسم چطور چاقی به سراغش آمده؟ می‌گوید من خیلی کم‌تحرک بودم. تلویزیون دیدن را به هر تفریح دیگری ترجیح می‌دادم و یکی از کارهای مورد علاقه‌ام خریدن بسته‌های بزرگ شکلات بود. مریم می‌گوید چاق شدن خیلی راحت‌تر از لاغر شدن است و همان‌طور که همه می‌گویند بهتر است قبل از مبتلا شدن به فکر درمان باشیم.
6- بعضی از نوجوان‌ها وقتی مشغول درس خواندن برای کنکور و امتحان هستند دچار اضافه وزن می‌شوند. یکی از دوستان من سالی که کنکور را در پیش داشت نزدیک به 20 کیلو چاق شد. وقتی که بعد از کنکور او را دیدیم هیچ‌کدام باورمان نمی‌شد. جواب کنکور که آمد او با رتبه‌ی خیلی خوبی قبول شد. حالا که یک سال از کنکورش می‌گذرد او با رژیم‌های درست و تحت‌نظر پزشک، توانسته به وزن سابقش بازگردد.
7- چاق شدن هنگام درس خواندن‌های متوالی یکی از عوارض شایع در بین نوجوان‌هاست. این را نباید فراموش کرد که از گرفتن رژیم‌های سخت و بی‌فایده در زمان درس خواندن بپرهیزیم؛ چون مغز، وقتی که ما مشغول مطالعه هستیم نیاز زیادی به مواد مغذی و قندی دارد. از چاق شدن در این دوره نباید ترسید؛ چون با توجه به نتیجه‌ای که می‌خواهیم از درس خواندن‌مان بگیریم، باید سختی‌هایی را هم به جان بخریم. خیلی راحت می‌توان پس از فراغت از درس، با برنامه‌ریزی صحیح و با مشورت یک پزشک متخصص از شر اضافه وزن این دوره خلاص شد.
8- نوجوان‌هایی که در خود علائمی از وجود چاقی می‌بینند باید حواس‌شان را جمع کنند؛ چون اضافه وزن متصل به دوره‌ی نوجوانی، در زمان جوانی سخت‌تر از بین می‌رود و چربی‌های موجود در بدن این افراد، مقاوم‌تر از افراد معمولی است. باید جلو جاخوش‌کردن چربی‌ها را در بدن‌مان بگیریم و مطمئناً این کار احتیاج به اراده‌ای قوی دارد.
9- من لاغر می‌مانم برای این‌که از دیدن خودم در آینه لذت ببرم. من دچار چاقی نمی‌شوم برای این‌که انسانی سالم و باطراوت باشم و در خرید لباس‌های موردنیازم به مشکل برنخورم. من از اضافه وزن بدم می‌آید؛ چون آدمی که به این بیماری دچار است، همیشه خسته است و برای خوردن غذای بیش‌تر روحیه‌ای حریص دارد. من لاغر می‌مانم تا همیشه، شبیه خود واقعی‌ام باشم.
10- ورزش یکی از موتورهای کمکی نوجوان‌هاست. می‌دانم که نمی‌توان همیشه به بسته‌های چیپس و پفک و فست‌فودها نه گفت. خوب است که اگر گاهی از این خوردنی‌ها استفاده می‌کنیم به ورزش و تندرستی اهمیت بیش‌تری بدهیم. 45 دقیقه پیاده‌روی نرم و سبک می‌تواند خیلی از کالری‌های اضافی‌ای را که به بدن رسیده از بین ببرد. ورزش بخش مهمی از تندرستی یک انسان را تشکیل می‌دهد طوری که شخصی که از حجم غذایش کم می‌کند، بدون ورزش کردن نمی‌تواند توقع لاغرشدن را داشته باشد. به خاطر داشته باشیم برای به سوخت و ساز افتادن بدن و سوزاندن چربی‌ها، باید پیاده‌روی ما بیش‌تر از 20 دقیقه طول بکشد.
آدم‌هایی که تصمیم به کاری می‌گیرند آدم‌هایی هستند که فکر می‌کنند. تقویت اراده برای انجام اعمالی مثل کنترل وزن و لاغر شدن برای گرفتن تصمیم‌های بزرگ‌تر نقش مؤثری دارد. وقتی که امروز بتوانی راجع به خودت تصمیم بگیری و عملی‌اش کنی فردا می‌توانی در زمینه‌ی تحصیل و انتخاب شغل و راه آینده‌ات موفق‌تر عمل کنی. خوب نیست که عملی کردن همه‌ی تصمیم‌ها به روز شنبه موکول می‌شود. باید شخصی باشی که از جمله‌ی «از شنبه شروع می‌کنم» دوری کنی. اصلاً شاید سه‌شنبه روز خوبی برای شروع باشد. هرچه باشد سه‌شنبه هم روز خداست!﷼
)
ارسال نظر در مورد این مقاله