نویسنده
گفتوگو با سیدمهدی رحمتی دروازهبان تیم ملی فوتبال
همهی علاقهمندان به فوتبال چارچوب دروازهی تیم ملّی فوتبال را با سیدمهدی رحمتی میشناسند. او این جایگاه را پس از سالها انتظار، با تلاش و کوشش و ممارست به دست آورده است. رحمتی دروازهبانی تیمهای فجرسپاسی شیراز، استقلال تهران و مس کرمان را تجربه کرده و پس از پیوستن مجدد به تیم سپاهان اصفهان از ارکان اصلی قهرمانی این تیم محسوب میشود. با او همکلام شدیم تا مروری بر حال و هوای این روزهای فوتبال داشته باشیم.
* ابتدا از خودت بگو؟
- 14 بهمنماه سال 1361 در تهران به دنیا آمدم. در سال 1371 فوتبال را از مدرسهی فوتبال شهید قیانوری شروع کردم.
* اولین مربیات چه کسی بود؟
- مربی زحمتکشی به نام آقا محسن. وی شریف و زحمتکش بود، دل به کار میداد و سعی میکرد هر چه دارد به بچهها آموزش دهد.
* چه زمانی پیراهن تیم ملی را پوشیدی؟
- وقتی که آقای مهدی مناجاتی سرمربی تیم ملّی جوانان بود به این تیم دعوت شدم، ولی پس از مدّتی خط خوردم، امّا از سال 1381 به تیم بزرگسالان دعوت شدم.
* مشوّق شما در فوتبال چه کسی بود؟
- پدرم علاقهی فراوانی به فوتبال داشت و از همان دوران کودکی مرا به همراه خود به ورزشگاه میبرد.
* اوّلین بازی مهمی که در استادیوم دیدی، چه هنگامی بود؟
- پنج ساله بودم که بازی استقلال و پرسپولیس را از نزدیک تماشا کردم.
* نتیجهی بازی چگونه رقم خورد؟
- پرسپولیس سه بر صفر برنده شد.
* میزان تحصیلات شما چهقدر است؟
- دیپلم دارم.
* چگونه به دروازهبانی علاقهمند شدید؟
- در ابتدا در پست هافبک وسط و فوروارد بازی میکردم. روزی دروازهبان تیم حضور نداشت و من دروازهبان تیم شدم. از آن روز تا حالا پست تخصصیام دروازهبانی است.
* چرا در این پست پاسور موفقی هستید؟
- چون من بازی با پا را خوب بلدم. اگر از اهالی فوتبال بپرسید حتماً به شما میگویند که بازی با پای من چهقدر خوب است. حتی در مسابقههای داخل سالن جامهای رمضان هم شرکت میکنم. همین چند سال پیش با محمد نوازی رفتیم و در این مسابقهها تیم دادیم. در این مسابقات به خوبی گلزنی کردم.
* قد و وزن شما چهقدر است؟
- 188 سانتیمتر قد و 82 کیلوگرم وزن دارم.
* چه زمانی ازدواج کردید؟
- پاییز سال 1383.
* چند فرزند دارید؟
- یک فرزند پسر به نام سیدعلی دارم که متولد 17 فروردین سال 1386 است.
* چرا در شیراز مشهور شدی؟
- سال 1379 برای گذراندن خدمت سربازی به تیم مقاومت سپاسی که آن روزها نامش فجر شهید سپاسی بود رفتم. آنجا در رشد فوتبالم خیلی تأثیرگذار بود و غلامحسین پیروانی در شکوفایی و شهرت من نقش مهمی داشت. در واقع ارتقا و شهرت من با شهید سپاسی آغاز شد.
* اولین بازی رسمی در مقابل کدام تیم بود؟
- همان سال به عنوان دروازهبان فجر شهید سپاسی در مقابل استقلال بازی کردم و اجازه ندادم دروازهام باز شود و در نتیجه به تیم استقلال ملحق شدم.
* چرا از استقلال جدا شدی و دوباره به این تیم بازگشتی؟
- چون در اوّلین فصل حضورم در استقلال به خواستههایم نرسیدم لذا برای جبران گذشته به این تیم آمدم و مطمئناً با درخشش در استقلال به اهدافم خواهم رسید.
* دروازهبانها استرس و نگرانی دارند؟
- بله، معمولاً دروازهبانها با استرس عجین هستند.
* امّا ظاهر شما در بازیها خونسرد و آرام است. اینگونه نیست؟
- بله، سعی میکنم اینطوری باشم.
* یعنی نقش بازی میکنید؟
- مجبورم در چارچوب دروازه نقش بازی کنم؛ امّا باور کنید بهخصوص در بازیهای ملّی 90 دقیقه استرس دارم. البته همهی دروازهبانها اینگونه هستند.
* مقابل تیمهای ضعیفتر هم این حالت وجود دارد؟
- بازی با تیمهای ضعیف سختتر است. شاید 20 تا 30 دقیقه هیچ توپی روی دروازهات نیاید. آن وقت بدن دروازهبان سرد میشود. بعد یک توپ خطرناک میآید و دروازهبان باید مهارش کند. اینجاست که دروازهبان باید هنرنمایی کند.
* اهل حاشیه هستید؟
- نه به هیچوجه. همیشه گفتهام یک ورزشکار باید الگوی دیگران باشد. من هم همیشه اینطور بودم. هیچوقت از حاشیه نترسیدم، چون خودم را کنترل میکنم و اجازه نمیدهم حاشیه من را با خودش غرق کند.
* چهقدر در کنار خانواده هستید؟
- همهی اوقات فراغتم کنار خانواده هستم. برای همین سعی میکنم برنامهی دیگری نداشته باشم. بودن کنار همسر و پسرم علی، لذتبخش است.
* همسرت طرفدار کدام تیم است؟
- او همیشه طرفدار تیمی است که من در آنجا بازی میکنم. خیلی به من کمک میکند تا بتوانم به لحاظ روحی شرایط خوبی داشته باشم. البته حالا که در تیم استقلال بازی میکنم معلوم است که طرفدار پر و پا قرص این تیم است.
* حمایت پدر و مادرت از شما چهقدر است؟
- اگر الآن دروازهبان تیم ملّی هستم همهاش به خاطر همتهای پدر و مادرم است. اگر آنها نبودند من هیچوقت به اینجا نمیرسیدم. حالا که شمارهی یک تیم ملّی شدم همهاش را مدیون پدر و مادرم هستم.
ارسال نظر در مورد این مقاله