ویژه نامه شعر/تلاشی که باید کرد


 

 


فریدون سراج

بعضی از نوجوان‌ها که شروع به شعرگفتن می‌کنند ذوق و شوق دارند که اشعارشان زود کتاب شود؛ اما یک کتاب حداقل برای قابل قبول واقع شدن نیاز به سال‌ها زحمت و تلاش شاعر دارد؛ این‌طوری بعدها برای خودش هم جای پشیمانی نمی‌ماند. خود من هم یکی از همان نوجوان‌ها بودم که از همان ابتدا فکر می‌کردم وقت چاپ کتابم است! البته این اتفاق تا ده‌- دوازده سال نیفتاد. کتاب اولم «آن طرف پنجره» سال 1387 منتشر شد. کتاب دومم «اولین باران آبان» با نمایشگاه کتابِ امسال از انتشارات «هزاره‌ی ققنوس» منتشر شد. دو مجموعه‌ی کودک و یک مجموعه‌ی بزرگ‌سال هم زیر چاپ دارم. به امید موفقیت‌های شما.

 

تو دست دلم را بگیر

سلام ای چراغ امید

سلام ای نگاهت بهار

پُر از ترس و دلشوره‌ام

پُر از شوقم و انتظار

*

من آن چشمه‌ی کوچکم

که جاری شده سوی تو

نگاهم پر از روشنی

خیالم پر از بوی تو

*

در آرامش و اضطراب

تو را جست‌وجو می‌کنم

تو در تار و پود منی

به سوی تو رو می‌کنم

*

نشسته سر راه من

هزاران خطر در مسیر

مبادا تو را گم کنم

تو دست دلم را بگیر!﷼

 

CAPTCHA Image