افسانه شعباننژاد
از من دربارهی ترجمهی کتاب چشمهای زمستانی میپرسند. چیزی که باعث شد به سراغ کتاب بروم اول از همه این بود که نام کتاب توجهم را به خود جلب کرد. بعد که کتاب را ورق زدم متوجه شدم تمام حدود 37 قطعهی شعر کتاب دربارهی زمستان است. شاعر با نگاهی دقیق و شاعرانه به ذرهذرهی زمستان نگاه و مجموعهای کامل با این موضوع ارائه کرده بود. کاری که تا به حال با این دقت و ظرافت از طرف شاعران کودک و نوجوان صورت نگرفته بود. پس کتاب را برای کار انتخاب کردم. البته هر 37 شعر با فرهنگ و آداب ما در زمستان یکی نبود. برخی از شعرها را برگزیدم و کار را که راحت هم نبود شروع کردم.
شعرهای این کتاب را در قالب نیمایی ترجمه کردهام. از من میپرسند چرا قالب نیمایی؟ چون من این قالب را خیلی دوست دارم! انگار در این قالب راحتتر میتوانم احساسم را بیان کنم. انتخاب این قالب مرا در سرودن شعر محدود که نکرد هیچ، حتی باعث شد بخشهایی از شعرها هم از دست نرود.
استقبال مخاطب هم از کتاب خوب بود و راضی هستم. برخوردهایی که از نوجوانان در کتابخانهها و مدارس دربارهی کتاب دیدهام نشان میدهد که در میان آنها هم برای خودش جایی باز کرده است. البته کتاب برگزیدهی کتاب برتر انجمن ناشران و برگزیدهی شایستهی تقدیر کتاب سال وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی هم شده است.
دربارهی پایاننامهی من- ماه تیتی کلاه تیتی- توضیحاتی خواسته شده بود. پایاننامهی دورهی کارشناسیارشد من بررسی جذابیتهای آثار تلفیقی (بازی- شعر- نمایش) برای خردسالان بود. ماه تیتی کلاه تیتی یکی از آثار مربوط به بخش عملی پایاننامه بود. این آثار با الهام از ترانهها و بازیهای موجود در ادبیات عامیانه سروده شده است که تلفیقی از بازی، شعر و نمایش است. نمایشهایی ساده و قابل اجرا در مهدکودکها و از سوی خود خردسالان.
چشمهای زمستانی
در روزهای سرد زمستان نگاه کن
با چشمهای زمستانی
بر حلقههای دود که از بام میروند
تا آسمان آبیِ آرام میروند
یک لحظه در هوای زمستان نفس بکش
با بینی سفید زمستانی
بوی هوای سرد زمستان را
تنپوش خیس درختان را
در سرزمین زمستان قدم بزن
با گامهای زمستانی
بر لایههای نازک یخها، تگرگها
بر فرش برگها
آهسته گوش کن
با گوشهای زمستانی
انگار زمزمه
از سمت شاخههاست
حرف جوانههاست
فصل بهار پشت درِ خانههای ماست
ارسال نظر در مورد این مقاله