نویسنده
هرکسی برای خودش معیارهایی در بازنویسی متون کهن دارد. گاهی این انتخاب با توافق شاعر و ناشر؛ و گاهی با سفارش ناشر همراه است. در مورد آثاری که من بازنویسی کردهام، معمولاً تعیینکنندهی اصلی ناشر بوده است و خیلی کم پیش آمده که شخصاً به طور خودجوش دست به بازنویسی متون کهن بزنم.
طبیعی است که در انتخاب نوع متون کهن، نکتهای که مورد توجه است این است که، کتابی که انتخاب میشود یا نام شاعر و یا نویسنده بین مردم شناختهشده باشد. این مورد اهمیت زیادی در انتخاب متون کهن دارد. در مرحلهی بعدی نویسندهای که کار بازنویسی را میخواهد انجام دهد مورد توجه قرار میگیرد. مشاوری که در یک انتشارات به ناشر مشورت میدهد، با شناختی که از نویسندهها دارد نظر میدهد که به عنوان مثال ابراهیمی میتواند روی مثنوی مولوی کار کند و روحیاتش طوری است که بهتر از دیگران میتواند با آن ارتباط بگیرد.
در توفیق یافتن اثر بازنویسیشده، نام شاعر و نویسندهی منبع اصلی و همچنین نام نویسندهای که کار بازنویسی را انجام داده است تأثیر بسزایی دارد. اگر کار بازنویسی با حوصله و دقت انجام گرفته باشد و نویسنده کارش را سرسری نگرفته باشد، بدون شک اثر مورد توجه نوجوان قرار خواهد گرفت.
در مورد کارهای بنده، تجربه نشان داده است که نوجوانان، جوانان و حتی بزرگسالان از این کارها استقبال کردهاند. بازنویسی قصههای مثنوی مولوی در چهار جلد (و هر جلد سی قصه) به چاپهای نوزدهم و بیستم رسیده است. در مورد بازنویسیهای دیگر، به جرأت میتوانم بگویم همه کارهای موفقی بودهاند و مورد استقبال قرار گرفتهاند.
حال چه چیزی باعث توفیق کارهای من در بازنویسی شده است، نیاز به بررسی و تحلیل دارد و جایش در این مختصر نیست!
سکوت تو
سکوت تو زیباست
چون بارش برف در نیمهشبها
سکوت تو مانند موسیقی آبشار است
سکوت تو مانند دریاست
- در شب
که تصویر ماه و ستاره در آن آشکار است
سکوت تو مانند صبح است
مثل غروب است
سکوت تو زیبا و خوب است
ارسال نظر در مورد این مقاله