نویسنده
مرقد یکی از برادران امام رضا(ع) در دل کویر و در شهر طبس قرار دارد
از روزگاری که همهی طبس را خانههای خشتی و گلی تشکیل میداد، سالهای زیادی میگذرد. حالا از آن چهرهی قدیمی شهر تکخانههایی باقیمانده و بقیه هر چه هست سازههایی از فولاد و بتن است؛ اما مردم طبس عادت دیرینهیشان را فراموش نکردهاند؛ چه آن سالهایی که گنبد امامزاده یک سر و گردن از همهی خانهها بلندتر بود و چه حالا. مردم طبس هر روز صبحشان را با سلام دادن به امامزاده حسین بن موسیالکاظم(ع) شروع میکنند. امامزاده حسین بن موسیالکاظم(ع) 12 قرن است که همنشین خاک، آفتاب، باد و مهمانی اهالی کویر است.
در گذر ایام...
اگر چه از روزگار زندگی امامزاده 12 قرن میگذرد، اما همانطور که معصوم شیرازی، صاحب کتاب «طرائقالحقایق» میگوید، احداث اولین بنای امامزاده مربوط به قرن پنجم است. تا قبل از ویرانی امامزاده در زلزلهی طبس، کتبیهای هم دور بنا وجود داشته که این نکته را تأیید میکرد. براساس این کتیبه نخستین بنای امامزاده در سال 494 هجری و در زمان حکومت اسماعیلیان به اتمام رسیده است. بنای امامزاده حسین بن موسیالکاظم(ع) در دورهی صفویه و زندیه بازسازی و مرمت شد؛ اما زلزلهی شهریورماه سال 1357 همه چیز را خراب کرد. لرزش 7 و 8 دهم ریشتری زمین، حتی امروز هم میتواند بسیاری از ساختمانهای مدرن را خراب کند، چه برسد به خانههای مردم کویر که با گل و خشت خام ساخته شده بودند. بنای امامزاده هم در آن حادثه خراب شد.
روزگار نو
زلزله آمد و ویرانی عظیم به پا کرد و خیلی زود، آبادانی از سر گرفته شد. شهر جدید، در ضلع شرقی، بین امامزاده و باغ تاریخی گلشن بنا شد. امروز هم، همهی رشد طبس در همان ضلع شرقی است. جایی که شهر خودش را به کوه «شتری» نزدیک میکند که پیش از ورود به کویر بیکران، آخرین بلندی است. شش سالی از زلزله نگذشته بود که بنای امامزاده را دوباره ساختند و بخشهای دیگر آن، سالهای بعد به بنا اضافه شد. بعد از سال 1373 که تولیت حرم را به آستان قدس رضوی سپردند، امامزاده هم لقب «میقات الرضا(ع)» گرفت. «میقات» جایی است که حاجیها برای رفتن به کعبه مُحرِم میشوند، اما معنای این واژه فراتر از چند مکان مشخص است. میقات، یعنی جایی برای دیدار کردن، یا آمادهی دیدار شدن. برای همین جلال آلاحمد، اسم سفرنامهی حجش را گذاشت «خسی در میقات». پس میقاتالرضا(ع) میشود جایی که باید برای زیارت حضرت رضا(ع) کسب آمادگی کرد.
حالا، روضهی منوره یا ساختمان اصلی بنا که ضریح در آن قرار دارد، فضای مربعشکلی است که با چهار منارهی کوتاه شش متری (برج ساعت) در چهار گوشهی پشتبام، یادآور معماری روزگار تیموری و گورکانی است. صحنی سنگفرش، بقعه را احاطه کرده است. چهار گلدسته در چهار گوشهی حرم، دو سقاخانه در شرق و غرب و چهار حوض سنگی در چهارگوشهی صحن، معماری بنا را کامل کرده است. دو آشپزخانهی مجهز در دو سوی امامزاده، برای زائرانی مهیاست که میخواهند خودشان آشپزی کنند. دور تا دور صحن امامزاده حسین بن موسیالکاظم(ع) نخل خرما و درخت لیمو است که یادآور شکوه باغهای ایرانی است. امامزاده، چند درخت زیتون هم دارد که اهالی طبس، هر سال محصول آن را میچینند و مبلغ حاصل از آن را وقف امامزاده میکنند. کمی آن طرفتر از درختها، اتاقهای 3 در 5 متری است، برای اقامت زائران. اتاقهایی مفروش با امکانات کافی که میتوان چند روزی را مهمان آنها بود.
طاقهای سلام
از هر سو که به امامزاده برسیم، دری برای ورود است و طاقی که از زیر آن خواهیم گذشت. مجموعهی امامزاده، شش ورودی دارد. هر ورودی در واقع ایوان کاشیکاری شدهی بلندی است که زائران از زیرطاقی آن میگذرند و وارد صحن امامزاده میشوند. ورودی پایین پا، «بابالسلام» است. در زیارت قبور مطهر، پسندیده است که زائر از پایین پا وارد بشود و پس از زیارت، دو رکعت نماز در بالاسر بخواند.
سورهی توحید، بر پیشانی ایوان سلام، روی کتیبهای به خط کوفی به نگارش درآمده است. آینهکاری، هنر آشنای مکانهای مذهبی، تنها تزیینات روضهی امامزاده است و شکوهی مثالزدنی به در و دیوار داده است. رواقهایی که 9 در 9 متر هستند و به طور مساوی بین بانوان و آقایان تقسیم شدهاند.
قاب شیشهای کنار سقاخانه در ضلع شرقی صحن، حرفی از سالهای دور برای گفتن دارد. حرفی از یک سنگ قبر قدیمی که حکاکیهای رویش به سختی خوانده میشود؛ اما از اندازههای آن میشود فهمید که سنگ مزار بوده است. تابلوی کنار قاب، معما را حل میکند. این سنگ، یکی از سنگهای تاریخی به دست آمده از بنای قدیمی امامزاده است. سنگ قبر بزرگی که روزگاری بر مزار خواجه شمسالدین حسینشاه قرار داشته است و این خواجه شمسالدین روزگاری بر منطقهی طبس حکمرانی میکرده است.
شبهای روشن امامزاده
اینجا در کنج کویر، شب که میشود انگار جای آسمان و زمین عوض میشود. وقتی نورافکنهای پای گلدستهها روشن میشود ستونهای نور این بار از زمین به آسمان میتابند. ستونهایی که در شب کویر، از کیلومترها مانده به طبس، در همهی جادههای ورودی به شهر، دیده میشود. تلألو روشنی در حوضهای آب حرم و نسیم خنک شب کویر، زیر آسمان پرستاره باعث میشود تا زائران بیتوجه به ساعت، در گوشه و کنار امامزاده بچرخند و شب سرد کویر را به صبح گرم آن پیوند بزنند.
کولهبار سوغات
«امامزاده حسین با خودش خیر و برکت را به خانهی طبسیها آورده است.» این اعتقاد مردم طبس است و فراوانی درختهای لیمو و نارنج و نخلهای خرما در حاشیهی این کویر گواه این اعتقاد است. در طبس از خانههای اهالی گرفته تا وسط بلوار و میدان، همهجا میشود درختهای بارآور را دید. در فصل بهار شهر در عطر بهارنارنج غرق میشود و گرمای تیر و مرداد، خرماپزان طبس است. در همهی ماههای سال میشود از فروشگاههای ریز و درشت سطح شهر، خرمای طبس و مربای بهارنارنج خرید. سوغاتی که زائران امامزاده هم از تهیهی آن غفلت نمیکنند. نمیشود مسافر کویر باشی و دست خالی برگردی. به خاطرهی خوب شبهای کویر و آسمان پرستارهاش، معنویت امامزاده و مهربانی اهالی کویر را هم اضافه کنید. کولهبار سفرتان را میتوانید با خاطر آسوده از سوغاتیها پر کنید.
ارسال نظر در مورد این مقاله