خدایا کمکم کن...!
هر وقت دلت گرفت؛ هر وقت احساس بیتوجهی کردی؛ هر وقت میخواستی گریه کنی، اما مجبور شدی بخندی؛ هر وقت حس کردی تنهاتر از همیشهای؛ هر وقت چیزی توی قلبت بود که نخواستی به کسی بگی؛ هر وقت یه بغض کهنه وسط گلوت گیر کرد و نه راه پس داشتی و نه راه پیش؛ هر وقت میخواستی با تمام وجودت فریاد بزنی؛ هر وقت دلت خواست یه گوشه بشینی و زار بزنی و گریه کنی؛ هر وقت...
به یاد بیار کسی اون بالا هست که همیشه مواظبته، هیچ وقت تنهات نمیذاره، همیشه همراهته. ترانهای میشه واسهی دلتنگیهات، زمزمهای میشه واسهی تنهاییهات و تکیهگاهی میشه واسه درد و دل کردنهات. کسی که با تکتک سلولهات میتونی حسش کنی، کسی که به وسعت آسمانها و دریاهاست و حتی بیشتر... کسی که تمام گلها و درختان زمزمهاش میکنند!
پس یادت باشه، هر وقت توی قلبت جای خالی کسی رو احساس کردی؛ هر وقت دوست داشتی با کسی حرف بزنی؛ هر وقت احساس کردی خیلی ضعیفی؛ هر وقت از زمین و زمان گلایه داشتی؛ هر وقت از همه دلگیر بودی؛ هر وقت احساس کردی زندگیت چیزی کم داره؛ هر وقت گوشهی اتاقت فقط تو بودی و تو بودی و تو، فقط آروم زمزمه کن: «خدایا کمکم کن!»
ندا فتحی- چهارمحال و بختیاری
ارسال نظر در مورد این مقاله