شعر


خیابان شاعرانه

خیابان مثل یک شعر

پر از تصویر تازه‌ست

از اول تا به آخر

ردیف آن مغازه‌ست

*

تمام بیت‌های

خیابان شکل خانه‌ست

و در هر عصر پاییز

خیابان شاعرانه‌ست

*

شبیه واژه‌هایی

از این شعریم، ما هم

عجب شعر قشنگی‌ست

اگر باشیم با هم

*

کسی از شعر ما کاش

بگیرد فالِ ما را

چه خوب است این که یک دوست

بپرسد حال ما را

مهدی مردانی

 

 

 

 

 

 

دنیای خواب‌آلود

عباس تربن

توی خواب من، جهان

اشتباه می‌شود

چرخ، ایستاده و

ایستگاه می‌رود

*

کوچ کرده سمت روز

ماه با ستاره‌هاش

آفتاب در عوض

شب‌نشین شده به جاش

*

زیر خاک رفته‌اند

شاخه‌ها و برگ‌ها

ریشه‌ها از آن طرف

قد کشیده در هوا

*

مردم تمام شهر

ایستاده روی دست

کج، سر و ته و غریب

هرچه، هرچه، هرچه هست

*

ترس‌ناک و جالب است

مثل حس گم شدن

لحظه‌لحظه زندگی

توی خواب‌های من

 

 

 

 

درخت

نگاه کن

درخت همیشه سبز می‌شود

و خنده می‌کند

به کوه و رود و دشت و سبزه‌زار

نگاه کن پرنده می‌پرد

و روی شاخه لانه می‌خرد

تو از پرنده و درخت

سبز و مهربان‌تری

نگاه کن

مگر تو از پرنده و درخت کم‌تری؟

فاطمه عمادی‌پور

 

 

 

 

 

انار غمگین

دل مادر انار غمگینی‌ست

که ترک خورده است در دستم

با دل تُرد او چرا گاهی

مثل یک تکه سنگ بد هستم؟

***

او دلش را به من سپرده ولی

دست من سرد مثل پاییز است

حرف‌هایی که می‌زنم گاهی

مثل یک بوته‌ی خار، نوک‌تیز است

***

دل او با چه خوب خواهد شد؟

بوسه یا هدیه، اشک یا لبخند

این ترک‌های سرخ را آیا

عذرخواهی نمی‌زند پیوند؟

مریم اسلامی

 

CAPTCHA Image