نویسنده

 

 


 

آنشرلی با موهای قرمز

بررسی رمان آنه از گرین‌گیبلز (رؤیای سبز)

اثر لوسی مود مونتگومری

گردآورنده: مصطفی بیان

این اثر ادبی که در ایران با نام «رؤیای سبز» ترجمه شده است، اثر خانم «لوسی مود مونتگومری» (Lucy Maud Montgomery) جزء کتاب‌هایی است که در سال‌های اخیر از سوی انتشارات معتبر و شرکت‌های فیلم‌سازی معروف جهان منتشر شده است.

داستان، درباره‌ی دختری است ورّاج، بااستعداد و زرنگ و البته کمی هم سر به هوا که در یک پرورشگاه زندگی می‌کند و شانس آن را داشته که بتواند چند بار به عنوان فرزندخواندگی کلفتی بکند تا آن‌که زندگی‌اش دچار دگرگونی می‌شود. ماریلا و ماتیو کاتبرت خواهر و برادر سال‌مندی هستند که با هم در جزیره‌ی پرنس ادوارد زندگی می‌کنند و تصمیم می‌گیرند پسر یتیمی را از پرورشگاه برای کمک در مزرعه‌ی‌شان قبول کنند. پس از یک‌سری اتفاقات، دختری به نام آنشرلی را می‌پذیرند. آنی آن هم با یک اشتباه که برای ادامه‌ی زندگی او را به جای پسر نزد خانواده‌ای می‌فرستند و البته علی‌رغم تمام مخالفت‌های اطرافیان، او برنده‌ی این بازی می‌شود و آن خانواده او را به جای یک پسر به فرزندی قبول می‌کنند. آنشرلی سعی می‌کند با اراده‌ی قوی و قلبی پرمهر زندگی خود را بسازد تا جایی که او در دبیرستان بهترین شاگرد شناخته می‌شود و به دانشگاه می‌رود درحالی که گلیبرت عاشق و دلباخته‌ی اوست و او می‌خواهد از سر لجبازی پا روی دل خود بگذارد و...

این داستان پر است از توصیف‌های طولانی از آدم‌ها، اشیا و مکان‌ها. نویسنده بسیار به جزئیات می‌پردازد. روایت‌های او شبیه به زندگی خود ماست با حوادثی اتفاقی و بدون نتیجه‌ی قطعی. داستان از یک سلسله اعمال و وقایع کوچک شکل گرفته که پر از سادگی است. او دردهای واقعی جامعه را در قالب داستان بیان می‌کند. جامعه‌ی حاکم بر این داستان جامعه‌ی قرن بیستم است. فضایی که در آن مردمش درحال تغییر هستند، ولی برای این تغییر به سختی زندگی می‌کنند.

متن زیبای این مجموعه را می‌خوانیم:

«آنه! تکرار غریبانه‌ی روزهایت چگونه گذشت، وقتی روشنی چشم‌هایت، در پشت پرده‌های  مه‌آلود اندوه، پنهان بود. با من بگو از لحظه‌لحظه‌های مبهم کودکی‌ات، از تنهایی معصومانه‌ی دست‌هایت. آیا می‌دانی که در هجوم دردها و غم‌هایت و در گیر و دار ملال‌آور دوران زندگی‌ات، حقیقت زلالی دریاچه‌ی نقره‌ای نهفته بود؟ آنه! اکنون آمده‌ام تا دست‌هایت را به پنجه‌ی طلایی خورشید دوستی بسپاری، در آبی بی‌کران مهربانی‌ها به پرواز درآیی، و اینک آنه! شکفتن و سبز شدن در انتظار توست، در انتظار توست.»

«لوسی مود مونتگومری» در 30 نوامبر 1874 در کلیفتون (نیولاندن فعلی) در جزیره‌ی پرنس ادوارد به دنیا آمد. وقتی که 21 ماهه بود مادرش «کلارا وولنر مک نیل مونتگومری» را از دست داد. پس از ازدواج مجدد پدرش «هیو جان مونتگومری» که تاجری ورشکسته بود، لوسی به نزد مادربزرگ و پدربزرگش در مزارع سرسبز جزیره رفت. مونتگومری کودکی گوشه‌گیر و رویایی بود و همین خصوصیت موجب موفقیت او در کار نویسندگی شد. یک سال به دانشگاه وال هودی رفت و هنوز نوجوان بود که به جزیره‌ی پرنس ادوارد برگشت و در بیدفورد مشغول تدریس شد. در همین زمان به جوانی علاقه‌مند شد؛ درست مثل علاقه‌ی آنه به گیلبرت؛ اما از ازدواج با او سر باز زد، زیرا معتقد بود در مقام زنی که حرفه‌ی خاصی دارد مشکل می‌تواند با کسی که از نظر فکری پایین‌تر است ازدواج کند. با این حال سال‌ها بعد زمانی که این پسر جوان در زمستانی سخت بر اثر ابتلا به بیماری سینه‌پهلو درگذشت لوسی به شدت به هم ریخت (در داستان هم گیلبرت به سختی مریض می‌شود، ولی وقتی آنه به دیدنش می‌رود خوب می‌شود).

در سال 1898 «لوسی» به «کاوندیش» بازگشت تا با مادربزرگش که حالا بیوه شده بود زندگی کند. مدت کوتاهی در سال‌های 1901 و 1902 وی در «هالیفاکس» برای روزنامه‌های «کرانیکل» و «اکو» کار می‌کرد. «لوسی مود» بر آن شده بود که اولین کتابش را در این مدت در جزیره‌ی پرنس‌ادوارد بنویسد. در سال 1908 اولین کتابش «آنه از گرین گیبلز» را نوشت. سه سال بعد بلافاصله پس از مرگ مادربزرگش در 11 جولای 1911 با «ایوان مک دانلد» که کشیش بود و اختلاف سنی زیادی با او داشت ازدواج کرد. همسرش بسیار افسرده بود. لوسی همیشه مجبور بود در میان مردم و دوستان وانمود کند که سرزنده و شاداب است و همین موضوع باعث شده بود که از زندگی ناامید شود. همین موضوع در دست‌نوشته‌ها و یادداشت‌های خصوصی او کاملاً منعکس شده است. در همان دوران جوانی، یکی از نویسنده‌های ثابت و پرکار نشریات زنان بود. اغلب داستان‌های ملودرام می‌نوشت. در 1908 با خط بدی در نوشته‌های خصوصی‌اش نوشت: «خواهر و برادر پیری تصمیم می‌گیرند سرپرستی پسربچه‌ی یتیمی را قبول کنند، اما به اشتباه یک دختر نزد آن‌ها فرستاده می‌شود...»

«مونتگومری» 11 کتاب دیگرش را در خانه‌ی کشیشی «لیسک دیل» نوشت. این ساختمان را بعدها عبادت‌کنندگان خریدند و هم‌اکنون تبدیل به «موزه‌ی لیسک دیل لوسی مود مونتگومری» شده است. در حالی‌که انجمن «ال.ام.مونتگومری» در دانشگاه جزیره‌ی پرنس ادوارد بیش‌ترین تحقیقات و کنفرانس‌های مبنی بر کارهای او را هماهنگ می‌کند.

از آثار این بانوی نویسنده می‌توان به رمان‌های «آنه از گرین گیبلز»، «آنه از آوونلی»، «کیلمنی از باغ گل»، «دختر قصه‌گو» (همون سارا استنلی)، «مسیر طلایی» (دنباله‌ی داستان دختر قصه‌گو)، «آنه از جزیره»، «خانه‌ی رویاهای آنه»، «دره‌ی رنگین‌کمان»، «ریلا از اینگلساید»، «امیلی از نیومون»، «پیش‌رفت امیلی»، «قلعه‌ی آبی» و... و مجموعه داستان‌های کوتاهی مانند «وقایع‌نامه‌ی آوونلی»، «در مسیر گذشته»، «در امتداد ساحل»، «در عرض فرسنگ‌ها» و غیره اشاره کرد.

مونتگومری، نویسنده‌ی محبوب کانادایی، پرفروش‌ترین رمانش به بیش از 50 میلیون نسخه از آن منتشر شده است و به 36 زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده است. همچنین شرکت‌های معتبر فیلم‌سازی جهان از آن فیلم‌های متعددی در قالب سریال تلویزیونی، سینمایی و کارتون انیمیشن با نام‌های مختلف با ایفای نقش هنرمندان و کارگردانان بنام و مشهور جهان به تصویر کشیده شده‌اند. مانند 1919 (ویلیام تیلور نزموند/ آمریکا)، 1934 (جورج نیکلاس جونیور/ آمریکا)، 1956 (دونالد هاررون/ کانادا)، 1987 (کوین سالیوان/ آمریکا)، 2000 (استفان اسکاین/ آمریکا) و 2008 (کوین سالیوان/ کانادا).

مونتگومری بیش از بیست کتاب و صدها داستان کوتاه به یادگار گذاشت. وی تنها اثرش «آنه از گرین گیبلز» (رویای سبز) بر محبوبیت او در جهان افزود. او منتقدان جدی‌ای داشت تا جایی که به عنوان نویسنده‌ی کتاب‌های کودکان برکنار شد. با این حال در سال‌های آخر عمرش، بخشی از جست‌وجوی خود را برای هویت انسانی‌اش به عنوان یک زن و یک نویسنده پرداخت؛ ولی با وجود گذشت چند دهه از فوت این نویسنده‌ی کانادایی، همچنان به عنوان یک نویسنده‌ی زن در جامعه‌ی ادبی کانادا و جهان محبوب است.

«لوسی مود مونتگومری» در 24 آوریل سال 1942 در «تورنتو» چشم از جهان فروبست و در گورستان «کاوندیش» در جزیره‌ی «پرنس ادوارد» به خاک سپرده شد.﷼

 

CAPTCHA Image