بهترین داستانک
میخواستم پیشنهادی برای بخش «آسمانه» در مجلهی محترم سلامبچهها داشته باشم و آن اینکه برای بخش (آسمانه) یک یا دو صفحه مخصوص «داستانک» که نویسندهی آن بچههای نوجوان باشند، اختصاص دهید و حتی میتوانید هر سال جایزه به بهترین اثر خوانندگان بدهید. اصلاً مجلهی سلامبچهها مسابقهی با جایزه ندارد. اگر صفحهی داستانک بگذارید، اولین داستانک را من برای شما میفرستم.
بیژن غفاریساروی- ساری
﷼ از همینجا اعلام میکنم، دوستان عزیز، شما میتوانید داستانکهایتان را برای آسمانه بفرستید. هر ماه یکی از بهترینها را خودتان معرفی کنید تا هدیهای از آسمانه به یادگار داشته باشند. داستان حداکثر 50 کلمهای باشد. ببینیم چهکار میکنید.
دلتنگ نام نوشتن
سلام به آسمانهی گل و گلاب و سُنبلم! حالت چهطور است؟ دماغت چاق است؟
آنقدر دلم برای نامه نوشتن تنگ شده بود که نگو. آخر هر چه مجله و کتاب خواندم و فکر کردم اصلاً داستانی به ذهنم نمیرسید که بنویسم. خلاصه نشسته بودم و به مسألههای سخت درسی حسابداری صنعتی فکر میکردم که ناگهان ذهنم به یک سوژهی جدید رسید. خلاصه دفتر کتابم را بستم، دلم را زدم به دریا و شروع کردم به نوشتن. حالا ننویس و کی بنویس. آنقدر خطخطی کردم که نگو. حسابی عقدهام را روی کاغذ سفید از خدا بیخبر خالی کردم. حالا هم که در حال نوشتن نامهام همهاش یک عده آدم مزاحم، مزاحمم میشوند. راستی این چهلوچهارمین نامهای است که در طی دوستی چندین سالهیمان برایت مینویسم. چهار، چهار. رُندِ رند. امیدوارم نوشتههایم به درد صفحات آبیات بخورد.
به امید دیدار روی ماهت و تمام سلامبچههاییهای گل
ندا مرادیفرد- از صومعهسرا
﷼ امیدوارم چهل و چهارت تبدیل به چهارصد و چهل و چهار شود. همین نامه نوشتنت هم برای دوستان دیگر انگیزه میشود تا بنویسند و بدانند که از نقاط مختلف ایران آسمانه هواخواه دارد. قلم پرتوانت همیشه پویا باشد.
اول راه
سلام آسمانهام
آسمانهی عزیز، من و خواهرم از اینکه مطالبمان را چاپ کردید از تو خیلی، خیلی، خیلی، ممنونیم. قبلتر دو شعر برایت فرستاده بودم کلی بیوزن و پر ایراد بود. جالب اینکه خودم فکر میکردم اینطور نیست. خلاصه اینکه باید ما تازهکارها را ببخشید. خواهرم فاطمه هم سلام برات میفرسته زیاد. آبی بمانی آسمانهام.
زهرا مظفری، کاشان
﷼ دوست عزیز، نسبت به قبل پیشرفت خوبی داشتی؛ امّا باید بیشتر تلاش کنی. ابتدای راه شاید کمی سخت باشد و کمی ناامیدکننده؛ امّا شیرینیاش را وقتی خواهی چشید که یک اثر خوب را از خودت در آسمانه ببینی. باز هم برایمان بنویس و از کارهای تازهات ما را خبردار کن.
یک گله
راستی آسمانهی ماه مهر اصلاً بوی تولد تو را نداشت. بچهها در حقت کملطفی کردند. این را بهشان بگو. مگر در سال چندبار تولد تو میشود؟
عاطفه اللهاکبری
﷼ البته یککم هم تقصیر ما هست که از قبل خبر نمیدهیم مهرماه تولد آسمانه است. با این حال بعضی از دوستان لطف دارند و تلفنی تولد را تبریک میگویند. امیدوارم سال آینده بتوانیم جشن تولد خوبی برای آسمانه بگیریم. از شما که همیشه به یاد آسمانهای متشکرم.
***
مدتها بود ننوشته بودم سلام، ننوشته بودم که چهقدر دلتنگ آن همه انتظارم.
امّا بعد از مدتها برای تو آسمانهترین آسمانم مینویسم که چهقدر بارانی نگاه دوبارهات هستم و چشمهای کویریام در تب یکبار صدا زدن تو، مرا به نام دوست خواندن منتظر است. شاید حرفهام مرا به پای درد و دلها کشاند، مرا به آنجا کشانده که همیشه در کودکی آرزو داشتم، دوست داشتم بنویسم و بعد از آن معلمی شوم در دورترینِ دورها، و این هر دو میسر شد به لطف حضرت حق. سلام گرم صمیمی و خجالتی مرا پذیرا باشید! دلم نیامد وقتی داستان شاگردم را برایتان میفرستم رسم ادب و احترام بهجا نیاورم. من مشاور یک مدرسه، نه سه مدرسه در منطقهی باغبهادران (لنجان) هستم، امّا در دو روستا که بچههایش در محرومیت بهسر میبرند، تب نویسندگی دارند. یادم به روزهای نوجوانی خودم افتاد که دلم میخواست کسی باشد و کمکم کند و شما مثل ناجی رسیدید. من سعی دارم استعدادها و دردهای بچهها را انعکاس دهم و چه کسی بهتر از شما. من مجلهی سلامبچهها را معرفی کردم و از آنها میخواهم آن را بخوانند.
مریم زالیپور
﷼ مریم زالیپور
خوشحالم از اینکه گاهگاهی به آسمانه پر میکشی و دلت را راهی دوران نوجوانی میکنی. و خوشحالتر اینکه با نوجوانان و کودکان ارتباط داری. برایت بهترین آرزوها را آرزومندم و منتظر آثار شما و شاگردانت هستم.
﷼ سیدهمائده تقوی
یادم رفته بود از بابت گلی که در نامهات ضمیمه کرده بودی تشکر کنم. حالا یادم آمد و به این وسیله از تو متشکرم که همراه آثار زیبایت، آثار زیبای طبیعت را هم به آسمانه هدیه کردی. باز هم برایمان بنویس و با نقدهای سازندهات یاریگر آسمانه و همراهانت باش.
ارسال نظر در مورد این مقاله