داستان یک بنا/قلعه‌ی خشت و خاک


نارین قلعه، قدیمی‌ترین بنای خشتی جهان، در دل بیابان‌های استان یزد آرمیده است

استان یزد در مرکز ایران، یکی از قدیمی‌ترین و متمدّن‌ترین نقاط زندگی در ایران و حتی در جهان است. تعدادی از آثار باستانی به‌جای‌مانده در شهر یزد و شهرهای اطرافش، در جهان سرآمد است. بسیاری دیگر هم در ایران حرف اول را می‌زند. آن‌قدر که یزد را شهر «ترین»های ایران می‌نامند. یزد، اولین شهر خشتی جهان و دومین شهر تاریخی جهان بعد از ونیز ایتالیاست. همین دو ویژگی کافی است تا ایرانیان بدانند کشوری به وسعت تاریخ جهان دارند و شهری کویری که می‌توانند خشت به خشت، ریگ به ریگ و لحظه به لحظه تاریخ آن را به رخ جهانیان بکشند. این شهر به شهر بادگیرها معروف است. همچنین به دارالعباده، شهر دوچرخه‌ها، شهر شیرینی، شهر قنات و قنوت و قناعت و شهر آفتاب و آتش. یزد را از آن جهت امن‌ترین شهر می‌دانند که جنگ و بلایای طبیعی تاکنون نتوانسته به آن صدمه‌ای وارد کند.

مارکوپولو جهان‌گرد ایتالیایی نیز درباره‌ی یزد می‌گوید که تجّار جاده‌ی ابریشم این شهر را به لحاظ امنیت مالی و جانی آن دوست دارند. از طرفی یزد، از نظر آمار جرم و جنایت هم هرسال پایین‌ترین میزان را در ایران به خود اختصاص می‌دهد.

یزد، شهر «ترین»های ایران

یزد و شهرهای اطرافش آثار تاریخی بسیاری را در خود جای داده‌اند. طولانی‌ترین قنات ایران به نام «قنات زارچ» با طول 100 کیلومتر در استان یزد قرار دارد. سرو 4000 ساله‌ی ابرکوه در استان یزد را می‌توان مسن‌ترین موجود زنده‌ی جهان نامید. بلندترین و منحصر به فردترین بادگیرهای جهان را تنها می‌توان در استان یزد پیدا کرد. بادگیر باغ دولت‌آباد یزد در شمار زیباترین بادگیرهای دوره‌ی زندیه و قاجاریه با قدمتی 270 ساله به عنوان بلندترین بادگیر جهان به حساب می‌آید. قدیمی‌ترین ساعت شهری ایران در میدان وقت‌الساعت یزد نصب شده است. نخل چوبی 450 ساله‌ی میدان امیرچخماق هم، هنوز که هنوز است شور تاسوعا و عاشورا را قوتی دوچندان می‌بخشد. تنها مسجد جهان اسلام که از زمان ساخت تاکنون بنایش هیچ تغییری نکرده، یعنی «مسجد فهرج» هم در 30 کیلومتری شهر یزد قرار دارد. بلندترین مناره‌های جهان را مربوط به مسجد جامع کبیر یزد با ارتفاع 52 متر می‌دانند. اگر قرار باشد فقط به آثار منحصر به فرد یزد اشاره کنیم، کافی است تا تمام این متن را به خود اختصاص دهد؛ اما داستان بنای این شماره‌ی ما، در مورد یکی دیگر از ترین‌های یزد در جهان است: «نارین قلعه» در شهر میبد، که آن را قدیمی‌ترین بنای خشتی جهان می‌دانند.

کهن‌دژ، پیرمرد تاریخ یزد

میبد در میانه‌های دشت فرونشسته‌ی یزد- اردکان واقع شده است. شهری که تمام ویژگی‌های اصیل ایرانی‌اش را حفظ کرده و بر تارک تاریخ ایران خودنمایی می‌کند. میبد از نظر معماری و سبک شهرسازی، از معدود شهرهایی است که بر اساس شواهد تاریخی، ویژگی‌های فیزیکی و فضای معماری آن نشان‌گر شهرسازی کهن ایرانی است و حتی با وجود دخل و تصرف‌ها در طول زمان، ساختار اصیل آن هنوز باقی مانده است.

نام کهن‌دژ، منحصر به نارین قلعه نیست. کهن‌دژ به یک معنی همان است که در یونان باستان اکروپولیس یا اکروپول نامیده می‌شد.

کهن‌دژ یا قهن‌دژ نام دژهای باستانی و کهن‌سالی است که در آغاز پیدایش شهرها بنا شده‌اند. این دژها در پیش از اسلام و بیش‌تر در دوران ماد، هخامنشی و اشکانی ساخته شده و بناهایی تک و پرتراکم بودند که بر فراز تپه‌های طبیعی یا مصنوعی می‌ساختند. بعدها هم که شهرها گسترش پیدا می‌کردند، این دژها، همواره مرکز فرماندهی، سیاسی و اداری شهر بودند، به خصوص در مقابل تهاجم دشمن، پناهگاه امن مردم و تجدید قوای سربازان بوده‌اند. عمر نارین قلعه، یا به قول خود میبدی‌ها «نارنج قلعه» آن‌قدر زیاد است که آن را می‌توان پیرمرد تاریخ یزد دانست. باستان‌شناسان قدمت تقریبی آن را به حدود 4500 تا 6000 سال پیش از میلاد مسیح تخمین زده‌اند.

دژی به بلندای تاریخ

از همان سال‌های دور، نارین قلعه ورق خوردن برگ‌های تاریخ را یکی‌یکی نگاه می‌کرد. سلسله‌های تاریخی، پشت سر هم می‌آمدند و می‌رفتند و نارین قلعه، تنها و مقتدر از بالای تپه‌ی بلندی که روی آن بنا شده بود، تمام شهر را زیر نظر داشت. مثل همین امروز که این هم خواهد گذشت. معماران قلعه، از شوکت و شکوه، چیزی برای آن کم نگذاشته بودند. البته قلعه از همان اول با این هیبت و ترکیب نبود. بعدها و پس از ورود اسلام به ایران هم پادشاهان این قلعه را پاس می‌داشتند. تعمیرات و نقش و نگارهایی از دوران سلجوقیان و صفویان، گواه این ادعاست. قدمت زیاد و شکوه فراوان قلعه آن‌قدر بود که هرچه از عمرش می‌گذشت بیش‌تر بر سر زبان مردم می‌افتاد. آوازه‌ی نارین به گوش فردوسی هم رسیده بود تا در شاهنامه‌اش از آن یاد کند. کم‌کم پیشینه‌ی این قلعه برای مردم حالت اسطوره‌ای هم پیدا کرد. تا جایی که حتی در منابع تاریخی قرن‌های 8 و 9 هجری، مورخان برای توصیف قدمت نارین قلعه، به باورهای اسطوره‌ای مردم هم نیم‌نگاهی داشته‌اند. احمد کاتب در کتاب تاریخ یزد (از مورخان قرن 9 هجری)، بنای قلعه را به زمان حضرت سلیمان نبی (ع) نسبت داده است. بی‌شک شکوه و جبروت مثال‌زدنی قلعه در وجود چنین باورهایی بی‌تأثیر نبوده است.

یک قلعه، یک شهر

ساختار تودرتو و طبقات با امکانات مختلف؛ این تقریباً ویژگی مشترک بیش‌تر قلعه‌هاست. نارین هم از این ویژگی‌ها مستثنا نیست. نارین قلعه مانند بیش‌تر قلعه‌های نظامی مشابه خود، ساختاری پیچیده و تودرتو دارد. در دوره‌های مختلف و بنا به اقتضای زمان، گاهی قلعه بدون استفاده می‌ماند. مثل همین چندصد سال اخیر که تقریباً دیگر متروک شده و کسی در آن زندگی یا کار نمی‌کند. برای همین هم دست‌خوش باد و باران و گذر زمان، گردی از خستگی و فرسودگی روی آن پاشیده است.

چون مهم‌ترین هدف ساخت قلعه، کاربرد نظامی آن بوده است، تدابیر نظامی، بیش از هر چیز دیگری در نارین قلعه دیده می‌شود. هرچند ساختمان قلعه در 5 طبقه ساخته شده است، از همان طبقه‌ی اول که حدود 25 متر ارتفاع دارد، می‌توان تمام شهر را تماشا کرد. مصالح اصلی بنا، خشت است. یکی از راه‌های تشخیص این‌که قلعه در چه دوره‌هایی و به چه میزان تعمیر یا گسترش پیدا کرده است، بررسی همین خشت‌هاست. مثلاً خشت‌هایی که ابعادشان 10 در 40 در 24 سانتی‌متر است، همه مربوط به زمان مادها، یعنی اولین روزهای ساخت بنای قلعه می‌شوند.

پیش‌تر، درب ورودی قلعه هم از زمین دو متر ارتفاع داشته است. این 2 متر ارتفاع باعث می‌شده تا تمام ورود و خروج‌ها با کنترل سربازان محافظ باشد. درب ورودی هم از نوع «تخته‌پل» بوده است. تخته‌ی بزرگی که بسیاری از قلعه‌ها به آن مجهزاند. وزن سنگین این درها با قرقره‌ها و چرخ‌های غول‌پیکر کنترل می‌شده است. البته متأسفانه امروز از تخته‌پل نارین‌قلعه چیزی باقی نمانده است و در طرح‌های گسترش شهری میبد، تخریب شده است. اتاق‌ها و محوطه‌های بخش شاه‌نشین قلعه تقریباً سالم مانده است. یکی از این اتاق‌ها، ایوانی رو به شمال دارد که به آن ایوان شاه‌نشین می‌گفتند و از روی آن می‌توانستند تمام منطقه‌ی میبد را تا چندین کیلومتر زیرنظر داشته باشند؛ ولی این همه‌ی شگفتی‌های قلعه نیست.

قلعه‌ای پر از راز

پیچیدگی‌ها و زیبایی‌های قلعه همین‌جا تمام نمی‌شود. نظام پیچیده‌ی رفت‌وآمدهای زیرزمینی نارین‌قلعه، جلوه‌ای دیگر از هنر معماران ایران باستان را به رخ می‌کشد. راهروهایی که البته خیلی‌های‌شان دیگر وجود ندارند؛ اما تعدادی هنوز پابرجایند و با توجه به نقشه‌ی همان‌ها، می‌توان وجود بقیه را هم تداعی کرد. مردم میبد می‌گویند از این دژ یک راهرو زیرزمینی تا محل آسیاب سنگ سیاه در روستای بیده در 3 کیلومتری غرب شهر میبد وجود داشته است. کنار ورودی یکی از راهروها، قسمت دیگری از قلعه، راه را برای افسانه‌سرایی‌های مردم شهر هموارتر کرده است. «چاه چرخ الماس»، چاهی بزرگ و عمیق. مردم شهر می‌گویند اگر بالای چاه بایستی و گوش‌هایت را خوب تیز کنی، صدای چرخیدن چرخ محافظی را که روی گنجینه‌ی الماس پادشاه می‌گردد می‌شنوی! برخی هم معتقدند این‌جا سیاهچالی بوده که جنایت‌کاران و قاتلان را در آن نگاه می‌داشتند.

باستان‌شناسان و تاریخ‌دانان معتقدند که هنوز بخش‌های زیادی از نارین قلعه ناشناخته است و باید پژوهشی دقیق در این بنای تاریخی صورت گیرد تا هرچه زودتر نقاب فراموشی از چهره‌ی این بنای کهن برداشته شود.

CAPTCHA Image