نوروز: نوروز به جشن آغاز سال پارسی گفته می‌شود که در روز نخست فروردین ماه برگزار می‌گردد.

در زبان عربی کلمه‌ی «نوروز» به صورت پهلوی «نَوِگ روز» و در پارسی «نیروز» به کار رفته است. ابوریحان بیرونی درباره‌ی وجه تسمیه‌ی نوروز در التّفهیم آورده: «نخستین روز از سال نو و فروردین‌ماه است. به این جهت نوروز نام گرفته که آغاز سال نو است و تا پنج روز پس از آن جشن‌ها برپا می‌کردند و روز ششم فروردین را «نوروز بزرگ» یا «جشن بزرگ» یا «نوروز ملک» گویند؛ زیرا پادشاهان در پنج روز اول، به حق و حقوق مردم و اطرافیان و لشکریان و بازرگانان رسیدگی می‌کردند و روز ششم جهت ملاقات خاصان و نزدیکان خلوت می‌کردند.»

در ایران باستان مردم اعتقاد داشتند که خداوند در این روز آفرینش جهان را تمام کرد. در این روز زردشت توفیق یافت با خداوند مناجات کند و کیخسرو در این روز به آسمان عروج کرد.

در ایران باستان پنج روز اول که جنبه‌ی همگانی داشت و مردم مراسم‌های خاصی اجرا و برگزار می‌کردند، «نوروز عامّه»، و از روز ششم که جشن نوروز در دربار برگزار می‌شد «نوروز خاصّه» می‌گفتند. در نوروز، شب با روز برابر می‌شود. سایه‌ها از دیوارها می‌گذرد و آفتاب از روزنه‌ها عبور می‌کند.

بیش‌تر منابع، جمشید را پایه‌گذار نوروز و سایر جشن‌های اصیل ایرانی دانسته‌اند. طبرسی و فردوسی نیز این گفته‌ها را تأیید می‌کنند.

در ایام نوروز مراسم خاصی در ایران قدیم برگزار می‌شده که دنباله‌ی آن تا امروز باقی است.

پارسیان برای جشن فروردین خانه را تمیز می‌کنند و اطاقی برای برگزاری مراسم عید، می‌آرایند. روی میز یا طاقچه، کوزه‌ی آب و گلدانِ گل و ظرفی از آتش می‌گذارند و آتش را با چوب صندل و سایر چوب‌های خوش‌بو معطر می‌کنند. هر کس باید با دست خود چوب بر آتش نهد و نام درگذشتگان خود را بگوید. در برخی نواحی مردم معتقدند که در شب آخر سال، ارواح درگذشتگان به خانه‌های خود برمی‌گردند و از روشنی چراغ خانه، شاد می‌شوند. رسم برافروختن آتش در نوروز تا زمان عباسیان در بین‌النهرین رواج داشت. از رسوم دیگر، ریختن آب به یک‌دیگر و غسل کردن در صبح نوروز بوده است. مردم این رسم را از طرف خداوند می‌دانستند و اعتقاد داشتند که اگر در اول سال نو با آب غسل کنند، گناهان‌شان پاک می‌شود.

از رسم‌های دیگر، پوشیدن لباس نو، انداختن سفره‌ی هفت‌سین و کاشتن هفت نوع از غلّات بود. اعتقاد داشتند هر کدام از این غلات بهتر بروید، آن غلّه آن سال محصولش پربارتر است. برخی از این رسوم هنوز در جوامع روستایی ایران پابرجاست.

نوروز و مهرگان از مهم‌ترین جشن‌هایی بود که در ایران برگزار می‌شده است. در شعر و ادب پارسی به این دو جشن بزرگ فراوان اشاره شده:

باد نوروز سحرگه چو به بستان بگذشت

گل صد برگ برون رست ز ‌پیرامُن خاک

(انوری)

آمد نوروز هم از بامداد

آمدنش فرخ و فرخنده باد

(منوچهری)

ز‌کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی

از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

(حافظ)

کاین فسون را که جنّی آموزست

جامه نو کن که فصل نوروزست

(نظامی)

در آرزوی بوی گل نوروزم

در حسرت آن نگار عالم‌سوزم

از شمع سه‌گونه کار می‌آموزم

می‌گریم و می‌گدازم و می‌سوزم

(مسعود سعد)

CAPTCHA Image