گفت‌وگو

نویسنده


 

 


چهار شگفت‌انگیز ایرانی در سنگاپور

از شش سال پیش به‌ خاطر علاقه‌ای که داشتند سراغ موضوعی رفتند که آن موقع کم‌تر کسی درباره‌ی آن چیزی می‌دانست؛ رباتیک. موضوعی که نه خیلی بین مردم جاافتاده بود و نه کسی روی آن سرمایه‌گذاری کرده بود. از همان دوران راهنمایی، چهار نفری شروع کردند به کار. اطلاعات‌شان را بالا بردند. مطالعه کردند، تحقیق کردند و وقتی دانسته‌های‌شان تکمیل شد، با دست خودشان ربات ساختند، و این شروع شرکت آن‌ها در مسابقه‌های مختلفی بود که همگی در سطح دانشجویی بودند؛ اما این چهار دانش‌آموز تقریباً در همه‌ی آن‌ها شرکت کردند؛ و حالا این چهار نفر با تلاش خود در مسابقه‌های جهانی روبوکاپ که در سنگاپور برگزار شد به نایب قهرمانی رسیده‌اند. محمدمهدی اخضری، میکائیل شاپوری، محمد پیرمرادیان و محمدحسن قیصری‌ها، نوجوانانی از نجف‌آباد هستند؛ دیاری در استان اصفهان.

  • · حتماً بچه‌ها دوست دارند بدانند قبل از مسابقه‌های جهانی چه می‌کردید؟

شاپوری: شروع کار ما از پژوهش‌سرای دانش‌آموزی نجف‌آباد و مسابقه‌های دانش‌آموزی بود. جایی که به ما کمک کردند تا کارمان را شروع کنیم. در این شش سال که با دوستانم مشغول مطالعه و کار روی موضوع رباتیک بودیم، تقریباً در تمام مسابقه‌های رباتیک کشور شرکت کردیم که بیش‌تر دانشجویی بودند و در دانشگاه‌ها برگزار می‌شدند و ما با وجود این‌که دانش‌آموز بودیم در آن‌ها حضور داشتیم تا هم خودمان را محک بزنیم و هم اطلاعات‌مان را با دیدن کار بقیه‌ی شرکت‌‌کننده‌ها بالا ببریم.

  • · مثلاً چه مسابقه‌هایی؟

مسابقه‌های دانشگاه‌های علامه حلی تهران، سبزوار، آزاد تبریز، فردوسی مشهد و...

  • · چطور توانستید به مسابقه‌های جهانی راه پیدا کنید؟

ماجرای راه‌یابی به مسابقه‌های جهانی از خرداد سال پیش شروع شد که تصمیم گرفتیم رباتی را مطابق با قوانین جهانی بسازیم تا بتوانیم در مسابقه‌های ربات‌های فوتبالیست دانشگاه امیرکبیر و بعد جشنواره‌ی دانش‌آموزی خوارزمی شرکت کنیم. با این‌که اولین تجربه‌ی ساخت ربات‌مان بود، توانستیم ربات را برای مسابقه‌ها آماده کنیم. در آن‌جا بهترین تیم‌های رباتیک کشور حضور داشتند. با وجود آن‌که نتایج جالبی به دست نیاوردیم، همین مسابقه‌ها باعث شدند تا تجربه‌های تازه‌ای به دست آوریم. می‌دانستیم ربات ما تغییرهای زیادی لازم دارد که وقتی تغییرها را در ربات‌مان ایجاد کردیم فکر شرکت در مسابقه‌های بین‌المللی «ایران اُپن»(1) به سرمان زد که در دانشگاه قزوین، زیر نظر فدراسیون ربوکاپ جهانی برگزار می‌شد.

  • · جالب است. در «ایران اُپن» چه کردید؟

اخضری: برای شرکت در این مسابقه‌ها طبقه‌ی پایین خانه‌ی آقای اخضری را تبدیل به کارگاه‌مان کرده بودیم و شبانه‌روز و تمام تعطیلات عید را کار کردیم. تمام تست‌های ربات‌مان با موفقیت انجام شد و ما کاملاً آماده شده بودیم. در ایران اُپن، تقریباً هر ساله تمام مقام‌ها را تیم‌های خاصی می‌بردند. در آن‌جا قهرمان چند دوره‌ی این مسابقه‌ها، قهرمان اتریش و قهرمان خوارزمی هم بودند که با آن‌ها در یک گروه قرار گرفتیم. خیلی‌ها فکر می‌کردند که ما اصلاً صعود نخواهیم کرد؛ اما کار ما دو ویژگی مهم داشت که ما را مصمم می‌کرد حتماً پیروز شویم. یکی این‌که برخلاف دیگران که از موتورهای آماده در ربات‌های‌شان استفاده می‌کردند، ما موتور ربا‌ت‌مان را خودمان طراحی کرده بودیم تا در هزینه‌های‌مان صرفه‌جویی کنیم که اتفاقاً یکی از علل موفقیت‌مان شد، و دیگر این‌که برخلاف تیم‌های شرکت‌کننده در آن مسابقه‌ها، ما نه پشتیبان مالی داشتیم و نه لیدر. لیدر، سرپرستی است که با راهنمایی‌هایش باعث می‌شود که اعضای تیم اشتباه نکنند و کارشان سرعت بگیرد؛ اما ما خودمان بودیم و خودمان. با دانسته‌هایی که خودمان کسب کرده بودیم.

  • · و نتیجه چه شد؟

ما با کم‌ترین امکانات، در رشته‌ی «ربات سبک وزن فوتبالیست یک به یک»، قهرمان شدیم که با این اتفاق که برای همه عجیب بود، برای اولین بار در ایران، تنها سهمیه‌ی حضور در مسابقه‌های جهانی سنگاپور را‌- در رشته‌ی خودمان- کسب کردیم.

  • · از اعزام‌تان به سنگاپور بگویید؟

شاپوری: راستش کار سختی که حتی از ساختن ربات‌ها و مسابقه‌ها برای‌مان دشوارتر بود، مسأله‌ی اعزام‌مان بود! فدراسیون ربوکاپ ایران، هیچ حمایتی از ما نکرد و ما بدون هیچ پشتیبان مالی‌ای باید در این مسابقه‌ها ثبت‌نام می‌کردیم، ویزای‌مان را آماده می‌کردیم و برای اسکان‌مان و بقیه هزینه‌های سفر، متکی به خود می‌بودیم! چون تمام پس‌اندازمان را برای مسابقه‌های داخلی مصرف کرده بودیم به دنبال اسپانسر(پشتیبان مالی) گشتیم؛ اما هیچ‌کس حمایت از ما را قبول نکرد. تا این‌که خانواده‌های‌مان که شاهد تلاش چند ساله‌ی ما بودند هزینه‌ها را با تمام سختی‌های‌شان فراهم کردند. البته ما از طریق یک رابط با آقای حجتی که اصالتاً نجف‌آبادی و ساکن مالزی هستند آشنا شدیم و ایشان با کمال میل و مشتاقانه کنار ما قرار گرفتند. خدا را شکر می‌کنیم که ایشان آن‌جا بودند و به‌ خاطر ما خیلی زحمت کشیدند و کمک‌مان کردند.

  • · با وجود این مشکلات چطور توانستید برای مسابقه‌ها آماده شوید؟

باورش سخت بود، اما بلیط‌های ما در بدترین موقعیت زمانی و یک روز قبل از مسابقه‌ها‌ آماده شد و ثبت‌نام ما در آخرین لحظات انجام گرفت و بالأخره به هر سختی‌ای که بود ما به سنگاپور رفتیم. چهار نوجوان بدون حتی یک مترجم و هیچ پشتوانه‌ای!

  • · تیم‌های شرکت‌‌کننده را چطور دیدید؟

خصوصیتی که بیش‌تر این تیم‌ها داشتند این بود که آن‌ها ربات‌هایی را برای مسابقه‌ها آورده بودند که از نسل ربات‌های  تیم‌های قبل از خودشان در کشورشان بودند؛ اما ما تیمی بودیم که نتیجه‌ی زحمت‌های خودمان را برای مسابقه‌ها آورده بودیم که البته به خاطر مسائل ابتدای سفرمان و نداشتن زمان کافی، نتوانستیم ربات‌های‌مان را کاملاً آماده کنیم، که باعث شد در بین مسابقه‌ها یکی از ربات‌های‌مان را از دست بدهیم، ولی با همان یک ربات پیش آمدیم؛ به طوری‌ که سه بار چین را شکست دادیم.

  • · کار ربات‌های تیم‌های ایرانی در رشته‌های دیگر، و شما نسبت به بقیه چطور بود؟

می‌توانم در یک جمله بگویم که تیم‌های ایرانی خیلی خاص‌تر و بهتر عمل کرده بودند. از نظر علمی و ساخت ربات، از کشورهایی مثل هلند، اسپانیا، آلمان، فرانسه، انگلستان، استرالیا و... بهتر بودیم. اگر ربات اول ما خراب نمی‌شد و آماده بود، ما صددرصد اول می‌شدیم، اما با وجود مشکلاتی که داشتیم نایب قهرمان رشته‌ی خودمان شدیم.

  • · و بعد از مسابقه‌ها؟

تیم‌های خارجی بعد از شکست یا پیروزی به بقیه‌ی تیم‌ها به چشم رقیب خود نگاه نمی‌کردند، بلکه سعی می‌کردند تا با هم دوست شوند، با هم ارتباط برقرار کنند تا از اطلاعات هم‌دیگر استفاده کنند و تجربه‌های‌شان را مبادله کنند. بعد از مسابقه‌ها چیزهای تازه‌تری یاد گرفتیم.

  • · از چیزهایی که در مسابقه‌ها به نظرتان جالب آمد بگویید؟

پیرمرادیان: یک موضوع جالب این بود که پشتیبان مالی بعضی از تیم‌ها، شرکت‌های بزرگ و مطرح دنیا مثل گوگل، مایکروسافت، بی‌ام‌و، بنز و... بودند که این کار اصلاً برای این شرکت‌ها سود مالی نداشت؛ اما آن‌ها روی دانش‌آموزان با‌استعداد سرمایه‌گذاری کرده بودند تا مشوق آن‌ها باشند.

مورد دیگر این بود که بعد از مسابقه‌ها، تیم‌ها، نماد کشورهای‌شان را به رقبای‌شان یادگاری می‌دادند. مثل دستبند اسپانیا، هدبند ژاپنی و سرکلیدی تایوانی. مسابقه‌های جهانی بهترین جایی است که می‌شود بهترین کارها را دید و از دانش دیگران استفاده کرد.

  • · برای‌تان سخت نبود که کنار درس‌تان به این کار هم برسید؟

خب چرا. خیلی سخت بود. ما در سنی هستیم که هم خانواده‌های‌مان به ما نیاز دارند و هم توقع دارند که درس‌مان را خوب بخوانیم؛ اما اشتیاقی که برای رسیدن به هدف‌مان داشتیم، کمک‌مان می‌کرد که وظایف‌مان را درست انجام دهیم. هم درس می‌خواندیم و هم خودمان را برای مسابقه‌ها آماده می‌کردیم. برنامه‌ریزی خوب، مؤثرترین کاری است که با آن می‌شود به همه‌ی کارها رسید.

  • · حرف آخر:

شاپوری: از پدر و مادرم و همه‌ی کسانی که برای بهتر بودن کمک‌مان کردند تشکر می‌کنم و دلم می‌خواهد هم نوجوان‌ها و هم خانواده‌های‌شان بدانند کار در زمینه‌های علمی فقط برای کسب رتبه نیست. لذتی که من در کار علمی بردم از رتبه‌های‌مان برایم مهم‌تر است.

اخضری: از پدر و مادرم که با صبرشان کمک و مشوق من بودند تشکر می‌کنم.

پیرمرادیان: خدا را شکر می‌کنم که برای ایران افتخار آفریدیم و از پدر و مادر خوبم سپاس‌گزارم.

 

1) ایران اُپن: مسابقه‌های بین‌المللی آزاد ربوکاپ ایران.﷼

CAPTCHA Image