قند پارسی





ماوراء‌النهر
کاروان قند پارسی این بار منطقه‌ی وسیع و گسترده‌ی ماوراء‌النهر را نشانه رفته، تا با سیری در تاریخ فرهنگ و ادب آن سرزمین ریشه‌های عمیق زبان و ادب پارسی را مورد بازبینی قرار دهد. سرزمینی که حتی پس از جدایی از خاک ایران، همچنان پیوندی ناگسستنی با فرهنگ، تمدن و زبان و ادب پارسی دارد. بین سرزمین‌های آسیای مرکزی و ایران، چنان ارتباط تاریخی و فرهنگی ریشه‌دار و کهن‌سالی وجود دارد که می‌توان آن را از قدیمی‌ترین موارد نوع خود در تاریخ جهان دانست.
ماوراء‌النهر سرزمین شگفتی‌هاست. سرزمینی در شمال شرقی ایران امروز، بین شرق دریای خزر و غرب چین، که فرا رودان یا فرا رود و گاهی به خراسان بزرگ نیز معروف بوده است. اعراب به آن ماوراء‌النهر می‌گفته‌اند و منظور از رودان دو رود «آمو دریا و سیر دریا» یا «جیحون و سیحون» است.
گاهی همه‌ی سرزمین‌های شمالی ایران از جمله خراسان را یکجا ماوراء‌النهر خوانده و گاهی از هم تفکیک کرده و خراسان را اقلیم چهارم و ماوراء‌النهر را اقلیم پنجم به حساب آورده‌اند.
با ظهور اسلام، ماوراء‌النهر مدت پنج قرن بزرگ‌ترین مهد تمدن اسلامی ایران و مرکز حکومت‌های ایرانی و پس از این دوره تا زمان قاجاریه تابع حکومت مرکزی ایران بوده است.
در دوران اسلامی، فصل تازه‌ای در روابط فرهنگی و هنری ایران با این سرزمین‌ها آغاز شد. در این دوره نخستین شاعران پارسی‌گوی، ادب پارسی را در ماوراء‌النهر در شهرهایی چون بخارا و سمرقند پایه‌گذاری کردند. دربار سامانیان از همان آغاز به صورت کانون اصلی علم و ادب پارسی درآمد و شعرایی مانند: ابوالمثل بخارایی و سپهر بخارایی کار بنیان‌گذاری شعر پارسی را به عهده گرفتند. با این وجود شعر پارسی به مفهوم واقعی خود با رودکی پا به عرصه‌ی وجود نهاد که اهل قریه‌ی پنج‌رودک از توابع سمرقند بوده و اکنون مزار او در این قریه واقع است.
از دیگر بزرگان زمان رودکی می‌توان از ابوالعباس بخارایی و ابوحفض سغدی، شاعر و مؤلف قدیمی‌ترین کتاب لغت فارسی نام برد.
در این عصر وزرای دانش‌مندی چون ابوعبدالله محمد جیهانی، ابوالفضل بلعمی، محمد بلعمی، ابوعلی احمد جیهانی زندگی می‌کرده‌اند.
شاعران بزرگ دیگری هم مانند: ابوالموید بلخی، ابوشکور بلخی مؤلف آفرین‌نامه، ابومنصور دقیقی بلخی، شهید بلخی و بزرگ‌ترین شاعر میهنی و اسطوره‌ای ایران، حکیم فردوسی در قرن 4و 5 هجری در منطقه‌ی ماوراء‌النهر زندگی می‌کرده‌اند.
همان‌طور که قبلاً گفتیم سامانیان که خود از نژاد ایرانی بودند به زبان فارسی و آثار گویندگان فارسی‌زبان انس و الفت بسیار داشتند. به همین جهت دربارشان محیط گرم بحث و برخورد اندیشه‌ی شاعران و فرهنگ‌مداران ایران‌زمین بود.
بهترین و فخیم‌ترین آثار ادبی و تاریخی مانند:‌ شاهنامه‌ی ابومنصوری، شاهنامه‌ی ابوالموید بلخی، کتاب‌های عجایب البلدان، حدودالعالم من‌المشرق الی المغرب در جغرافیا، تاریخ طبری و تفسیر طبری تألیف محمدبن‌جریر طبری و ترجمه‌ی تاریخ طبری یعنی تاریخ بلعمی در این عصر نوشته شد.
همچنین دو تن از بزرگ‌ترین دانش‌مندان اسلامی در قرن‌های 4 و 5 هجری، یعنی ابوریحان بیرونی و حکیم‌ابوعلی‌سینا متعلق به ناحیه‌ی ماوراء‌النهر هستند.
در قرن ششم، دانش‌مندان و شعرایی چون رشیدالدین وطواط، نظامی عروضی، شهاب‌الدین ترمزی، کمال‌الدین بخارایی، سوزنی سمرقندی، محمد عوفی مؤلف کتاب لباب‌الالباب و کتاب جوامع‌الحکایات و لوامع‌الروایات، اثیرا خسیکتی و شیخ‌نجم‌الدین کبری(نجم دایه) از عرفای بزرگ اسلامی پا به عرصه‌ی علم و ادب گذاشتند.
در قرن 7و8 در ماوراء‌النهر بزرگانی مانند: فخرالدین‌محمد بناکتی، مسعود سمرقندی، بدرالدین چاچی، محمدبن‌اسعد بخارایی مؤلف منشآت زندگی می‌کرده‌اند. همچنین از پهلوانان به نام ساکن خیوه، پهلوان محمود قتالی معروف به پوریای ولی که در سال 722 هجری درگذشته در این منطقه زندگی می‌کرده است.
در قرن‌های 9و10، دولتشاه سمرقندی مؤلف تذکرة‌الشعرا، عبدالرزاق سمرقندی مؤلف مطلع السعدین، قاضی میبدی و... از ادبای معروف بودند.
- یکی از وزرای عبدالله‌خان شیبانی، استادمیرعلی کاتب هروی خطاط معروف بود که از بزرگ‌ترین خطاطان نستعلیق است.
گذشته از رونق فراوان شعر و ادب فارسی در منطقه‌ی ماوراء‌النهر، به خصوص در بخارا و سمرقند، این شهرها از همان آغاز دوره‌ی اسلامی از کانون‌های علمی و فرهنگی درجه‌ی اول ایران به شمار می‌رفتند.
کتاب‌خانه‌ی معروف سامانیان که تا قرن 4 هجری در بخارا دایر بود، از بزرگ‌ترین کتاب‌خانه‌های دنیای اسلام به حساب می‌آید. هنگامی که ابن‌سینا آن را دید گفت نظیر آن را هرگز ندیده است.
بزرگان علم و ادب فارسی در طول تاریخ با تلاش و کوشش فراوان خود نه تنها زمینه‌ی ماندگاری زبان، ادب و فرهنگ پارسی را فراهم کردند، بلکه به نوعی در بسط و گسترش آن کوشیده‌اند. به عنوان نمونه، از قدیم‌الایام در ایران معمول بوده که هر کتابی از زبان‌های دیگر ترجمه می‌شود، حتی برای اسامی خاص هم اگر مترادفی می‌دانند، بیاورند. (این کار در زبان‌های دیگر اتفاق نمی‌افتد) شیخ‌الرئیس به صراحت ایرانی بودنش را بیان می‌کند و هر جا کلمه‌ای یونانی، نبطی، سریانی و حتی کلمات سنگین عربی را، اگر مترادفش را می‌دانسته معادل فارسی آن را در کتاب‌هایش می‌نوشته است.
- امروزه در بسیاری از دانشگاه‌های معتبر منطقه‌ی ماوراء‌النهر مانند دانشگاه مرکزی دوشنبه در تاجیکستان و دانشگاه بزرگ باکو، بسیاری از کتاب‌های دانش‌مندان و شاعران بزرگ ایرانی تدریس می‌شود؛ حتی در دانشکده‌ی ادبیات بین‌الملل مسکو، شاهنامه‌ی فردوسی (ارزش‌مندترین کتاب حماسی ایرانیان) به عنوان واحد تخصصی این دانشکده تدریس می‌شود.
موارد دیگر:
- بلندترین قلّه‌ی منطقه‌ی ماوراء‌النهر در سلسله جبال حصار به نام حضرت سلطان با ارتفاع 4643 متر قرار دارد.
- ماوراء‌النهر به جهت قرار گرفتن بین دو رود سیردریا و آمودریا دارای آب و هوایی معتدل و خشک و دارای اختلاف دمای بسیار است.
- نزدیک به 4000 نوع گیاه در این‌جا یافت می‌شود که 250 نوع آن از گونه‌های منحصر به فرد است.
- اسلام دین اکثریت مردم این منطقه است. به لحاظ ریشه‌دار بودن اسلام در این سرزمین، مردم حضور چشم‌گیری در مساجد و نمازهای جمعه دارند؛ به خصوص در اعیاد قربان و فطر جشن‌های باشکوهی برگزار می‌کنند. همچنین در ماه محرم، به ویژه روز عاشورا، شهرهای‌شان یک‌پارچه سیاهپوش می‌شود و مردم در کوچه و خیابان به عزاداری می‌پردازند. شکوه برگزاری این مراسم حتی اهل سنت را نیز به عزاداری برای اباعبدالله فرا می‌خواند.﷼

CAPTCHA Image