افسردگی(1)

نویسنده





یک ضرب‌المثل چینی می‌گوید: «به دلِ طوفان بزن. همان‌ جاست که آرامش را پیدا می‌کنی.» شاید کسانی که سنین نوجوانی را پشت‌سر گذاشته‌اند با این موضوع بیش‌تر موافق باشند. زمانی که افراد به سن 12-13 سالگی می‌رسند و وارد نوجوانی می‌شوند، با توجه به اطلاعاتی که از رسانه‌ها مثل تلویزیون، روزنامه‌ها و مجلات و... دریافت می‌کنند، سنین نوجوانی را سنین بحرانی هم‌راه با فشار روانی و شاید غیر قابل تحمل می‌دانند؛ ولی وقتی همین افراد وارد این دوران می‌شوند، به مرور زمان می‌فهمند آن‌قدرها هم که فکر می‌کردند این سنین غیرقابل تحمل و بحرانی نیست. ولی کافی است به فردِ نوجوانی که در حینِ تجربه‌ی تغییرهایی در جسم و روان خود است بگوییم که قرار است دوران بحرانی و طوفانی را تجربه کند، تا برای مقابله با این شرایط و آمادگی برای این دوران او را بی‌انگیزه کنیم.
یکی از مشکلات نوجوانان در این سنین، غم و اندوه و بی‌انگیزگی است که در بعضی موارد به اختلال افسردگی تبدیل می‌شود. افسردگی، رایج‌ترین اختلال روانی است. شاید به همین خاطر است که اطلاعات شما از افسردگی احتمالاً از هر اختلال روانی دیگر بیش‌تر است. افراد افسرده نسبت به خود، دیگران و آینده نگاه بدبینانه‌ای دارند. در واقع هیچ‌کس دوست ندارد دنیای افراد افسرده را شخصاً تجربه کند.
چرا افسردگی شروع می‌شود؟
شخص نوجوان مثل هر انسان دیگر نیاز به درک شدن، فهمیده شدن، دوست داشته شدن و محبوب بودن، مخصوصاً از طرف افراد مهم، در زندگی دارد. حال این افراد چه کسانی هستند. در درجه‌ی اول، والدین و دیگر افراد خانواده. در واقع یکی از علت‌هایی که باعث شروع افسردگی در نوجوان می‌شود همین است؛ یعنی به خاطر فاصله‌ای که از لحاظ سطح فکر، فرهنگ و تحصیلات با والدین یا خانواده خود دارند، خود را جدا از آن‌ها می‌بینند. تعداد زیاد نوجوانانی که با دوستان خود شاد و خوش‌حال هستند، ولی در خانه حرفی برای گفتن ندارند و خود را غریبه می‌دانند، شاهدی بر این ادعا است. این مسائل در دراز مدت باعث ایجاد افسردگی در نوجوانان می‌شود. حال بگذریم از عوارض آن مثل پیدا شدن سر و کله‌ی دوستان ناباب که قصد دارند کمبود محبتی را که نوجوانان به طور طبیعی باید از خانواده‌ی خود دریافت کنند، جبران کنند.
عامل دیگر ایجاد افسردگی در نوجوانان نداشتن رابطه‌ی مناسب با همسالان و دوستان است؛ یعنی کسانی که گاهی وقت‌ها اهمیت بیش‌تری از خانواده برای نوجوان دارند. رابطه با دوستان برای برخی نوجوانان حکم مرگ و زندگی دارد؛ زیرا آن‌ها با ارتباط برقرار کردن با دوستان‌شان بعضی از نیازهای روانی خود را ارضا می‌کنند؛ مثل نیاز به جلب توجه، نیاز به نشان دادن شایستگی‌ها و مهارت‌هایی که یاد گرفته‌اند، و نیاز به دوست داشته شدن و دوست داشتن. طبیعی است وقتی فرد می‌تواند با دوستان و همکلاسی‌های خود رابطه‌ی راضی‌کننده‌ای برقرار کند، احتمال این‌که تنها شود بیش‌تر است. زمانی که فردی که تنهاست یک نوجوان است، اوضاع وخیم‌تر می‌شود؛ زیرا شخص نوجوان به خاطر نیازهایی که دارد و همین‌طور به خاطر این‌که مثل هر انسان دیگر، زندگی گروهی را بر زندگی فردی ترجیح می‌دهد، در تنهایی به صورت ناخودآگاه زجر می‌کشد. زجری که در درازمدت عادی می‌شود و باعث می‌گردد نوجوان متوجه نباشد که دارد شیوه‌‌ی زندگی ناسالمی را دنبال می‌کند. این شیوه‌ی زندگی جز عقب ماندن از همسالان و دوستان نتیجه‌ی دیگری در بر ندارد. در تنهایی است که افکار افسرده‌کننده فرصت بیش‌تری برای تاخت و تاز دارند. اگر به محتوای این افکار دقت کنیم درمی‌یابیم که نوجوانِ افسرده خود را بی‌ارزش، دیگران و به خصوص دوستان را سوء‌ استفاده کننده و متقلّب و دنیا را به طور کلّی منفی می‌داند و به آینده هیچ امیدی ندارد. ناامید شدن در بعضی موارد کار را به جایی می‌کشاند که فرد از زنده بودن خود پشیمان می‌شود و دست به خودکشی می‌زند.
از عوامل مهم دیگر که موجب افسردگی در نوجوانان می‌شود، مشکلات تحصیلی است. شکست در امتحانات، درگیری‌های لفظی با همکلاسی‌ها و احیاناً معلم‌ها و مدیران مدرسه و یا بحث با والدین به خاطر وجود چنین مشکلاتی جزو این دسته از عوامل فشار آورند. نوجوانی که به مدرسه هیچ علاقه‌ای یا به قول معروف دلِ خوش ندارد، دل به درس نمی‌دهد؛ و اگر این‌‌گونه مشکلات حل نشوند، احتمال ترک تحصیل فرد بیش‌تر می‌شود. اگر با دیدِ یک روانشناس به قضیه نگاه کنید نباید از این‌که یک شخص در دانشگاه درس می‌خواند، در حالی‌که همکلاسی‌ قدیمی وی یا حتی دوست جون جونی‌اش کنار خیابان با اعتیاد دست و پنجه نرم می‌کند، تعجب کنید؛ چون هر چیزی دلیلی دارد و ترک تحصیل از این قاعده مستثنا نیست. ترک تحصیل دلایل گوناگونی دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها درگیری و داشتن مشکلات در رابطه با معلمان و مسؤولان مدرسه و همین‌طور درک نشدن فرد نوجوان ازطرف والدین بی‌سواد خود است.
در مقاله‌ی بعدی در مورد افکاری که باعث افسردگی می‌شوند و اشتباه‌هایی که افراد افسرده در ذهن‌شان مرتکب می‌شوند با شما صحبت می‌کنیم.﷼

CAPTCHA Image