نویسنده
خدا کمک کند کاش!
مرا شکسته بودند
عقابهای بیمار!
کبوتر دلم بود
به چنگشان گرفتار!
*
نه آسمانِ آبی
نه بال و پر، نه پرواز
نه حرفی از رهایی
نه شعر و ساز و آواز
*
نه فرصتی دوباره
برای یک شکفتن
نه ذوق شاعرانه
برای شعر گفتن
*
کلافه بودم امّا
کلافه، زار و خسته
به دست غصه و غم
اسیر و دلشکسته
*
خدا کمک کند کاش!
دوباره پر بگیرم
در آسمانِ آبی
ترانه سر بگیرم
ارسال نظر در مورد این مقاله