رنگینکمان
دنیای من
چهقدر غریب است
اسم من به گوش او
مثل اسم فقیری
به گوش ثروتمند
و چهقدر آشناست
اسم من
به گوش تو
مثل اسم دو فقیر
به گوش هم
مهسا مختاریان- مرند
رنگینکمان
نور
نور بپاش
به سیاهی شب
و بچین ستاره را
از خوشهی آرزوها
به امید شکستن
سکوت حادثهها
انتظار
جادهها لغزنده
قلبها شکننده
چشمها بارانی
و
او پشت ابرها
مهسا مختاریان- مرند
ارسال نظر در مورد این مقاله