داستان یک بنا


 

 


 


کندوان، برای زندگی آدم‌ها

شاید بهتر بود در این شماره، نام این صفحه را به جای داستان یک بنا، یک روستا می‌گذاشتند. هرچند هدف این صفحه معرفی کردن جاذبه‌ها و مکان‌های دیدنی و تاریخی سرزمین‌مان ایران است. حتماً تا حالا اسم «کندوان» را شنیده‌اید؛ اما این نام بیش‌تر شما را یاد «تونل کندوان» می‌اندازد. تونلی که در جاده‌ی چالوس، هشتاد سال پیش، بین شهرهای کرج و چالوس در بین کوه‌های البرز احداث شده است؛ اما «روستای کندوان» که موضوع این نوبت ماست در واقع هیچ ارتباطی به تونل کندوان ندارد.

روستای کندوان کجاست؟

روستای کندوان در استان آذربایجان شرقی و در 60 کیلومتری شهر تبریز قرار دارد. برای این‌که بتوانید به آن‌جا بروید، باید از شهر اسکو بگذرید. البته بهتر است برای سفر به آن منطقه، فصل‌های گرم را انخاب کنید. این طوری سرمای سخت آن منطقه هم اذیت‌تان نخواهد کرد. از گردوهای خوش‌مزه‌ی شهر اسکو هم نگذرید! در ‌‌22 کیلومتری شهر اسکو، پس از گذشتن از جاده‌ها و دره‌های باصفا و سرسبز به روستای کندوان خواهید رسید.

ویژگی‌های کندوان

روستای کندوان یکی از سه روستای صخره‌ای جهان است. دو تای دیگر در «کاپادوکیه‌ی ترکیه» و «داکوتای آمریکا» قرار دارند. با این تفاوت که در آن‌ها دیگر کسی زندگی نمی‌کند؛ یعنی کندوان تنها روستای صخره‌ای دارای سکنه جهان است. طبق آمار حدود 120 خانوار (حدود 700 نفر) در این روستا زندگی می‌کنند.

مردم این روستا، صخره‌های دامنه‌ی کوه سهند را که به شکل کله‌قند است، طی صدها سال تراشیده‌اند و درون آن برای خود محل سکومت درست کرده‌اند. خانه‌هایی کوچک، ولی بسیار باصفا. منظره‌ی روستا به خاطر برآمدگی‌های کله‌قندی‌اش، از ارتفاعات اطراف، شباهت زیادی به کندوی عسل دارد. واژه‌ی کندوان هم درواقع از لفظ «کندو» گرفته شده است که به نوع معماری خانه‌های روستایی برمی‌گردد. این خانه‌های کله‌قندی مثل کندوی زنبورعسل ساخته شده‌اند. البته پیدایش اولیه‌ی آن‌ها به صورت طبیعی و براثر فوران آتشفشان‌های کوه سهند ایجاد شده است. این گدازه‌ها در طی قرن‌ها روی هم سرد و سخت شده‌اند و به شکل کله‌قند درآمده‌اند. ارتفاع این برآمدگی‌ها گاهی به 60 متر می‌رسد.

تاریخ معماری این روستا را با شکل و شمایل امروزی‌اش حدود 800 سال تخمین می‌زنند؛ اما «پروفسور دیوید رول» باستان‌شناس مشهور انگلیسی پس از بازدید از این روستا، قدمت کندوان را به دوره‌ی غارنشینی و اولین تمدن‌های یک‌جا نشینی در هزاران سال قبل نسبت داده است. بله، واقعیت دارد. این کران‌های مخروطی‌شکل که اعجاز هم‌نشینی انسان و طبیعت را نشان می‌دهد، تنها یک جاذبه‌ی گردش‌گری ارث رسیده از پدران‌مان نیست، بلکه یک تاریخ ارزش‌مند و بالنده است.

کندوان، جهان بی‌مانندی است که در آن، نشانی از مال من و مال تو و... دیده نمی‌شود. در کندوان، مردم سرپناه و زیست‌گاه خود را از دل طبیعت و در آغوش آن ساخته‌اند. بی‌آن‌که سیمای طبیعت را برای رسیدن به خواسته‌ی خود، ویران کنند. انگار طبیعت آغوش مهربان خود را با گشاده‌رویی تقدیم به مردم کرده و آن‌ها هم هشیارانه این پیشکش را گرامی داشته‌اند! مردم روستا حتی چیدمان خانه‌ها را، هماهنگ با طبیعت پیش روی خود آرایش داده‌اند. زمین‌ها و دامه‌های سنگی کوه، هرجا که لازم بوده، با پل‌های چوبی و دیوارهای آجری، کامل شده است و اتاق‌ها، از درون با راه‌روهایی که در سنگ کنده شده، به هم راه می‌یابند.

روستای کندوان در طی قرن‌ها جای امنی برای فرهادهای گمنام کوه‌کنی بوده است که بی‌نام و نشان، این کوه‌‌های سر به ‌فلک کشیده‌ی سهند را با دستان خالی تراشیده‌اند و امروز برای ما ایرانیان مظهر افتخاری به حساب می‌آید که صاحب یکی از شگفتی‌های دنیا هستیم.

دور و اطراف روستا را که بگردید و سراغ بگیرید، چند چشمه‌ی آب معدنی و آب گرم هم پیدا می‌شود که برای آب‌تنی مناسب است و مانند چشمه‌های آب گرم دیگر، خواص دارویی برای کلیه، آرامش اعصاب و... دارد.

هوای پاک و کاملاً خالی از هر آلودگی روستا، خودش به تنهایی می‌تواند دلیل خوبی برای یک سفر چند روزه هم‌راه با آرامش به آن‌جا باشد؛ زیرا معماری خاص و کوهستانی بودن منطقه، اجازه‌ی ورود وسایل نقلیه‌ی موتوری و آلوده‌کننده را به روستا نداده است.

مراتع سرسبز عشایری فضای مناسبی را برای پرورش زنبور‌عسل و کشت گیاهان دارویی فراهم کرده که همین یک نوع محل درآمد برای روستاییان به حساب می‌آید. صنایع‌دستی مانند بافت گلیم و جاجیم و شال‌های رنگین و زیبا نیز یکی دیگر از اشتغالات زنان کندوان است. همه‌ی پوشش‌ها و زیراندازهای خانه‌ها اعم از فرش‌ها، گلیم‌ها، پالازها، چهل‌تکه‌ها و پرده‌ها محصول دستان هنرمند زنان روستاست. هر صبحی که فرا می‌رسد، خانم‌ها شروع به آب و جارو و خانه‌تکانی می‌کنند. گلیم‌ها و چهل‌تکه‌های رنگارنگ، در بلندای رفیع کوه‌های سهند بر دست زنان روستا تکان می‌خورد و سمفونی روح‌انگیز رنگ‌ها را به تصویر می‌کشند. در همان زمان اگر در کوچه‌های تنگ و باریک کندوان گذری کنید، بوی نان محلی را هم در فضای تازه استشمام می‌کنید. جالب است بدانید عسل یکی از بهترین سوغات آن منطقه به حساب می‌آید و همین، نام کندوان را با مُسَمّاتر هم کرده است.

اهالی روستا خانه‌هایی کوچک و ساده، اما تمیز ساخته‌اند. با همان نگاه اول می‌توانی یک دنیا صفا و آرامش را در همین اتاق‌های جمع و جور جست‌وجو کرد. خانه‌هایی را که اهالی در دل صخره ساخته‌اند «کران» می‌گویند. هر کران به فراخور صاحبش چند اتاق کوچک دارد. داخل اتاق‌های نقلی بسیار زیباست. پرده‌ای قدیمی، طاقچه‌هایی که در سنگ تراشیده شده‌اند و پشتی‌هایی که بیش‌تر با دست هنرمند بانوان همان خانه بافته می‌شود زیبایی کم‌نظیری را به فضای داخل اتاق داده است. کران‌ها معمولاً چندطبقه هستند. جنس سنگ‌ها آن‌قدر محکم است که معمولا‌ً اجازه‌ی ساخت 3 یا 4 طبقه روی هم را داده است. طبقه‌ی اول بیش‌تر برای آغل حیوانات در نظر گرفته شده و طبقه‌های بعدی برای سکونت آماده می‌شوند. کران‌ها مانند روستاهای دیگر تپه‌ای (مثل ماسوله)، به صورت پله‌کانی هستند و کوچه‌های باریک با شیب تند آن‌ها را به هم متصل می‌کند.

جالب است بدانید همین خانه‌های کوچک برای اهالی، منبع درآمدی هم شده است. آن‌ها از توریست‌هایی که قصد بازدید از خانه‌های‌شان را دارند، نفری 200 تومان می‌گیرند و خانه‌ی زیبای‌شان را نشان آن‌ها می‌دهند. بدین‌ترتیب صاحب‌خانه با خوش‌رویی شما را وارد حریم خصوصی‌اش می‌کند. سکونت در دل سنگ‌ها باعث شده تا اهالی کران در تابستان فضایی خنک و در زمستان تا حدودی گرم داشته باشند. البته کندوان زمستان سرد و طولانی دارد؛ به طوری که مناسب‌ترین فصل برای دیدار از آن‌جا از اوایل بهار شروع شده و تا اوایل پاییز ادامه دارد.

روزهای جدید کندوان

هرچند همه‌ی زیبایی کندوان به طبیعت بکر آن است، دست تکنولوژی آن‌جا را هم به تسخیر خود درآورده است. حالا دیگر کران‌ها بی‌رحمانه به محاصره‌ی تیرهای برق و سیم‌های زمخت و سیاه‌شان درآمده‌اند، و به دلیل افزایش جمعیت روستا، اهالی مجبور شده‌اند با ساختن خانه‌هایی از آجر و سیمان نظم طبیعی‌اش را به هم بزنند. شاید اولین فکری که با دیدن این مناظر به ذهن هرکس برسد این باشد که این ناهم‌خوانی دردناک چه‌قدر طبیعت بکر و منحصر به فرد کندوان را تحت‌تأثیر قرار داده است.

خوش‌بختانه به تازگی به امکانات توریستی کندوان تاحدودی توجه شده است. سنگ‌فرش خیابانش بازسازی شده است و برای آب شفابخشش چاره‌ای اندیشیده‌اند و دور و بر چشمه را نمای زیبای سنگی داده‌اند؛ اما این مقدار برای این میراث چند هزارساله‌ی نیاکان ما بسیار کم و بی‌مقدار است.

یکی دیگر از جاذبه‌های توریستی این دهکده‌ی زیبا، هتل لاله کندوان است. این هتل سومین هتل صخره‌ای جهان است و باعث شده تا توریست‌های خارجی زیادی برای سکونت در این روستای آرام به این هتل بیایند، تاجایی‌که معمولاً از ماه‌ها قبل اتاق‌های آن رزرو می‌شوند. این هتل هم مانند سایر کران‌های روستا در دل صخره‌ها تراشیده و با سلیقه‌ای مثال‌زدنی تزیین شده است. وقتی می‌شنویم کار ساختن این هتل 5 ستاره، با امکانات قرن 21، 9 سال طول کشیده است، به همت نیاکان‌مان آفرین می‌‌گوییم.﷼

CAPTCHA Image