کوچه خبر

کانون دوست داشتنی

خیلی از کسانی امروزه به موفقیت رسیده‌اند، مثل بسیاری از کارگردان‌ها، نویسندگان، شاعرها، اهالی سینما، تئاتر، مطبوعات و دیگر هنرمندان، روزگاری را در کانون پرورش فکری کودک و نوجوان گذرانده‌اند؛ یعنی (به نظر من) مهم‌ترین دوره‌ی زندگی را در کانون شهر یا روستای‌شان. همان‌طور که از اسمش پیداست، کانون به رشد فکری کمک می‌کند. حالا حتماً هم لازم نیست کسی که در کانون بوده به موفقیت برسد. مهم این است که استعداد و علاقه اش را کشف کند.

کانون، علاوه بر سرگرمی سالم و اوقات و فراغت، به کودک و نوجوان یاد می‌دهد تا بتواند راهش را پیدا کند. به او دوستان زیادی را معرفی می‌کند؛ چه کتاب، چه دوستان دیگری مثل مجله، مربی، اعضای کتاب‌خانه و ... با کلاس‌های مختلفش؛ کلاس‌های ادبی، نقاشی، سفال‌گری، خط، بحث کتاب، بحث آزاد و ...امکاناتی که بعضی از کانون‌ها دارند، نمایش فیلم، زیست‌شناسی، آسمان نما. اردوهایی که دارد. مسابقه‌ها، نمایش‌گاه‌ها، جشنواره‌ها و غیره و غیره. همه‌ی این‌ها باعث پیشرفت کودک و نوجوان می‌شوند. اصلاً کانون خود به خود روابط اجتماعی را یاد می‌دهد؛ دوستی را، زندگی کردن و شاد بودن را. بچه‌ها از مربی‌ها یاد می‌گیرند و برعکس. بعضی مواقع هم مربی‌ها یا بچه‌ها از آن مرکز می‌روند و می‌ماند یک دل‌تنگ میان آن‌ها.

فضای کانون، آدم را یاد آرامش و در مقابل شیطنت بچه‌ها می‌اندازد. یاد روزهایی که هیچ‌کس در کتاب‌خانه نیست و یا آن‌قدر غلغله است که ده تا کلاس با هم برگزار می‌شود!

کانون پرورش فکری جایی است که هر کودک و نوجوانی می‌تواند از آن لذت ببرد. فقط باید حواسش باشد که اگر 17 سالش شد، دیگر ناراحت نباشد که نمی‌تواند باز هم عضو کتاب‌خانه باشد.

نیلوفر شهسواریان‌- 15 ساله‌ تهران
CAPTCHA Image