نویسنده
عمارت هزار هنر
سیدعلیاکبر رضوی
نام اصفهان که میآید، یاد اولین چیزی که میافتیم، آثار تاریخی بینظیر این شهر است. شهری که به خاطر بناهای پرشماری که آکنده از هنر هستند، پایتخت فرهنگی دنیای اسلام لقب گرفته است. از چهل ستون و منارجنبان گرفته تا پل خواجو، سی و سه پل، پل فردوسی و دیگر پلهایی که روی زاینده رود ساختهاند، همه یادآور دوران درخشندهی فرهنگی و علمی کشورمان هستند. میدان نقش جهان هم که با وجود مسجد امام، مسجد شیخ لطف الله، بازار نقش جهان و معماری منحصر به فرد خودِ میدان به تنهایی برای پرآوازه کردن یک شهر کافی است، جلوهای دو چندان به این کلان شهر کشورمان داده است. اگر به اصفهان سفر کردید، از گز و پولکی و پارچهها و صنایع دستی قلم کاری شدهی آنجا، حتماً برای سوغاتی خرید کنید؛ اما یکی از زیباترین و جالبترین آثار ساخته شده در اصفهان: «عمارت عالیقاپو» است...
عالیقاپو، سالن همایشهای بینالمللی عباسی
در ضلع غربی میدان نقش جهان، روبهروی مسجد زیبای شیخ لطفالله، عمارتی سر برافراشته است که به عنوان یکی از مهمترین شاه کارهای معماری در قرن یازدهم هجری به شمار میرود. معماری و هنر به کار رفته در این کاخ به قدری زیباست که شهرت آن را عالمگیر کرده است. در گذشتههای نه چندان دور، یعنی کمتر از 400 سال پیش، شاه عباس صفوی که یکی از مقتدرترین شاهان تاریخ ایران است، اصفهان را به عنوان پایتخت ایران برگزید و دستور ساخت بناهای سلطنتی و مذهبی زیادی را در آن داد. میدان نقش جهان مرکز همهی این عمارتها و مساجد است. عمارت عالیقاپو هم به عنوان مهمترین بنای سلطنتی این میدان به حساب میآمده و به همین دلیل به «دولت خانهی مبارکهی نقش جهان» یا «قصر دولت خانه» هم مشهور بوده است. اتاق ها و تالارهای این قصر بیشتر برای پذیرایی و اسکان مهمانان ویژهی شاه، به خصوص مهمانان خارجی او طراحی شدهاند. به همین دلیل از شکوه و زیبایی خاصی برخوردارند. از بالاترین طبقهی این ساختمان چهل و هشت متری میتوان تمام شهر را زیر نظر گرفت. آنوقت خیلی راحت میشود تصور کرد که شاهان صفوی به همراه مهمانهایشان از این جا جشنهای باشکوه و مسابقههایی مثل اسب سواری و چوگان را که در محیط میدان یا پشت آن برگزار میشده چگونه تماشا میکردند. بد نیست این را هم بدانید که عالیقاپو اصطلاحی ترکی و در زبان فارسی به معنای «درب بلند» است. «پیتر دلاواله» یکی از جهانگردان مشهور ایتالیایی در مورد نامگذاری این در، این طور مینویسد: «... در ورودی کاخ را از نجف اشرف، آرامگاه امام علی(ع) به اصفهان آوردهاند و در محل ورودی کاخ نصب نمودهاند. از اینرو نام آن، بیارتباط با جایگاه آوردن در نمیباشد...»
ساختمان بنا
عمارت عالیقاپو، یک کاخ یا قصر نیست، بلکه نمایشگاهی از هنرها و شگفتیهایی است که به دست هنرمندان توانمند ایران زمین رقم خورده است. آنقدر در این عمارت نکته برای شنیدن و جا برای دیدن هست که شاید یک روز کامل برای دیدن همهی آن وقت لازم داشته باشید.
ساختمان عالیقاپو در چهار طبقهی اصلی بنا شده است، اما بین هر دو طبقه یک نیم طبقه هم وجود دارد که در مجموع هفت طبقه میشود. این نیم طبقهها بیشتر جای استقرار بانوان برای حضور در مهمانیها و جلسهها بوده است تا از بالا بر تالار پایین دست خود مشرف باشند. به این ترتیب سبکی که در خانههای مجلل امروزی به دوبلکس معروف است، 400 سال پیش با فکر معماران ایرانی در عالیقاپو طراحی و ساخته شده است. جالب اینجاست که این تقسیمبندی فقط از داخل ساختمان مشخص است؛ آنهم وقتی از پلههای مارپیچ عمارت بالا بروید و یکییکی طبقهها و نیم طبقهها را بشمارید. از بیرون و از هر طرف بنا، تعداد طبقههای ساختمان با هم متفاوت دیده میشود؛ طوری که از جلو (داخل میدان نقش جهان) دو طبقه، از طرفین سه طبقه و از نمای بیرون میدان، ساختمان پنج طبقه دیده میشود.
برای ورود به عمارت باید از همان در معروف عبور کنید. درِ بزرگی که از جنس سنگ سماق ساخته شده و روی آن میتوان نوشتههایی مربوط به همان دوران پیدا کرد. در طبقهی اول عمارت، دو تالار در چپ و راست قرار دارد. این دو تالار برای انجام امور دارایی و دیوانی بوده و نام آنها «صدرخانه» و «کشیکخانه» است.
برای دیدن طبقههای بالاتر باید از پلههایی که ارتفاع آنها خیلی زیاد نیست و با نقاشیهای گل و بته و پرندگان تزیین شدهاند، بالا بروید. در طبقهی سوم ایوان بزرگی قرار دارد که با 18 ستون بلند و استوار، خودنمایی میکند. سرستونها با گچ بریها و آینهکاریهای بینظیر هنرمندان صفوی تزیین شده است. داخل ایوان یک حوض بزرگ از جنس سنگ مرمر و فلز مس هم قرار دارد که یکی از شاه کارهای معماری در آن به کار رفته است. آنهم اینکه 400 سال پیش، بدون استفاده از برق و پمپ آب، از استخر وسط میدان نقش جهان، نه تنها آب را تا طبقهی سوم بالا میآوردند، بلکه یک فوارهی مرتفع هم با فشار آب ایجاد میکردند. پشت ایوان اتاقهای بزرگ و زیبا با تزیینهای اسلیمی و نقاشی وجود دارد که برای برگزاری جلسهها ساخته شده بودند. آنقدر این اتاقها و ایوان زیبا و باشکوه ساخته شدهاند که ممکن است آرزو کنید کاش چند روزی را میتوانستید در آن روزگار مهمان شاه عباس باشید! اما راهتان را ادامه دهید.
جلوههای کم نظیر دیگری هم در طبقههای بالاتر در انتظارتان خواهد بود. از یکی-دو طبقه و نیم طبقهی دیگر هم که عبور کنید، به «تالار موسیقی» در طبقهی آخر خواهید رسید. جایی که کنسرتهای درباری برگزار میشده و بهترین نوازندگان، در آنجا برای شاه و میهمانهایش هنرنوازی میکردند.
در تالار موسیقی یا اتاق صوت هم با شگفتی دیگری روبهرو خواهید شد. در و دیوار، پر است از گچبریهایی که به جای برآمدگی داخل دیوار فرو رفتهاند. گچبریها به شکل جام و صراحی (نوعی ساز ایرانی) هستند. از راهنما که دلیلش را بپرسید به شما این گونه پاسخ خواهد داد: «ساختن و پرداختن این اشکال به غیر از نمایش زیبایی و خلاقیت و ابتکار هنرمندان گچکار، برای این بوده است که انعکاسهایی را که از نغمههای نوازندگان و اساتید موسیقی ایجاد میشده، با این اشکال گرفته شود و صداها طبیعی و بدون انعکاس به گوش برسند.»
«فرد ریچاردز» که خود نقاش معروفی بوده و در اواخر عصر قاجاریه به ایران آمده دربارهی تزیینهای گچبری این اتاق مینویسد: «... این تورفتگیها مانند قطعههای مختلف بازی معما با تناسب خاصی پهلوی یکدیگر قرار گرفتهاند...»
اما چیزی که شاید بیش از همه هر بینندهای را مبهوت خود کند، طرحها، نقشها و گچکاریهایی است که برای تزیین در و دیوار و سقف تالارها، اتاقها و حتی راه پلهها به کار رفته است. وارد عمارت که بشوید، به خصوص از طبقهی دوم به بعد، سرتان را به هر طرف که بچرخانید جلوههای هنر ایرانی را مشاهده خواهید کرد. مینیاتور، تزیینهای اسلیمی، و حتی نقاشیهای روی دیوار که بیشترشان کار «استادرضا عباسی» است، حال و هوای دلانگیزی به داخل بنا داده است. هر چند گاهی هم دلتان خواهد سوخت؛ چون به مرور زمان و گاهی هم با بی ملاحظگی برخی بازدید کنندهها، جاهایی از این تزیینها فرسوده شده و یا از بین رفته است.
پس از حملهی افغانها به ایران و اصفهان قسمتهای زیادی از ساختمان آسیب دید. با همهی اینها، این عمارت، با همین وضعیت، لخت و عور و بدون هیچ فرش و پرده و چهلچراغ، و با وجود این فرسودگیها، این همه زیبا و خیره کننده است! اگر همهی اینها را دیدید، چند لحظه چشمانتان را ببندید و همهی این 52 اتاق و در و دیوارش را با فرشهای نفیس و دست بافت تصور کنید؛ پنجرههایی که با پردههای ابریشمی و زربافت پوشیده شدهاند و تاقچههایی که با ظروف و جامهای طلا و نقره زینت شدهاند... بیشک به دست هنرمندان ایرانی، بهشتی روی زمین خلق شده است!
این هم یک شگفتی دیگر
از در ورودی عمارت که وارد شوید، یک اتاق مربع شکل وجود دارد که در دو طرف آن دو در برای ورود به تالارهای «صدرخانه» و «کشیک خانه» و دو ورودی راه پله برای طبقههای بالا وجود دارد. اگر از این اتاق زود عبور نکنید، میتوانید شاهد یک پدیدهی بسیار جالب و کم نظیر باشید. اندازهی طول و عرض و ارتفاع این اتاق و همچنین شکل سقف آن طوری طراحی شده است که ضریب مشخصی از فرکانس صوت انسان است. رعایت این مسأله در ساخت این اتاق باعث شده تا صدا به طرز زیبایی در چهار گوشهی آن حرکت کند. اگر خواستید به جذابیّت این پدیده پی ببرید این کارها را انجام دهید: بروید و در یک کنج اتاق بایستید و از دوست خود بخواهید تا در گوشهی مقابل شما بایستد. حال هر دو رو به دیوار طوری بایستید که صورتتان نزدیک به زاویهی دیوار باشد. اکنون با صدای آرام (مثل در گوشی حرف زدن) چیزی را رو به دیوار بگویید؛ طوری که در حالت عادی، دوستتان صدای شما را نشنود؛ اما خواهید دید که او صدای شما را به وضوح خواهد شنید...!
ارسال نظر در مورد این مقاله