نویسنده
اختر چرخ ادب
سید علیاکبر رضوی
معمولاً وقتی به خانهی پدربزرگ میرویم، برایمان شعر میخواند. گاهی شناسنامه، گاهی از بوستان و گلستان، گاهی حافظ و... چند شب پیش که همه دور پدربزرگ جمع شده بودیم، طبق معمول شروع کرد به خواندن شعر:
محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
آنقدر این اشعار برایمان شیرین و دلنشین بود که همه محو شنیدن آن شده بودیم. شعر که تمام شد، از پدربزرگ پرسیدیم که شاعرش کیست؟ پاسخ داد: «پروین اعتصامی».
تا آن روز فقط یک نام از پروین اعتصامی شنیده بودم و میدانستم که یک شاعر زن ایرانی است؛ و این برایم انگیزهای شد تا از پروین اعتصامی و زندگی و اشعارش بیشتر بدانم...
مختصری از زندگینامهی پروین
در 25 اسفند 1285 هجری شمسی، «رخشنده اعتصامی» مشهور به پروین اعتصامی در شهر تبریز دیده به جهان گشود. او تنها دختر خانواده در کنار چهار برادر دیگرش بود. پدر پروین، «یوسف اعتصامی آشتیانی» مشهور به «اعتصام الملک» اهل آشتیان بود. او از نویسندگان و مبارزان دوران مشروطه بود. مادرش اختر فتوهی هم از اهالی تبریز بود. شش سال از عمر پروین گذشته بود که آنها به خاطر شغل پدر به تهران آمدند. حضور در یک خانوادهی فرهنگی باعث شده بود تا او بتواند از همان دوران کودکی زبان فرانسه، عربی و انگلیسی را بیاموزد.
معلم زبان فارسی پروین از استعداد خارقالعاده و روحیهی لطیف پروین برای پدرش گفته بود. بارها در مهمانیهای خانگی که دوستان پدر جمع میشدند، با خواندن شعرهایی که خود سروده یا حفظ کرده بود، همه را متحیر میکرد.
پروین تحصیلاتش را در مدرسهی دخترانهی آمریکایی ادامه داد و در سال 1303 در هجده سالگی از آنجا فارغ التحصیل شد. ده سال بعد در سال 1313 با پسر عموی خود ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد ازدواج عازم کرمانشاه شده و به خانه شوهر رفت.
شوهر پروین رئیس شهربانی کرمانشاه بود. اخلاق نظامی او با روح لطیف و آزادهی پروین جور در نمیآمد. پروین در خانهای سرشار از مظاهر معنوی و ادبی و به دور از هرگونه آلودگی بزرگ شده بود؛ اما پس از ازدواج ناگهان وارد خانهای شد که یک دم از بساط عیش و نوش خالی نبود. سرانجام این ازدواج ناهمگون به جدایی کشید و پروین پس از دو ماه و نیم از شوهرش طلاق گرفت.
با این همه او تلخی شکست را با خونسردی و متانت شگفتآوری تحمل کرد و تا پایان عمر از آن سخنی به زبان نیاورد و شکایتی ننمود.
بعد از بازگشت به تهران، از طریق یکی از دوستان پدر، به ریاست کتابخانهی دانشسرای عالی تهران انتخاب شد و در کنار کار، فعالیتهای فرهنگی و سرودن شعر را نیز ادامه داد.
اما دست روزگار باز هم برای او محنت میخواست. این بار درگذشت پدرش در سال 1316 ضربهای سنگین برای پروین در پی داشت که آن را از مرثیهای که پس از وفات او سرود به خوبی میتوان درک کرد:
پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل
تیشهای بود که شد باعث ویرانی من
...
گنج خود خواندیَم و رفتی و بگذاشتیَم
ای عجب! بعد تو با کیست نگهبانی من؟
چهار سال بعد، وقتی پانزده روز از فروردین سال 1320 گذشته بود، بیماری حصبه مجال زندگی را از نابغهی شعر ایران زمین گرفت و دوران پر فروغ او را خاموش کرد؛ اما بدون شک اشعار دلنشین او، هرگز اجازه نخواهد داد که یاد او از ذهن عاشقان شعر و هنر پارسی پاک شود و همواره مانند ستارهای رخشنده، در آسمان ادب ایران خواهد درخشید.
پس از وفات پروین، پیکر او را با تشییعی با شکوه و کم نظیر، طبق وصیتش، به قم آوردند تا در کنار قبر پدر در بقعهی خانوادگیشان در حرم حضرت معصومه(س) برای همیشه آرام بگیرد. در تهران و سایر شهرها هم، ادبیان و شاعران اشعار و مقالههایی برای سوگ در جراید گفتند و نوشتند و مجالس یادبود متعددی برای او برپا کردند.
بد نیست بدانید پروین اعتصامی حتی برای روی سنگ قبرش هم شعری سرود. اکنون هم این شعر روی سنگ قبر او حک شده است:
اینکه خاک سیهش بالین است/ اختر چرخ ادب پروین است
گرچه جز تلخی ایام ندید/ هرچه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آن همه گفتار امروز/ سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند/ دل بیدوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جانفرساست/ سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد/ هرکه را چشم حقیقت بین است
هرکه باشی و ز هرجا برسی/ آخرین منزل هستی این است
آدمی هرچه توانگر باشد/ چون بدین نقطه رسید مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند/ چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن/ دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنتگاه/ خاطری را سبب تسکین است
گذری بر زندگی ادبی پروین
از همان هفت- هشت سالگی که وارد مدرسه شد، شعر هم میسرود. پدرش اعتصام الملک در نویسندگی از شخصیتهای توانای زمان خود بود و به همین خاطر با چهرههای بزرگ ادبیات آن زمان ایران، مانند استاد علیاکبر دهخدا و ملک شعرای بهار دوستی نزدیکی داشت. به همین خاطر پروین از کودکی با شخصیتهای بزرگ فرهنگی آشنا بود و همین در بارور کردن استعداد درخشان او، تأثیر فراوانی گذاشت. شعرهایی را که پدر و دوستانش میخواندند خیلی زود حفظ میکرد و یک دم از خواندن بوستان و گلستان و دیگر کتابهای پدر غافل نمیشد.
پروین در تمام سفرهایی که پدرش در داخل و خارج ایران میرفت شرکت میکرد. این سفرهای متعدد، تجربه، جهانبینی و افکار او را بزرگتر میکرد و با مشکلهای مردم بیشتر آشنا میشد.
از سال 1300 که پدرش انتشار «مجلهی بهار» را آغاز کرد، اشعار او را هم در آن به چاپ میرساند. پانزده سال بعد، وقتی اشعار پروین به اندازهی یک کتاب رسیده بود، با تشویق ملک الشعرای بهار و با حمایت پدرش دیوان اشعارش را چاپ کرد. مقدمهی دیوان هم به قلم ملک الشعرای بهار نوشته شده است. دیوانی با 6500 بیت شعر که در قالب 248 قطعه سروده بود.
دیگر آنقدر نامش بر سر زبانها افتاده بود و اشعارش طرفدار پیدا کرده بود که از دربار شاه هم به او پیشنهاد کردند که وارد دربار شود و مدال افتخار وزارت معارف را هم بگیرد؛ اما او در کمال آزادگی نه درباری شد و نه مدال را پذیرفت.
ویژگی آثار
اشعار پروین بیشتر دارای محتوای اخلاقی و عرفانی است. پروین موضوعهای حکیمانه و اخلاقی را با چنان زبان ساده و شیوایی بیان کرده است که خواننده را از هر طبقه و هر سنی تحت تأثیر قرار میدهد. قدرت کلام و تسلطش بر صنعتها و آرایههای ادبی، مثال زدنی و کمنظیر است. اوج این قدرتنمایی را میتوان در مناظرههایی که بین اشیا، حیوانها و انسانها و... به زبان شعر برپا کرده است، مشاهده کرد. پروین حتی شعری دارد که در آن بین امید و ناامیدی مناظرهای برپا کرده و از زبان آنها مضامین اخلاقی را منتقل کرده است:
به نومیدی، سحرگه گفت امید
که کس ناسازگاری چون تو نشنید...
از میان 248 قطعه شعر دیوان پروین، 65 قطعهی آن را به صورت مناظره سروده است. اشعار پروین اعتصامی بیشتر در قالب قطعات ادبی است.
استادان ادبیات اشعار او را به دو دسته تقسیم میکنند: دستهی اول، که به آن سبک خراسانی میگویند و شامل پند و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصرخسرو شبیه است. دستهی دوم، اشعاری که سبک عراقی گفته میشود و بیشتر جنبهی داستانی به ویژه از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است. شهرت این دسته از اشعار پروین بیشتر از دستهی اول است.
بدون شک پروین اعتصامی بزرگترین زن شاعر ایرانی است. برای همین هم چند سالی است که برای بزرگ داشت او «جشنوارهی پروین اعتصامی» برگزار میشود. این مراسم یکی از معتبرترین مسابقههای ادبی ایران هم هست؛ تا جایی که ریاست هیأت امنای آن با وزیر فرهنگ و ارشاد هر دولت است. اعضای هیأت امنا را نمایندگانی از فرهنگستان زبان و ادب فارسی، صدا و سیما، وزارت علوم تحقیقات و فناوری و وزارت آموزش و پرورش تشکیل میدهند.
گفتار بزرگان
ملک الشعرای بهار:
«خانم پروین در قطعات خود مهر مادری و لطافت روح خود را از زبان طیور، از زبان مادران فقیر و یا از زبان بیچارگان بیان میکند. گاه مادری دلسوز و غمگسار است و گاه در اسرار زندگی با ملای روم و عطار و جامی سر هم قدمی دارد. خواننده در این قصاید خود را یک باره در عوالم رنگارنگی که به صورت یک عالم مستقل درآمده است حس میکند.»
عبدالحسین زرین کوب:
«نشان اصالت در شیوهی شاعری او پیداست. تنوع قالبها و مضمونهای مأخوذ از حیات هر روزی و شیوهی مناظرهپردازی بین اشیای بیجان، مختصات عمده شعر او را رنگ تازهای میدهد و این همه در کلام او از جوش فکر و از تازگی و اصالت راستین حاکی است.»﷼
ارسال نظر در مورد این مقاله