نویسنده
آینه در آینه
مرتضی دانشمند
قرآن و نهجالبلاغه هر دو آینهاند؛ آینههایی تمام نما که اندام زیبا و چهرهی دلربای خوبیها و زیباییها را نشان میدهند. عالمان بزرگ، نهجالبلاغه را برادر کوچک قرآن به شمار آوردهاند. برادری که همپای برادر بزرگ خود ارزشهای آسمانی و انسانی را باز مینماید. اگر قرآن از خوبیها سخن میگوید، نهجالبلاغه نمونههایش را به تصویر میکشد. یکی از چهرههای زیبای نهجالبلاغه چهرهای است که از قرآن نشان میدهد. این بار پای صحبت نهجالبلاغه مینشینیم تا برایمان از قرآن بگوید(1): زیباترین داستان: قرآن را فرا گیرید که نیکوتر سخن است، و در ژرفایش بیندیشید که قلبها را بهاران است، و از پرتوش درمان جویید که بیماریهای درون را درمان است، و آن را نیکو تلاوت کنید که زیباترین داستان است.(2) درمان دردها: بدانید که دانش آینده، سخن گذشته، درمان دردهاتان و راز نظم نظامتان، همه و همه، در قرآن است.(3) روشنگر و پیشتاز: بازگشت به کتاب الهی بر شما باد، که رشتهای است محکم و فروغی است روشنگر، دارویی است سودمند و چشمهای است سیراب کننده، و هم کسانی را که به آن تمسک جویند، از هر خطایی مصوندارنده، و هر آن که را بدان چنگ زند، رهاننده. کتابی که هرگز کژی نخواهد یافت تا برای راست کردنش به دیگران نیاز افتد، چهرهاش را غبار و زنگار باطل نخواهد پوشاند تا زمینهی وانهادنش فراهم آید، و تکرار و شنیدن پیاپی کهنهاش نمیسازد. هر کس با منطق قرآن سخن بگوید، صادق است و هر که بدان عمل کند، پیشتاز.(4) چراغی فرا راه: شما چراغی چونان فرا راه دارید که تنها ناصحی باشد که نصیحتش را به خیانت نمیآلاید، و تنها هدایتگری است که هرگز به گمراهی نمیکشاند، و تنها سخنگویی است که هیچ گاه سخن به دروغ نمیگوید. در کنار مائدهی قرآن کسی ننشیند، مگر این که با فزونی و کاستی برخیزد: فزونی هدایت و کاستی کوری و کوربینی. این حقیقت را نیز بدانید که، از پس قرآن هیچ کسی نباید نیازمند بماند، همچنان که پیش از قرآن کسی را بینیازی نبوده باشد. پس درمان دردهاتان را از قرآن بخواهید و با یاری قرآن بر مشکلات سخت پیروز آیید.(5) اقیانوسی ژرفا ناپذیر: چنین کتابی فرو فرستاد، نوری که چراغهایش را خاموشی نباشد، چراغی که روشناییش به خاموشی نگراید، اقیانوسی که کسی را به ژرفایش دسترسی نباشد، راهی که رهروش به گمراهی نرود، پرتویی که تابشش را تیرگیای نیالاید، مرزگذاری که برهانش خمودی نگیرد، بنیادی که پایههایش فرو نریزد.(6) حق فرزندان: حق فرزند بر پدر این است که بر او نام نیک بگذارد، ادب نیکش بیاموزد و از آموزش قرآن بهرهمندش کند.(7) منزلگاه مسافران: قرآن آن دریاست که هر چه از آبش ببرند، پایان نگیرد، چشمه ساری است که هر چه از آن برگیرند، فرو نخشکد، آبشخوری است که خیل واردان بر آن از آن نکاهند، منزلگاهی است که مسافران راه آن را گم نکنند.(8) بهاران خرم: خداوند قرآن را برای عطش عالمان، زلال گوارا، برای قلبهای ژرف اندیش، بهاران خرم، و برای حرکت صالحان راهی روشن مقرر داشته است.(9) چراغ: به رشتهی قرآن چنگ بینداز، پندهایش را پذیرا باش و حلال و حرامش را محترم بشمار.(10) خبر گذشته و آینده: خبر گذشته و آینده و قوانین مورد نیاز امروزتان، همه در قرآن است.(11) اکتفا به ظاهر: مردم را زمانهای در پیش باشد، که از قرآن جز نقش و نگاری و از اسلام جز نامی به جای نماند.(12) واژگونهها: در پیشگاه خداوند، از کسانی شکوه دارم که با جهل میزیند و گمراه میمیرند. در میانشان هیچ چیزی زیانبارتر از قرآن نمینماید، اگر به شیوهی شایسته تلاوت شود، و چون با تغییر و تحریف خوانده شود، هیچ کالایی سودآورتر و ارزشمندتر از قرآن نباشد. اینان را در شناخت ارزشها و ضد ارزشها، بینشی واژگونه باشد.(13) پیشی گرفتن بیگانگان: خدای را، خدای را، دربارهی قرآن، مباد که در عمل بدان، بیگانگان بر شما پیشی گیرند!(14)
1) در این گفتار از کتاب «خورشید بی غروب نهجالبلاغه» اثر عبدالمجید معادیخواه که ترجمهی شیوا و رسایی از نهجالبلاغه است بهره گرفتهایم. 2) خورشید بی غروب نهجالبلاغه، ص126. 3) همان، ص181. 4) همان، ص178. 5) همان، ص204. 6) همان، ص230. 7) همان، ص500. 8) همان، ص229. 9) همان، ص129. 10) همان، ص379. 11) همان، ص475. 12) همان، ص490. 13) همان، ص490. 14) همان، ص34.
ارسال نظر در مورد این مقاله