شعر


شعر خانه خانه‌ام بزرگ، خانه‌ام قشنگ برفراز آن، پرچمی سه رنگ خانه‌ای پر از، جوی و جویبار دشت و دامنه، کوه و کوهسار سرزمینی از، یاس و نسترن بید و بیدمشک، سنبل و سمن میهن انار، نخل و زعفران پسته و بلوط، پنبه و کتان این طرف کویر، گرم و بردبار کوه آن طرف، سخت و استوار گاه می‌رسد، باد نغمه‌خوان گاه می‌رود، رود شادمان گرم و روشن از، آفتاب و ماه خانه را ببین، در شب و پگاه ساده و شگفت، تازه و کهن سرزمین من، خانه‌ی وطن مهدی مرادی﷼ ******** شعر من و دریا من رو‌به‌روی دریا سرگرم دیدن او من غرق در سکوتم دریا پر از هیاهو * او گرم موج بازی من گرم فکر و رویا او بی‌خیال ساحل من محو آب دریا * آبی شدم من از او تا عمق چشم‌هایم حتی از اوج شادی آبی شده صدایم * دیگر شدم خود آب رنگ غروب در من دل قایقی پر از شوق در پیچ و تاب رفتن * من‌روبه‌روی دریا دریا مقابل من انگار موج و آبم دریاست ساحل من! داود لطف‌الهح﷼ ********* شعر دست‌های مادرم دست‌های مادرم چه‌قدر بامحبتند. دست‌های مادرم بوی زخم، بوی زندگی، بوی عشق، بوی نان تازه بوی سبزه بوی آب می‌دهند. دست‌های مادرم بوی اشک بوی خون بوی خاک بوی روزهای مه گرفته بوی آفتاب می‌دهند. دست‌های مادرم چه‌قدر بامحبتند دست‌های لحظه‌های زیستن لحظه‌های روشن گریستن دست‌های مادرم دشتی از شقایق است جاده‌ای به سمت نور دست‌های مادرم به رنگ آب دست‌های مادرم چه‌قدر سبز چه‌قدر آسمانی‌اند دست‌های مادرم بهترین دوبیتی کتاب زندگانی‌اند. منصوره عرب‌سرهنگی﷼ ******* شعر آرزوی فیل فیل با خود گفت: کاش بال و پر می‌داشتم از ستاره، ابر، ماه من خبر می‌داشتم * از کنار ابرها هست زیباتر زمین نیست توی آسمان هیچ‌کس اندوهگین * در زمین، بر پشت من می‌شود آدم سوار من برایش می‌کنم کار و کار و کار و کار * او گلیمی زبر را روی من انداخته آه! حتی یک اتاق روی پشتم ساخته * می‌زند با چوب‌دست هی به پیشانی من از سر من می‌پرد فکر شادِ پر زدن * کاش می‌دانست چیست آرزوی فیل‌ها تا که روزی می‌گذاشت در هواپیما مرا * آی آدم! در دلت مهر، پیدا می‌شود؟ در هواپیمای تو فیل هم جا می‌شود؟ سیداحمد میرزاده﷼
CAPTCHA Image