معرفی کتاب
﷼ طبقهی هفتم غربی
نویسنده: جمشید خانیان
ناشر: افق
چاپ اول: 1387
پسرکی با تعطیل شدن مدرسه در تابستان دنبال کار میگردد. به پیشنهاد دوست مادرش، برای پرستاری از نویسندهای پیر، پا به آپارتمان او میگذارد؛ امّا برجی که پیرمرد در آن زندگی میکند و ماجراهایی که در آن اتفاق میافتد چندان عادی و طبیعی نیست. چند خط از داستان را با هم میخوانیم:
امیرعلی تکیه داد به دیوار آسانسور و با خودش گفت: «اینجا دیگر چهجور جایییه؟ از راهپله رفته بودم بهتر بود.» همین موقع بود که آسانسور ناگهان ایستاد. پرید عقب به آینه تکیه داد و خیره ماند به در. در که باز شد پسرکی با هیکل درشت و چاق با گونههای قرمز وارد شد و با تندی از امیرعلی پرسید: «خونهتون اینجاست؟»...
﷼ دیوانه و چاه
نویسنده: محمدرضا شمس
تصویرگر: پژمان رحیمیزاده
ناشر: افق
چاپ اوّل: 1387
دیوانه و چاه جوایزی مانند دیپلم افتخار IBBY سال 2004 و قلم بلورین جشنوارهی مطبوعات ارشاد و لوح زرین جشنوارهی مطبوعات کانون پرورش فکری را از آن خود کرده است.
کتاب، مجموعهی سه داستان به نامهای دیوانه و چاه، باباشله زرد، من و ملکجمشید است.
قسمتی از داستان من و ملک جمشید را با هم میخوانیم:
... عروسی بود. عروسی شیر آب و بشقاب چینی گلدار. وسایل آشپزخانه، خانه را روی سرشان گرفته بودند. چنان سر و صدایی راه انداخته بودند که بیا و ببین. حسابی تماشایی بود. برو بیایی بود، بریزوبپاشی بود، بزن و بکوبی بود. پارچ و لیوان و فنجانها دست میزدند. سماور آواز میخواند. قاشق و چنگالها روی دیگ و دیگچهها و ماهیتابهها ضرب گرفته بودند...
﷼ اورانگوتانهای بنفش
نویسنده: جک پریلوتسکی
تصویرگر: جیمز استیونسون
ترجمه: رضی هیرمندی
ناشر: انتشارات کتاب چرخ و فلک
نوبت اوّل چاپ: 1387
نویسندهی کتاب که مشاغل گوناگونی مانند: رانندگی کامیون، عکاسی و خوانندگی را در جوانی تجربه کرده است در آخر تصمیم میگیرد طبع شعرش را بیازماید. او شروع به سرودن اشعاری برای کودکان و نوجوانان میکند و جالب آنکه انجمن شعر آمریکا در سال 2006 نشان درجهی یک شاعری را به جک پریلوتسکی اهدا میکند.
حال و هوای اشعار پریلوتسکی رنگ و بوی طنز دارد و سادگی کلمات و قابل فهم بودن آن از مزایای اشعارش میباشد.
برای نمونه خلاصهی یکی از اشعارش را با عنوان تخممرغ میخوانیم:
تخممرغ، آهای تخم مرغ
تو چهقدر عالی و بینقصی
سرد باشی یا داغ، آفرین بر تو
توی سالاد که باشی، احسنت بر تو
توی قالب که قرار میگیری، قشنگی
خاگینه که میشوی، لذیذی
نیمرو که شدی، حرف نداری
از دو رو که سرخ بشوی، غوغایی
***
ای تخممرغ
توی املت مثل شهد و شکری
در سوفله مثل رویایی
با آب پخته شوی یا با روغن
در هر دو حال دلبر و دلربایی
در خوراک شیرینتر از مربایی
خلاصه کنم، دوستت دارم، دیوانهتم
حیف که یک عیب داری
وقتی درسته قورتت میدهم
حال به هم زنی و ناگوارایی!
﷼ هِنری زلزله و عشق فوتبال
نویسنده: فرانچسکاسایمون
ترجمه: مژگان کلهر
تصویرگر: تونی راس
ناشر: افق
چاپ اول: 1387
هنری زلزله اصلأ فوتبالش خوب نیست؛ امّا با هزارجور حقه و کلک خودش را در تیم فوتبال مدرسهیشان جا میکند و باز، با هزارجور حقه و کلک گل هم میزند...
برای آشنایی بیشتر شما عزیزان قسمتی از این داستان فوتبالی را آوردهایم:
حالا جیم پر سر و صدا پا به توپ بود. هنری زلزله، شست پایش را له کرد. محکم به آرنجش زد و توپ را گرفت. جیم داد زد: « هی، ما هر دو توی یک تیم هستیم.» امّا هنری فقط میخواست خودش گل بزند. هنری زلزله دریبل زد. اَل داد زد: «پاس! پاس بده به من!» هنری اعتنا نکرد. اَل دیوانه شده بود. یکبار هم که توپ دست هنری افتاده بود، باید پاس میداد. امّا هنری دریبل میزد و جلو میرفت...
***
اگر به پرندگان سیاه رنگ که به آنها کلاغ میگویند علاقه دارید و میخواهید از زندگی اجتماعی آنها سر دربیاورید چهار کتاب:
- تخم این هیولا مال کدام کلاغه
- کی گفته نینا اسم یک کلاغه
- یک دایره با چهار تا خط وسطش
- کلاغها آنفلوانزای مرغی نمیگیرند
که به صورت طنز نوشته شده شما را با زندگی کلاغهای بلوار ساعت آشنا میکند.
بهتر است قبل از خواندن داستانهای کلاغی چیزهایی را بدانید:
اول آن که مبنای شمارش کلاغها سیزدهسیزدهی است، نه دهدهی؛ یعنی کلاغها عددهایی را میفهمند که فقط و فقط مضرب 13 باشد.
دوم اینکه یک شبانهروز کلاغها 39 ساعت است نه 24 ساعت. این را هم بدانید که کلاغهای بلوار ساعت دو دستهاند؛ قشنگها و مشنگها. قشنگها فکر میکنند مشنگها کودن و کله پوکاند و مشنگها فکر میکنند قشنگها دغلباز و از خود راضیاند...
فریدون عموزادهخلیلی نویسنده، و ندا عظیمی تصویرگر این مجموعه هستند.
این کتابها چاپ اول 1387 هستند. ناشر آن، نشر افق است.
﷼ لطیفههای تصویری و نوشتاری چگونه ساخته میشوند؟
گردآورندگان: محمد رفیع ضیایی و غلامرضا کیانی
ناشر: مؤسسه کتاب چرخ و فلک
چاپ اوّل:1387
تاکنون از خود پرسیدهاید که لطیفهها چگونه ساخته میشوند؟
آیا هیچوقت خودتان لطیفهای ساختهاید؟
لطیفهها به سه صورت بیان میشوند؛ لطیفههای گفتاری، لطیفههای نوشتاری و لطیفههای تصویری. به نظر شما میتوان لطیفههای تصویری را به صورت لطیفههای نوشتاری بازنویسی کرد؟ یا لطیفههای گفتاری را تبدیل به لطیفههای تصویری کرد؟
در این کتاب کوشش شده تا این موارد بهصورت ساده و قابل فهم توضیح داده شود.
چند تا از لطیفههای کتاب:
کشف آمریکا...
آموزگار رو به شاگردی کرد و گفت: «حسن برو پای تخته، آمریکا را روی نقشه پیدا کن!»
شاگرد همین کار را کرد.
آموزگار: « خب بچهها بگویید ببینم آمریکا را چه کسی کشف کرد؟»
بچهها با صدای بلند : «حسن!»
جواب قانعکننده
معلم: «پرویز بگو ببینم اگر جمشید 10 ریال داشته باشد و 3 ریال آن را خرج کند چند ریال برایش میماند؟»
پرویز: «آقا ما با جمشید قهریم، اسمش را هم نمیآوریم.»﷼
ارسال نظر در مورد این مقاله