اوّلین مدال آور تکواندو

نویسنده


اوّلین مدال آور تکواندو در مسابقات جهانی سال 2002 ایرلند، تکواندو‌کار نوجوان، تمامی حریفان را یکی پس از دیگری از پیش رو برداشت و اوّلین مدال طلای تاریخ تکواندو ایران را از آن خود کرد. در آن زمان، کارشناسان بر این باور بودند که این نوجوان می‌تواند در مهم‌ترین میدان بین‌المللی یعنی بازی‌های المپیک افتخار آفرینی کند. به مرور، پیش‌بینی اهل فن و صاحب‌نظران ورزش محقّق شد و ملّی‌‌پوش نوجوان، پلّه‌های ترقی را گام به گام پیمود و در نهایت بر سکّوی المپیک ایستاد. او که اکنون به ورزش‌کار مطرح ملّی و چهره‌ای بین‌المللی تبدیل گشته است، موفّق شد مدال‌های رنگارنگ زیادی از میادین آسیایی و جهانی به دست آورد. یوسف کرمی در اوّلین حضورش در بازی‌های المپیک 2004 آتن، با دست پر به میهن اسلامی بازگشت و مدال برنز این تورنمنت را از آن خود کرد. کرمی با کسب سی مدال خوش رنگ، ویترین افتخارهای خود را کامل کرده است. وی برای تکمیل افتخارهایش، فقط به مدال طلای المپیک نیاز دارد. این قهرمان آذری برای فتح المپیک 2012 لندن از هم اکنون عزم خود را جزم کرده است. با یوسف کرمی مصاحبه‌ای انجام داده‌ایم که توجّه خوانندگان عزیز را به آن جلب می‌کنیم. خودتان را بیش‌تر معرفی کنید! یوسف کرمی هستم و در سال 1362 در شهرستان میانه به دنیا آمدم. در حال حاضر هم برای شرکت در مسابقه‌های باشگاهی و میادین بین‌المللی، سخت تمرین می‌کنم. تحصیلات خود را در میانه به پایان رساندید؟ بله! هر سه مقطع تحصیلی را در زادگاهم آغاز کرده و به پایان رساندم. دانش‌آموز درس‌خوانی بودید؟ بله! از اوّل ابتدایی تا سوم راهنمایی شاگرد اوّل کلاس بودم و دوران دبیرستان هم جزو بهترین‌های کلاس بودم. در رشته‌ها‌ی بالاتر هم ادامه‌ی تحصیل دادید؟ بله! در حال حاضر دانشجوی ترم پنجم رشته‌ی تربیت بدنی هستم. در کودکی چه‌قدر با ورزش سر و کار داشتید؟ مانند تمامی بچّه‌ها، در کوچه پس کوچه‌های محل، فوتبال بازی می‌کردم و در رودخانه‌ی شهرمان به شنا می‌پرداختم. اهل شیطنت هم بودید؟ بله! همیشه در هنگام شنا کردن، خلاف جهت آب شنا می‌کردم. این کار باعث شد چند بار به خطر بیفتم و تا آستانه‌ی غرق شدن پیش بروم. همچنین هنگام بازی با بچّه‌های محل، دو گروه می‌شدیم و با هم می‌جنگیدیم. گاهی اوقات هم، یکدیگر را گروگان می‌گرفتیم. من ارشد گروه بودم و هم‌تیمی‌ها به من تکیه می‌کردند. چگونه تکواندوکار شدید؟ چون پدرم کشتی‌گیر بود، هر روز، باشگاه می‌رفتم و نظاره‌گر تمرین ورزش‌کاران بودم. در آغاز برای ثبت نام کردن، در یکی از رشته‌های بوکس، کشتی، کاراته و تکواندو مردّد بودم. سرانجام به طور کاملاً اتّفاقی، تکواندو را انتخاب کردم. تکواندو یعنی چه؟ ورزشی است که چگونگی دفاع کردن از خود، بدون ابزار و وسائل را به انسان نشان می‌دهد. این ورزش باعث افزایش اعتماد به نفس و خودباوری در شخص می‌شود. آغاز راه تکواندو در کدام باشگاه بود؟ در باشگاه تکاور میانه، زیر نظر آقای حسین اکرمی تمرین‌هایم را شروع کردم. ادامه‌ی کار چگونه بود؟ از سال ۱۳۷۱ تا سال ۱۳۷۵ در همان‌جا تمرین کردم و بعد از اخذ کمربند مشکی تمرین‌هایم را گسترده‌تر کردم. در این مدّت چه عنوان‌هایی به دست آوردید؟ در مسابقه‌های آموزشگاهی به مقام قهرمانی رسیدم. چگونه به تیم ملّی راه یافتید؟ سال ۱۳۷۶ مربی باشگاه، راهی سفر شد و من مدّتی تمرین‌ها را رها کردم. وقتی متوجّه شدم مسابقه‌های انتخابی تیم ملّی نوجوانان در پیش است با دوستم محمدرضا مهدی‌زاده، دوباره تمرین‌هایم را آغاز کردم. دو نفری چگونه تمرین می‌کردید؟ صبح‌ها در پارک و بعد از ظهر‌ها در زیرزمین منزل تمرین می‌کردیم. این مدّت در مسابقه‌ها هم شرکت کرده، به مقام اوّل استان دست یافتم و در ادامه قهرمان کشور شدم. بعد از آن‌که نفر اوّل کشور شدم به اردوی تیم ملّْی دعوت شدم و با باشگاه پلی اکریل اصفهان، قراردادی سه ساله بستم. مبلغ قرارداد چه‌قدر بود؟ ماهی ده هزار تومان. هنگامی که به عضویت تیم ملّی نوجوانان درآمدی، مربی‌گری تیم ملّی به عهده‌ی چه کسی بود؟ آقای مرتضی کریمی. اوّلین مدال بین‌المللی خود را چه زمانی کسب کردید؟ در مسابقه‌های جهانی ۲۰۰۰ ایرلند، موفّق شدم اوّلین مدال طلای تاریخ تکواندوی ایران را در رده‌ی سنّی نوجوانان به دست آورم. عناوین بعدی چگونه حاصل شد؟ در ردّه‌ی سنی بزرگ‌سالان مدال‌های زیادی گرفتم که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: ۱- مدال طلای مسابقات جهانی آسیا، اقیانوسیه که سال دو هزار میلادی در کشور اردن برگزار شد. ۲- مدال طلای مسابقات جهانی ۲۰۰۲ ژاپن. ۳- مدال طلای المپیک پلیس‌های جهان، سال ۲۰۰۳ در کشور اسپانیا. ۴- سال ۲۰۰۳ مدال طلای ارتش‌های جهان در کرواسی. ۵- مدال طلای مسابقه‌های جهانی سال ۲۰۰۳ از آلمان. ۶- سال ۲۰۰۳ مدال طلای ستارگان جهان در کره‌ی جنوبی. ۷- مدال نقره‌ی مسابقه‌های جهانی فرانسه در سال ۲۰۰۴ که به منزله‌ی انتخابی المپیک آتن بود. ۸- برنز المپیک ۲۰۰۴ آتن. ۹- سال ۲۰۰۵ مدال برنز قهرمانی جهان در اسپانیا. ۱۰- سال ۲۰۰۶ مدال طلای بازی‌های آسیایی دوحه‌ی قطر. ۱۱- سال ۲۰۰۷ هم موفّق شدم اوّلین مدال طلای تاریخ دانشجویان را در کشور تایلند به دست آورم. وقتی بر سکّوی المپیک بودید چه احساسی داشتید؟ از این‌که روی سکّو بودم خوش‌حال و شادمان گشتم؛ ولی از آن‌جایی که مدال طلا را از دست داده و به مدال برنز بسنده کرده بودم، ناراحت بودم. تا به حال چند مدال کسب کرده‌اید؟ سی مدال. حریفان اصلی ایران در تکواندو از چه کشور‌هایی هستند؟ پیش از این، کره‌ا‌ی‌ها و اسپانیایی‌ها قدرت‌مندتر از بقیّه‌ی کشورها بودند؛ ولی امروزه تمامی کشورها، تکواندوکاران آماده و سرحال دارند. نظرت در مورد لوپز آمریکایی چیست؟ حریف قدرت‌مندی است. می‌توانی او را شکست دهی؟ با برنامه‌ریزی دقیق و تمرین‌های مداوم و رسیدن به شرایط آرمانی بدنی، پیروزی بر هیچ حریفی دور از دسترس نیست. کره‌ای‌ها در امر داوری اعمال نظر می‌کنند؟ قبلاً دخالت می‌کردند؛ ولی الآن با وجود هوگوهای(ضربه‌گیرهای) الکترونیکی این دخالت‌ کم‌تر است. عملکرد هوگوهای الکترونیکی چگونه است؟ هنگام مسابقه، هر ضربه‌ای که بر هوگو وارد شود، سیستم الکترونیکی ضربه‌گیر، عمل می‌کند و با روشن شدن چراغ، امتیاز ضربه زننده تأیید می‌شود و در این حالت، ضریب اشتباه داور به صفر می‌رسد. قهرمان شدن سخت‌تر است یا حفظ آن؟ حفظ قهرمانی مشکل‌تر است؛ چون تمامی حریفان، تکنیک‌های ورزش‌کار برتر و نقاط مثبت او را دقیقاً آنالیز و تجزیه و تحلیل می‌کنند و در مسابقه‌های بعدی استفاده می‌کنند. تا به حال حریفی را مصدوم کرده‌اید؟ بله! در مسابقه‌های جهانی هلند، ضربه‌ی سنگینی به حریف اتریشی وارد کردم و او به شدّت مصدوم شد. مصدومیت به سراغ شما هم آمده است؟ اصولاً مصدومیت در کمین ورزش‌کاران است و هر ورزش‌کاری در طول عمر ورزشی خود بارها دچار آسیب‌دیدگی می‌شود. من هم در شروع کار، زیاد آسیب دیدم؛ امّا برای آن که مادرم متوجّه موضوع نشود و مکدّر و دلگیر نشود، شدیدترین دردها را تحمّل می‌کردم و لب به اعتراض نمی‌گشودم. اخیراً هم مدّتی دچار پارگی عضلات شکم شده، تمرین‌های اردونشینان تیم ملّی را از دست دادم. هیچ‌گاه یأس و ناامیدی گریبان ورزش‌کاران را می‌گیرد؟ بله! ناداوری‌ها، تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌، همیشه قهرمانان را رنجیده‌خاطر می‌کند. من هم از این قاعده مستثنا نیستم. به خاطر دارم که در مسابقه‌های آسیایی پوسان کره‌ی جنوبی، داوران در حقّم اجحاف کردند و این ظلم، مرا افسرده و مأیوس کرد. شاید اگر مربیان و دوستان خوبم در آن شرایط بحرانی حمایتم نمی‌کردند، این یأس در روند فعالیت ورزشی‌ام تأثیر منفی می‌‌گذاشت؛ امّا با تجدید قوا در مسابقه‌های جهانی قهرمان شدم. اعضای خانواده‌ی شما اهل ورزش هستند؟ بله! پدرم کشتی‌گیر بودند و برادرم فرید، تکواندوکار مطرحی است. مهم‌ترین مسابقه‌های پیش رو، چه بازی‌هایی هستند؟ مسابقه‌های جهانی باکو(پایتخت جمهوری آذربایجان) که در خرداد ماه سال جاری برگزار می‌شود. تیم‌های مطرح لیگ کشور، کدام‌اند؟ نفت، دانشگاه آزاد، مس کرمان، تیم کرج و شهرداری بندرعباس. شما عضو کدام تیم هستید؟ دانشگاه آزد. دیگر اعضای تیم دانشگاه آزاد کدام قهرمانان هستند؟ مهدی بی‌باک، علیرضا نصرآزادانی، حسین تاجیک، روح‌اللّه طالبی، محمد هداوند، علیرضا شکوری و مهدی احمدی. اهل مطالعه هستید؟ بله! مطالعه می‌کنم و بیش‌تر به کتاب‌های روان‌شناسی علاقه‌مندم. به سفر می‌روید؟ بله! جاذبه‌های کدام شهر بیش‌تر است؟ در سفرهای خارجی، شهر آتن بیش‌تر از بقیّه‌ی جاها توجهم را جلب کرد؛ چون آداب، رسوم و فرهنگ مردم آتن، شبیه ایرانی‌هاست. از شهرهای ایران هم، زادگاهم میانه را خیلی دوست دارم. چه‌قدر در کنار خانواده هستید؟ معمولاً ورزش‌کاران در اردو یا مسابقه به سر می‌برند و در نتیجه کم در کنار خانواده هستند. بنده هم همین شرایط را دارم. گاهی وقت‌ها صبح‌ها از ساعت ده تا دوازده و عصرها از ساعت شانزده تا هجده تمرین داریم. معمولاً شدّت تمرین‌ها آن‌قدر زیاد است که باید ساعت‌ها استراحت کنیم تا خستگی بدن برطرف شود. ریزعلی خواجوی(دهقان فداکار) را از نزدیک دیده‌اید؟ بله، ایشان را دیده‌ام. آقای خواجوی، هم شهری ماست. ایشان نه تنها در میانه بلکه در دورترین نقاط کشور، الگوی ایثار و فداکاری هر ایرانی است. وی به اسطوره‌ی داستانی کودکان تبدیل گشته و در حال حاضر هم مجسمه‌ی دهقان فدارکار در محلّ ورودی شهر میانه نصب شده، تا همگان، هنگام ورود به این شهر، یاد این قهرمان ملّی را در دل تازه کنند. داستان شکستگی دست‌تان در مسابقه‌های جهانی را توضیح دهید! در اوّلین بازی مسابقه‌های جهانی سال ۲۰۰۲، با شکستگی دست مواجه شدم. در آن شرایط، از شدت درد به خود می‌پیچیدم و ادامه‌ی مسابقه، سخت و طاقت‌فرسا به نظر می‌رسید. همه فکر می‌کردند از ادامه‌ی مسابقه‌ها انصراف داده، میدان را به حریفان‌ واگذار می‌کنم؛ امّا در بدترین شرایط، پنج بازی برگزار کردم و با غلبه بر تمامی حریفان، قهرمانی جهان را از آنِ خود کردم. در آن شرایط چه احساسی داشتید؟ اصولاً قهرمانی‌ها و کسب مدال، با حلاوت و شیرین است و هرچه حریفان قدرت‌مند‌تر و آماده‌تر باشند، لذّت کار بیش‌تر است. حال اگر این قهرمانی در بدترین شرایط، یعنی هنگامی که از درد شدید دست رنج می‌بری حاصل شود، مسلّماً میزان خوش‌حالی، وصف‌ناپذیر است.﷼
CAPTCHA Image