یک حرف و دو حرف

نویسنده


رقابت ورزشکاران معلول به قدری هیجان‌انگیز است که به جرأت می‌توان گفت، هیچ چیز کم‌تر از المپیک ندارد. متأسفانه علی رغم شعارهای همیشگی، کماکان از پرداختن منطقی و اصولی به رقابت‌های ورزشی معلولان بازمانده‌ایم و گویا این سنّت دیرینه همچنان باقی است که با اتمام بازی‌های المپیک و نتایج نه چندان راضی‌کننده‌ی آن، چشم امید به سوی کاروان ورزشی جانبازان و معلولان داشته باشیم. افتخار آفرینانی که بی‌سر و صدا می‌روند و قلّه‌های افتخار را فتح می‌کنند. یکی از این افتخار آفرینان محمدرضا میرزایی است. این جانباز سرافراز، پرچم‌دار کاروان ورزشی ایران در مسابقات پارالمپیک 2008 پکن بود. میرزایی چهار مدال طلا در مادّه‌ی پرتاب نیزه از مسابقات پارالمپیک به دست آورده است. او تا کنون در پنج پارالمپیک حاضر بوده و جمع مدال‌های مسابقات بین‌المللی خود را به عدد 27 رسانده است. ارزش کار او و دیگر پارالمپیکی‌های سرافراز کشورمان وقتی دو چندان می‌شود که بدانیم، تیم ایران برای اوّلین بار در پارالمپیک 1998 سئول که با حضور 48 کشور برگزار شد، شرکت کرد. در دوره‌های بعد رشد چشم‌گیری در تعداد تیم‌های شرکت‌کننده به چشم می‌خورد؛ به گونه‌ای که در پارالمپیک 2004 آتن 136 کشور حاضر بودند، و این تعداد در بازی‌های پکن باز هم افزایش یافته است. اکنون توجّه شما را به صحبت‌های محمدرضا میرزایی جلب می‌کنیم. آقای میرزایی، از چه زمانی فعالیت ورزشی خود را آغاز کردید؟ من از کودکی به ورزش علاقه‌مند بودم و علاوه بر فوتبال و والیبال، ورزش‌های رزمی کاراته و جودو هم انجام می‌دادم. بعد از آن که افتخار جانبازی نصیب شما شده، روند ورزش شما چگونه بوده؟ در این زمان مسیر فعالیت‌های ورزشی‌ام تغییر کرد و در سه رشته‌ی بسکتبال با ویلچر، شنا و دو‌و‌میدانی به فعالیت پرداختم. ابتدای امر کارم را با بسکتبال شروع کردم و در مسابقات استانی و کشوری این رشته به مقام‌های اوّل، دوم و سوم رسیدم. همچنین در مسابقات شنا هم به عناوین اوّل و دوم دست یافتم. بعد از مّدتی به رشته‌ی دو و میدانی روی آوردم و در موادّ پرتابی نیزه، وزنه و دیسک به فعالیت پرداختم. در رشته‌ی دو و میدانی به چه مقام‌هایی دست یافتید؟ در مجموع 27 مدال(17 طلا، 5 نقره و 5 برنز) کسب کردم که چهار طلای آن از مسابقات پارالمپیک به دست آمد. مدال‌ها از چه میادینی به دست آمد؟ بعد از آن که در بازی‌های پارالمپیک 1992 بارسلونا به مقام چهارم رسیدم، در چهار پارالمپیک بعدی مدال گرفتم. در سال 1996 و در آتلانتا در پرتاب نیزه قهرمان شدم. در پارالمپیک 2000 سیدنی برای دومین بار به مقام قهرمانی رسیدم. همین‌طور در پارالمپیک 2004 آتن مدال طلا گرفتم، و این قهرمانی در بازی‌های پارالمپیک 2008 پکن برای چهارمین بار تکرار شد. پس سابقه‌ی پنج حضور در المپیک‌ها را دارید؟ بله. می‌خواهید در پارالمپیک بعدی هم به میدان بروید؟ بعد از بازی‌های پارالمپیک پکن قصد خداحافظی داشتم؛ امّا جمعی از دوستان و مسؤولان ورزش کشور پیشنهاد دادند تا در مسابقات آسیایی کوانگ ژوی چین که دو سال بعد برگزار می‌شود شرکت کنم و بعد از آن بازی‌ها، تصمیم نهایی را بگیرم. در مسابقات جهانی چه افتخارهایی به دست آوردید؟ در مسابقات جهانی 1991 انگلیس در موادّ پرتاب وزنه و نیزه دو مدال برنز گرفتم. سال 1993 در مسابقات مجروحان جنگی انگلستان شرکت کردم و در پرتاب نیزه قهرمان شدم و در پرتاب دیسک هم نایب قهرمان شدم. در مسابقات جهانی 1994 برلین، قهرمان پرتاب نیزه شدم. سال 1995 و در مسابقات جهانی انگلستان در ماده‌ی پرتاب نیزه اوّل شدم و در پرتاب وزنه و دیسک دو مدال برنز دریافت کردم. همان سال (1995) در مسابقات مجروحان جنگی انگلستان توانستم قهرمان پرتاب نیزه شوم و در مواد وزنه و دیسک دو مدال نقره کسب کردم. در سال 1998 در مسابقات جهانی بیرمنگام انگلستان در ماده‌ی پرتاب نیزه قهرمان شدم. در سال 1999 در مسابقات جهانی نیوزیلند در پرتاب نیزه مدال طلا گرفتم و در پرتاب وزنه نقره کسب کردم. در سال 2000 میلادی از مسابقات جهانی تونس یک مدال طلا و یک برنز دریافت کردم. در مسابقات جهانی 2002 فرانسه در پرتاب نیزه اوّل شدم. سال 2003 در مسابقات جهانی نیوزیلند به نایب قهرمانی رسیدم. در سال 2005 در مسابقات فنلاند مدال طلا گرفتم. سال 2007 هم موفق شدم از مسابقات جهانی چین تایپه یک مدال طلا کسب کنم. دستاوردتان از مسابقات آسیایی چه بود؟ سال 2006 میلادی در مسابقات آسیایی مالزی قهرمان پرتاب نیزه شدم. همچنین سال 2008 در مسابقات کشورهای عربی و آفریقایی که در کشور تونس برگزار شد حضور داشتم و در مادّه‌ی پرتاب نیزه به کسب مدال طلا نایل شدم. میزان تحصیلات شما چه‌قدر است؟ فارغ‌التحصیل رشته‌ی مدیریت صنعتی می‌باشم و در حال حاضر دانشجوی رشته‌ی تربیت بدنی در مقطع کارشناسی ارشد هستم. زادگاه و سال تولدتان را برای‌مان نگفتید؟ در تاریخ 9/9/1344 در شیراز متولد شدم. از این که پرچم‌دار کاروان ایران در پارالمپیک پکن بودید چه احساسی داشتید؟ خوش‌حال بودم که این افتخار بزرگ نصیب من شده بود. به علّت انتظارات زیادی که از من بود استرس داشتم. در نهایت وقتی قهرمان و فاتح پارالمپیک شدم، آن نگرانی از بین رفت و خوش‌حالی‌ام دو چندان شد. یک پرتاب‌گر موفّق چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟ باید دست‌های بلند و قوی داشته باشد و از سرعت عمل بالایی برخوردار باشد. چگونه از بستکتبال به دو و میدانی تغییر رشته دادید؟ آقای ادریسی چنین پیشنهادی به من دادند و من، سال 1369، در هر سه رشته‌ی پرتابی مسابقات اهواز شرکت کردم. بعد از چند سال، پرتاب نیزه را به عنوان مادّه‌ی تخصصی انتخاب کردم و تاکنون به صورت مستمر آن را تمرین می‌کنم. روند تمرینات شما، برای شرکت در بازی‌های پارالمپیک چگونه است؟ بعد از اتمام هر پارالمپیک، در شهر خودمان تمرین می‌کنم. همچنین در اردوهای تیم ملّی شرکت می‌کنم و در مسابقات آسیایی و جهانی حضور می‌یابم تا با آمادگی کامل در بازی‌های پارالمپیک بعدی شرکت کنم. آماده‌ترین رقبای شما از چه کشورهایی بودند؟ همه‌ی حریفان آماده و قوی بودند؛ امّا رقیبانی از نیجریه، چین، اسلواکی و انگلیس قوی‌تر از بقیه بودند. فکر می‌کردی مدال طلای پارالمپیک پکن را دریافت کنی؟ البته تا حدود زیادی مطمئن بودم که مدال می‌گیرم؛ ولی از طلا بودن آن اطمینان نداشتم. چرا؟ چون کلاس‌های مختلف در هم ادغام شده بودند و رقابت بسیار فشرده و نزدیک بود. چگونه به درجه‌ی جانبازی نایل شدید؟ وقتی شانزده ساله بودم(سال 1360) به جبهه رفتم و در ادامه‌ی حضورم در مناطق عملیاتی،‌ در سال 1361 در مرحله‌ی دوم آزاد‌سازی خرمشهر زخمی شدم. پس از بهبودی دوباره عازم جبهه شدم و سرانجام در سال 1365 در عملیات کربلای پنج، در منطقه‌ی عملیاتی شلمچه دچار ضایعه‌ی نخاعی شدم. با شرایط جدید چگونه سازگار شدید؟ ابتدا تصورم بر این بود که معلولیت، ایجاد محدودیت می‌کند؛ امّا وقتی در ورزش و تحصیل موفق ظاهر شدم، دریافتم که در هر شرایطی انسان با تلاش و توکل می‌تواند به اهداف خود برسد. جانبازان و معلولان با چه مشکلاتی در امر ورزش مواجه هستند؟ از آن‌جایی که عموم جانبازان پا به سن گذاشته هستند، به مرور زمان از توانایی آن‌ها کاسته می‌شود. به همین خاطر برای پیش‌برد ورزش پارالمپیکی‌ها، باید روی معلولان سرمایه گذاری کرد. جامعه‌ی معلولان هم با مشکلات مالی و اجتماعی وسیعی دست و پنجه نرم می‌کنند؛ لذا مسؤولان ورزش کشور باید از آن‌ها حمایت کنند تا آن‌ها با دلگرمی بیش‌تر برای سربلندی ایران تلاش کنند. آیا دیدگاه مسؤولان نسبت به ورزش المپیکی‌ها و پارالمپیکی‌ها یکسان است؟ متأسفانه توجه به ورزش جانبازان و معلولان خیلی کم‌تر است و این تبعیض را با مقایسه‌ی پاداش قهرمانان این دو گروه به وضوح می‌توان مشاهده کرد. پارالمپیکی‌ها، در شرایطی مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند که سختی‌های بی‌شماری را متحمّل می‌شوند. بزرگ‌ترین رقیب یک ورزشکار جانباز و معلول نقص عضو اوست. او اوّل باید بر این نقصان غلبه کند و بعد به دیدار حریفان برود. همچنین برای رفتن به ورزشگاه‌ها و ادامه‌ی تمرین، شرکت در اردوها و هر گونه تردد، فشار زیادی بر ورزشکار وارد می‌شود. علاوه بر این، مسائل مربوط به تغذیه‌ی ورزشکارن معلول، دغدغه‌ی دیگر این افراد می‌باشد. خلاصه آن که ورزشکاران معلول با شرایط بغرنج‌تر، از حق و حقوق کم‌تری برخوردارند. امیدوارم مسؤولان ورزش کشور توجّه بیش‌تری به ورزش جانبازان و معلولان داشته باشند.﷼
CAPTCHA Image