جوانه

نویسنده


- شنیده‌ایم وقتی کسی از دنیا می‌رود پیامبر(ص) و امامان نزد او حاضر می‌شوند و گواهی به توحید و پیامبری حضرت محمّد(ص) را به او تلقین می‌کنند و اگر میّت، انسانِ خوبی باشد به او مژده‌ی خیر می‌دهند. ما می‌دانیم هر روز و هر ساعت هزاران نفر در یک لحظه از دنیا می‌روند، چگونه ممکن است پیامبر(ص) و امامان در یک لحظه سَرِ بالین همه‌ی آن‌ها بروند؟ اگر با بدن‌های‌شان بروند، مگر بدن‌های‌شان در حرم‌های آن‌ها نیست؟ - انسان تا وقتی در دنیا زندگی می‌کند و نمرده است، دارای جسم (دست، پا، چشم، گوش، زبان و...) و روح است. روح چیزی است که همچون خاصیت کهربایی که در آهن‌ربا جریان دارد در تمام اجزاء بدن جریان دارد. تنت چون کاه و روحت کهربا شد میان مُلک تن، فرمانروا شد سؤالی که در این‌جا مطرح می‌شود این است که پس از مرگ، با این که میّت دارای همان دست و پا و چشم و گوش و زبان است چرا دست و پایش دیگر حرکت نمی‌کند؟ چرا چشمش نمی‌بیند، گوشش نمی‌شنود و زبانش سخن نمی‌گوید؟ چه چیزی از میّت بیرون رفته است؟ می‌گویی: «روحش». بله. درست مثل یک پنکه که با رفتن برق از حرکت باز می‌ماند. امّا سؤال اصلی این‌جاست که روح هنگام مرگ کجا می‌رود؟ جواب این است که روح، بدن دیگری دارد که دقیقاً شبیه همین بدن ماست؛ امّا تفاوت‌هایی با آن دارد. آن بدن، درست مثل همین بدن ما دارای دست و پا و چشم و گوش و زبان است؛ دارای حرکت است، انسان با آن بدن می‌تواند راه برود، مسافرت کند، ببیند، بشنود و هزارتا کار دیگر. به این بدن، بدنِ مثالی می‌گویند؛ چون شباهت فراوانی به این بدن ما در دنیا دارد. برای فهمیدن معنای بدن مثالی، آن را به تصویر ما در آینه تشبیه کرده‌اند. وقتی جلو آینه می‌ایستیم تصویر ما در آینه می‌افتد. این تصویر درست عین ماست. دست و پا و چشم و گوش آن، درست مثل دست و پا و چشم و گوش ماست؛ امّا تفاوت‌هایی هم با ما دارد. ما دارای وزن هستیم (مثلاً 30 یا 40 یا 60 کیلو) امّا تصویر ما در آینه وزن ندارد و تفاوت‌های دیگر.... ممکن است بپرسی دلیل این حرف چیست؟ و از کجا معلوم که چنین بدنی وجود داشته باشد تا بعد از مرگ، روح ما با آن بدن ارتباط داشته باشد؟ برای پاسخ به این پرسش به این مثال توجه کنید! وقتی ما می‌خوابیم، دست و پا و چشم و گوش ما موقتاً تعطیل می‌شود. هنگام خواب، خواب‌هایی می‌بینیم. خواب می‌بینیم به مدرسه رفته‌ایم، با دوستان‌مان صحبت کرده‌ایم. خواب می‌بینیم غذا می‌خوریم، ورزش می‌کنیم، به مسافرت می‌رویم و حتی گاهی وقت‌ها خواب‌های عجیب و غریبی می‌بینیم. بیش‌تر ما خواب پروازکردن را دیده‌ایم. خواب می‌بینیم در یک لحظه این‌جا هستیم در لحظه‌ی بعد با یک خیزش به آسمان و یا آن سوی دنیا می‌رویم. زمانی می‌روی تا آسمان‌ها فراتر از زمان‌ها و مکان‌ها بدن در بسترت افتاده خاموش تو آن را کرده‌ای گویی فراموش ولیکن می‌کند سیر و سفرها چگونه می‌شود حل این معما ما یقین داریم که در خواب، دارای دست و پا و چشم و گوش هستیم (یعنی با همان بدنی که مثل بدن‌مان که در رخت‌خواب است به سفر رفته‌ایم). آن بدنی که با آن خواب می‌بینیم و در خواب با آن به سفر می‌رویم در همین دنیا هم همراه ماست. پس تا حالا دوتا مطلب را فهمیدیم؛ اوّلاً ما دارای دو بدن هستیم. (یکی همان بدنی که شب‌ها در اتاق خواب در رخت‌خواب خوابیده است (بدن شماره‌ی 1) دوّم آن بدنی که در دنیای خواب، با آن به این سو و آن سو می‌رویم (بدن شماره‌ی 2) مطلب بعدی که باید بدانیم این است که خواب،‌ شباهت‌های فراوانی به مرگ دارد. (و البته تفاوت‌هایی هم دارد). در خواب، چشم و گوش و زبانِ بدنِ شماره‌ی 1 ما کار نمی‌کند (البته موقتاً). هنگام مرگ هم چشم و گوش و زبان بدن شماره‌ی 1 ما کار نمی‌کند (البته طولانی‌تر و قوی‌تر). هنگام خواب، بدنِ شماره‌ی 2 ما (بدن مثالی) به فعالیت خود ادامه می‌دهد. هنگام مرگ هم بدن شماره‌ی 2 ما دارای فعالیت است. بدن شماره‌ی 1 ما دارای محدودیت‌هایی است. مثلاً اگر ما با بدن شماره‌ی یک‌مان در خانه باشیم، دیگر در مدرسه و کوچه و بازار نیستیم. اگر با بدن شماره‌ی یک‌مان بخواهیم به مسافرت برویم، باید از راه‌های عادی و معمولی استفاده کنیم. سوار ماشین یا قطار یا هواپیما بشویم، مسیرِ مسافرت را طی کنیم تا به مقصد برسیم. امّا برای مسافرت با بدنِ شماره‌ی 2 (بدن مثالی) نیازی به این کارها نیست. به محض این‌که اراده کنیم از این سوی جهان به آن سوی آن می‌رویم. در برابر بدنِ مثالی ما دیوار یا زمان یا مکان وجود ندارد. ممکن است حضور پیامبر(ص) و امامان بر سر انسان‌ها با بدن‌های مثالی آن‌ها باشد. در این صورت آن‌ها دیگر دارای محدودیت زمانی و مکانی نبوده و در یک لحظه می‌توانند در مکان‌های مختلف حضور یابند. امام صادق(ع) می‌فرمایند: روح مؤمنان در بدن‌هایی شبیه بدن‌های‌شان، در بهشتی سرسبز به سر می‌برد.(1) 1) فی روضة کهیئة الاجساد فی الجنه (اصول کافی)﷼
CAPTCHA Image