نویسنده

مناجات خدایا! سوگند به صفات ویژه‌ات، به شکوه و جلالت، به بزرگ‌ترین نام‌هایت، به فروغ پیامبرانت، به عصمت دوستان و خون‌های شهیدانت و به مناجات نیازمندانت از تو می‌خواهم فزونی در علم، تندرستی در پیکر و برکت در روزی، درازای در عمر و توبه پیش از مرگ، آسایش هنگام مردن و آمرزش پس از مرگ، رهایی از آتش و ورود به بهشت، عافیت در دین و دنیا و آخرت به ما عطا فرمایی، ای مهربان‌ترین مهربانان! شهید محمد اسحاقی آداب جبهه وضع جا برای خوابیدن طوری بود که گاه در یک چادر دوازده‌نفره حدود بیست و چهار تا سی نفر استراحت می‌کردند. با این اوصاف، به ندرت دو نفر زیر یک پتو می‌خوابیدند که از آداب بستر جدا نهادن آن بود، الا در مناطق عملیاتی نزدیک به خط که کمبود امکانات و اضطرار موجب عدم رعایت آن می‌شد. بعضی بستر خود را بیرون چادر می‌انداختند. یک تکه برزنت، مشمع یا مقوا و احیاناً دوتا پتوی کهنه و مندرس زیراندازشان بود. اطراف را آب‌پاشی می‌کردند تا خنک شود و ضمناً بدین‌وسیله به رتیل‌ها دورباش و کورباش می‌دادند. چشم به آسمان می‌دوختند. ستارگان را شماره می‌کردند و به دنبال ستاره‌ی خویش به شهادت می‌اندیشیدند. فرهنگ جبهه ترکش بیت‌المال می‌گفت: «مواظب باشید هر چه دم دست‌تان رسید نخورید؛ خصوصاً تیر و ترکش. این‌ها بیت‌المال است و حساب و کتاب دارد. فردا باید جوابگو باشید! مال ملت بیچاره‌ی عراق است. از گلوی خودشان بریده‌اند، سر و ته خرج‌شان را زده‌اند، شندر غاز تهیه کرده‌اند و داده‌اند برای مهمات، آن وقت شما راه به راه آن‌ها را می‌خورید و شهید و مجروح می‌شوید، این درست است؟ نشنیده‌اید که «فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب!» دنیا ارزش ندارد. یک خورده جلوِ شکم‌تان را نگه دارید!» سرداران اسماعیل صادقی تولد: 1336، قم شهادت: 1363، شرق دجله آخرین مسؤولیت: رئیس ستاد لشکر 17 علی‌بن ابی‌طالب(ع) یک روز متوجه شدم چیزهایی را به عنوان آشغال جمع کرده‌اند بیرون سنگر تا دور بریزند. خوب که براندازشان کردم دیدم چند جفت جوراب است و شلوار و چیزهایی از این قبیل. گفتم: «آقا اسماعیل! فکر می‌کنم بعضی از این‌ها قابل استفاده باشند. حیف است که دورشان بریزند.» گفت: «ببین اگر چیزی یافتی برای من هم بردار!» رفتم و دیدم جوراب‌ها قابل استفاده‌اند، منتها کثیف و گِلی بودند. دو جفت را شستم. یک جفت به ایشان دادم و یک جفت هم خودم برداشتم. تا مدت‌ها بعد همین جوراب‌های خاکی بود که پابه‌پای ایشان میدان‌های مختلف جهاد را درمی‌نوردید. وصیت‌نامه آن‌هایی که نمی‌توانند به جبهه بیایند نمازجمعه را پر کنند و ستادهای مقاومت را خالی نکنند. به رفقایم عرض می‌کنم که جبهه‌ها را از یاد نبرید؛ چون که یک وقتی می‌فهمند که چه سعادتی را از دست داده‌اند و آن موقع کار از کار گذشته است. شهید علی مرفه﷼
CAPTCHA Image