یک حرف و دو حرف

نویسنده


محسن رستمی، نابینای ساعی و کوشاست که موفق شده علاوه بر تحصیلات عالیه در مؤسّسه‌های عصای سفید، محنا و فرهنگسرای بهمن به تدریس کامپیوتر و زبان انگلیسی بپردازد. ما هم بر آن شدیم تا با این معلّم توان‌مند گفتگویی انجام دهیم. فارغ‌التحصیل چه رشته‌ای هستید؟ - مدیریت صنعتی. در چه سالی وارد دانشگاه شدید؟ - سال 1380. چه سالی فارغ‌التحصیل شدید؟ - سال 1383. چگونه به دانشگاه راه یافتید؟ - سال 1379 در رشته‌ی مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد بوشهر پذیرفته شدم. راهنمایی‌های غلط یا تقدیر باعث شد به دانشگاه بوشهر نروم. گفته بودند: «هزینه‌ی تحصیل بالاست و سازمان بهزیستی نیز حمایت مالی نمی‌کند.» پس از گذشت یک سال مجدّداً در کنکور سراسری شرکت کرده، در رشته‌ی مدیریت صنعتی جهاد دانشگاهی یزد پذیرفته شدم. در نهایت از دانشگاه یزد انتقالی گرفته، در تهران ادامه‌ی تحصیل دادم و در سال 1383 فارغ التحصیل شدم. چه مشکلاتی در دوران تحصیل‌تان وجود داشت؟ - گذراندن واحدهای عملی برای نابینایان مشکل بود؛ امّا با مساعدت استادان و همکلاسی‌ها از مشکلات کاسته شد. خاطرم هست که دوستان می‌گفتند: «دوست داری کدام یک از ما، مطالب درسی را برایت بخوانیم یا متون درسی را روی نوار ضبط کنیم» آن‌ها به شوخی می‌گفتند: «خوش‌صداترین شخص را انتخاب کن!» منابع درسی برای شما کافی بود؟ - خیر؛ چون تمام دروس برای دانشجویان بینا نگارش شده و هیچ یک از کتب با خط بریل (خط مخصوص نابینایان) نوشته نشده بود. چرا به زبان انگلیسی علاقه‌مند بودید؟ - پدرم از پنج سالگی مرا تشویق به یادگیری لغات انگلیسی می‌کرد. این کار باعث علاقه‌ی من به زبان انگلیسی شد و در سال 1376 در مؤسسه‌ی آموزش زبان انگلیسی ثبت‌نام کردم. حضورتان در کلاس‌ها، باعث به زحمت افتادن افراد خانواده نمی‌شد؟ - بله، می‌شد؛ ولی آینده‌ی من برای اعضای خانواده مهم بود. بعضی از خانواده‌ها، فرزندان معلول و نابینای خود را محدود و خانه‌نشین می‌کنند؛ ولی پدر و مادر من مرا با افتخار همه جا می‌بردند و موفقیّت مرا بزرگ می‌کردند. غیر از زبان انگلیسی در چه کلاس‌هایی شرکت می‌کردید؟ - کامپیوتر. سال 1380 از طریق دوستان مطلع شدم که کلاس ویندوز کامپیوتر، برای نابینایان برگزار می‌شود. با شوق و علاقه در این کلاس ثبت‌نام کردم و به آرزوی دیرینه‌ی خود رسیدم. مدرّس کلاس که بود؟ - خانم پریسا اعتباری. ایشان که خود نابینا هستند، در ایران بنیان‌گذار علم کامپیوتر برای نابینایان هستند. چه‌قدر پیشرفت داشتید؟ - آن‌قدر با علاقه و پشتکار فراوان تمرین کردم که در سال 1381 مدرّس کامپیوتر شدم. مدرّس کجا بودید؟ - در مؤسسه‌های عصای سفید، محنا و فرهنگسرای بهمن تدریس می‌کردم. محنا چه مؤسسه‌ای است؟ - محنا علامت اختصاری مؤسسه‌ی حمایت از نابینایان ایران است. مؤسسه‌ی عصای سفید چگونه جایی است؟ - مجتمع خصوصی و خیریه است که با کمک‌های مردمی اداره می‌شود؛ و اگر هزینه‌ای از کسی دریافت شود، حتماً توان فرد لحاظ می‌شود. نابینایان در این مؤسسه، رایگان به اردو می‌روند، در کلاس‌های خط بریل، موسیقی، تئاتر و خودشناسی شرکت می‌کنند. بنیان‌گذار این مؤسسه استاد محمدرضا نامنی است. ایشان که نابینا بود، گویندگی رادیویی را بر عهده داشت. استاد نامنی عاشق بچّه‌ها بود. ایشان برنامه‌های متنوعی برای نابینایان ترتیب می‌داد و ضمن دعوت از افراد برتر و هنرمند، کلاس‌های موسیقی، صنایع دستی و... برای بچّه‌ها می‌گذاشتند. در کلاس خودشناسی، چه مباحثی مطرح می‌شود؟ - مباحث روان‌شناسی، مانند ایجاد انگیزه، ایجاد روحیه و... چگونه در فرهنگسرای بهمن مشغول فعّالیّت شدید؟ - در فرهنگسرای بهمن مادر پیر و نابینایی به نام ربابه صفایی (که از هشت سالگی نابینا شده و خود را وقف نابینایان کرده بود) از من حمایت کرد. ایشان مرا به فرهنگسرا معرّفی کردند. در آن‌جا از من تست و آزمون گرفته شد و من از عهده‌ی آزمون برآمدم و به عنوان مدرّس در آن‌جا مشغول به کار شدم. دانش‌پژوهان در فرهنگسرا چه‌قدر شهریه می‌پردازند؟ - کلاس‌های فرهنگسرا رایگان است. در آن‌جا مدرّس چه دروسی بودید؟ - برای نابینایان و افراد عادّی، کامپیوتر و زبان انگلیسی تدریس می‌کردم. دیگر چه مؤسسات حمایتی از نابینایان داریم؟ - مرکز خدمات رسانی رودکی که وابسته به بهزیستی است. این مؤسسه به صورت رایگان، کتاب بریل یا گویا منتشر می‌کند. همچنین این مؤسسه نوار و کتاب‌های کنکور و درسی و تجهیزات را که مختص نابینایان است، به صورت رایگان ارائه می‌دهد. متأسفانه این مرکز (مرکز ارائه تجهیزات توانبخشی رودکی) در شرف واگذاری به بخش خصوصی است و معلوم نیست پس از واگذاری آن چه بر سر نابینایان خواهد آمد. نابینایان انتظار دارند این‌گونه مؤسسات تقویت شوند و به موازات این مؤسسات، مؤسسه‌های دیگری ایجاد شده، خدمت‌رسانی کنند. دانشگاه مختص نابینایان هم داریم؟ - خیر! البتّه نابینایان تمایل دارند در جامعه باشند و از حضور در کنار دانشجویان عادی، ناراضی نیستند. نابینایان در کنکور با چه مشکلاتی مواجه‌اند؟ - هر نابینا یک منشی دارد و منشی سؤال را می‌خواند تا نابینا آن را بگوید. مسلماً خواندن کلیّه‌ی سؤال‌ها از سوی منشی باعث هدر رفتن وقت زیادی می‌شود. به علاوه بعضی از منشی‌ها از دانش بالایی برخوردار نیستند و از تلفظ بسیاری از لغات انگلیسی ناتوان هستند. رقابت عادلانه بود؟ - خیر؛ چون از مهم‌ترین ابزار یعنی بینایی بی‌بهره بودیم و تجهیزاتی که این نقیصه را بپوشاند، وجود نداشت. چه راه‌کاری پیشنهاد می‌کنید؟ - بهتر است سؤال‌ها کامپیوتری باشد تا نیازی به وجود منشی نباشد. به علاوه اگر آزمون نابینایان با خط بریل باشد، شرایط عادلانه می‌شود. آیا نابینایان در مقاطع مختلف دانشگاهی از کتب بریل استفاده می‌کنند؟ - بجز مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا در سایر مقاطع، کتب بریل در دسترس است. برخورد مردم با شما چگونه است؟ - اصولاً مردم در برخورد با نابینایان به سه دسته تقسیم می‌شوند: گروه اوّل، با رغبت و دلسوزانه کمک می‌کنند و نابینایان از کمک و همراهی آنان خرسند می‌شوند. گروه دوم با وجودی که قصد کمک دارند، موجب ناخشنودی نابینایان می‌شوند. به عنوان مثال بعضی از افراد هرگاه نابینایان را می‌بینند، آن‌ها را سائل دانسته، به ایشان کمک مالی می‌کنند. سومین گروه در جامعه کسانی هستند که نسبت به نابینایان بی‌تفاوت هستند. به نظر شما چگونه می‌توان در جامعه تغییر رفتار ایجاد کرد؟ - با اطّلاع‌رسانی و آگاه کردن مردم. خاطرم هست، در گذشته عبور یک نابینا از خیابان، از سیما پخش می‌شد و طریقه‌ی برخورد صحیح رانندگان و مردم را با او، آموزش می‌دادند. آیا در مدرسه یا منزل مشکلاتی برای نابینایان وجود دارد؟ - بله! گاهی ممکن است لیوان یا شیء دیگری روی زمین جا بماند و نابینا در هنگام حرکت با مشکل روبه‌رو شود. از برخورد مسؤولان رضایت دارید؟ - از برخورد گروهی از آنان بله؛ امّا در پاره‌ای از موارد، انتظار تغییر رویه از دست‌اندرکاران داریم. خیلی از موارد، نابینایی که جهت کاریابی به مسؤولان یک سازمان یا اداره مراجعه می‌کند، به خواسته‌اش نمی‌رسد. مسؤولان مربوطه زمانی که با چشمان بسته‌ی یک نابینا مواجه می‌شود، به او می‌گوید: «فعلاً برو و منتظر تماس ما باش!» که معمولاً این ارتباط هرگز برقرار نمی‌شود. درصد موفقیت نابینایان در مقایسه با افراد عادی چه‌قدر است؟ - شاید مقایسه، کار درستی نباشد؛ چون نگاه‌ها به زندگی، در آنان متفاوت است. وقتی حسّی از انسان گرفته شود، فقدان آن حس، باعث محدودیّت او می‌گردد؛ امّا آن شخص، از سایر توانایی‌های خود بهره می‌برد تا کمبود را مرتفع سازد. در بسیاری از مواقع محدودیّت، موجب خلاقیّت می‌شود؛ همان‌گونه که گاه عدم محدودیّت، می‌تواند تباهی انسان را در پی داشته باشد. آیا نابینایان در امر ورزش موفّق بوده‌اند؟ - بله، در بعد ورزش قهرمانی، ورزش‌کاران نابینا در رشته‌های گلبال و شنا در تورنمنت‌های برزیل، اسپانیا و مالزی به عناوین قابل توجهی دست یافتند. در مسابقات گلبال آسیا‌- اقیانوسیه، نایب قهرمان شدیم و در رشته‌های کشتی، شطرنج، جودو و وزنه‌برداری به مقام‌های شایسته‌ای رسیدیم. در بعد ورزش همگانی هم، نابینایان با ورزش مأنوس‌اند. من نیز در رشته‌ی شنا فعّالیّت می‌کنم. آیا امکانات شهری با شرایط نابینایان، سازگار است؟ - در بعضی موارد، آسایش نابینایان، مدّنظر بوده است. مثلاً در اماکنی، پیاده‌روها را مناسب‌سازی کرده‌اند. یا در یکی از شعب بانک تجارت، فرم‌هایی با خط بریل آماده شده است؛ امّا در موارد زیادی، نابینایان با مشکل، دردسر و گاهی حوادث تلخ مواجه‌اند. حدود یک سال قبل، معلّمی نابینا در چاهی، سقوط کرد. چاه‌ها و گودال‌هایی که از طرف شهرداری، شرکت آب و فاضلاب، شرکت گاز، مخابرات و... در خیابان‌ها و معابر تعبیه شده‌اند، باید حصاربندی و طناب‌کشی شوند تا منجر به حوادث تلخ و جبران‌ناپذیر نگردند. می‌گویند ژاپنی‌ها در صورت حفر گودال، علاوه بر حصارکشی اطراف آن، با بوق یا زنگ حسّاس الکترونیکی، افراد را متوجّه وجود گودال می‌کنند. نابینایان در صف‌های مختلف از جمله بانک‌ها، معطّل می‌شوند و بدون کمک دیگران، موفّق به انجام کار نمی‌شوند. شرکت واحد صندلی پشت راننده را به معلولان و نابینایان اختصاص داده است؛ امّا کنترلی در کار نیست و خیلی از افراد با آن که عصای سفید را می‌بینند با شخص نابینا همکاری نمی‌کنند. در مجموع سوار و پیاده شدن در اتوبوس با مشکلات عدیده‌ای همراه است. برای استفاده از مترو هم تنها علایم تصویری وجود دارد و خبری از علایم صوتی نیست. آیا تشکیلات دیگری برای نابینایان وجود دارد؟ - بله، مجتمع کودکان و نوجوانان (تحت نظر بهزیستی)، کتاب‌خانه‌ی شهید کلینی شهرری (تحت نظر شهرداری) خانه‌ی امید، روزنامه‌ی واژه، روزنامه‌ی ایران سپید (وابسته به روزنامه‌ی ایران) و وب‌سایت نابینایان، همه در خدمت نابینایان هستند. به عنوان کلام آخر، آیا توصیه‌ای به نابینایان دارید؟ - بله، روحیه‌ی خود را حفظ کنند و در متن جامعه بوده، هرگز دچار انزوا نگردند. اگر نابینایی در جامعه به حقوق خود، دست نیافت نباید زانوی غم در بغل گرفته، در خانه بنشیند. او باید با تلاش مضاعف خود، توانایی‌هایش را به رخ جامعه بکشد. نابینایان بسیار توانمندند و قادرند در تمام عرصه‌ها موفّق شوند. به جرأت می‌توانم بگویم که نابینایان در زمینه‌ی کاربری کامپیوتر و اینترنت قادر به رقابت با افراد عادی هستند. ﷼ با سپاس از آقای رستمی مصاحبه را با جمله‌ای که زینت‌بخش ورودی مؤسّسه‌ی عصای سفید است به پایان می‌رسانیم: «راهم را هموار کن، آن‌گاه همه چیز را خواهم دید و تو را نیز.»﷼
CAPTCHA Image