پرواز با دعای عرفه

نویسنده


دوست من سلام! باور کن گاهی شروع به نوشتن خیلی سخت می‌شود. می‌خواهم آخرین یادداشتم را درباره‌ی دعای عرفه بنویسم، اما نمی‌توانم. نمی‌دانم از کجا شروع کنم. نمی‌دانم تا به حال کوه‌های سربه فلک کشیده و سبز شمال را دیده‌ای یا نه. توصیف این همه زیبایی خیلی سخت است. دعای عرفه یک وسعت بزرگ، سبز مثل جنگل‌های شمال، آبی مثل وسعت دریا و آسمان، سفید مثل شکوه یک روز برفی، طلایی مثل خورشید که نمی‌توانی در آن چشم بدوزی. این دعا یک هدیه‌ی ماندگار از امام حسین(ع) است. یک یادگاری عاشقانه، یک نامه‌ی پر از شوق و اشتیاق به کسی که خیلی دوستش دارد؛ خیلی، خیلی، خیلی. وقتی وارد باغ سرسبز عرفه می‌شوی، آوازهای زیبای عاشقانه‌ی پرنده‌ها را، بوی خوش و عطر دل‌انگیز گل‌ها را و صدای مهربانی و گفت‌و‌گوی عاشقانه را می‌توانی حس کنی. دعایی است پر از شوق که اگر تا آخر نخوانی، نمی‌توانی آن را به راحتی کنار بگذاری. اصلاً وقتی این دعا را می‌خوانی، می‌توانی به ارزش انسان بودن پی ببری. ببینی که چه نعمت زیبایی هستی. ببینی که هر چه خدا داده، نعمت است و باید برای تک‌تک آن شکرگزار بود. امام حسین(ع) در این دعا به ما یاد می‌دهد که این نعمت‌ها را به یاد بیاوریم و به خدا بگوییم که آری، این همه نعمت به ما دادی، ما نمی‌توانیم در برابر همه‌ی آن شکرگزار باشیم. می‌توانی انواع و اقسام نعمت‌ها را که خدا داده، در این دعا پیدا کنی. از ریزترین جزء زندگی تا بزرگ‌ترین آن‌ها. عرفه به ما یاد می‌دهد که هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدایی نیست و ما چه‌قدر در برابر این قدرت، کوچک و ریزیم و چه‌قدر نافرمانیم و چه‌قدر بدخلقی می‌کنیم. بوی بهشت را می‌توانی در این دعا پیدا کنی. بوی عشق را می‌توانی حس کنی. دریایی است که قدم به قدم آن مروارید دانایی است. پر از زیبایی‌های بی‌نظیر است. گفت‌و‌گوی عاشقانه‌ی گل و خورشید است. گفت‌و‌گوی مهربانانه‌ی دریا و آسمان است. عرفه به ما یاد می‌دهد که چگونه با خدا حرف بزنیم. یاد می‌دهد که از خدا چه بخواهیم و چه نخواهیم. می‌دانی لحظه‌ی زیبای این دعا هم عجیب است. امام حسین(ع) بین مکه و کربلا، یعنی بین زیارت و شهادت این دعا را گفته. مثل رودی بود که می‌خواست به دریا بپیوندند. پس در این لحظه‌ها می‌تواند حرف‌های زیبایی خلق شود. این یک یادگاری است از بهار سوم دنیا. یک اثر ماندگار از گل وجود امام سوم که هر چه بخوانی مثل دریا تازه و مثل باران باطراوت است. از خواندنش سیر نمی‌شوی. عرفه مثل کوه باشکوهی است که در آن می‌توانی به آسمان برسی. هر چه من واژه‌ها را دنبال هم بچینم و هر چه به ذهنم فشار بیاورم که چیزی بنویسم و هر چه از احساس و عقل بخواهم که درباره‌ی دعای عرفه به من کمک کنند، باز می‌گویند باید بروی و خودت بخوانی. توصیف یک شهر زیبا کجا و دیدن آن کجا! سپس از شما دوست عزیز می‌خواهم سراغی از عرفه بگیری؛ چون واژه‌هایم نمی‌توانند کمکی بکنند. بهتر است خودت عرفه را بخوانی تا بفهمی که چه دنیای عاشقانه‌ی زیبایی است. در پایان از امام حسین عزیز(ع) ممنونم که کمکم کرد هر چند کوتاه، چیزهایی درباره‌ی دعای عرفه‌اش و گفت‌و‌گوی عاشقانه‌اش با خدا چیزی بنویسم؛ یک گفت‌و‌گوی عاشقانه که همه‌ی انسان‌های خدادوست می‌توانند در آن شریک باشند.
CAPTCHA Image