سنگر به سنگر

نویسنده


عملیات بیت‌المقدس 5 رمز عملیات: یااباعبدالله الحسین(ع) هدف عملیات: ضربه به سازمان رزمی دشمن منطقه‌ی عملیاتی: منطقه‌ی عمومی پنجوین تاریخ شروع: 22/1/67 تجهیزات منهدم شده‌ی دشمن: - صدها دستگاه خودرو نظامی؛ - 45 دستگاه تانک و نفربر؛ - ده‌ها قبضه سلاح سبک و سنگین مناجات خدایا! شاهد باش من نه به عشق بهشت و حوریانت این راه را انتخاب کردم و نه ترس از عذاب و جهنم، بلکه سنگینی انجام وظیفه را سبک کردم و رفتم که نهایتاً رضایت تو را جلب کرده باشم که در صف عاشقان تو قرار گیرم. بارالها! چنان قدرت ایمان به من عطا فرما که برای رضای تو بجنگم و مجاهدت نمایم! هدفم را خالص کن که قدم از قدم برندارم مگر برای رضای تو! شهید احمد جمالی‌زاده نماز شکسته مدتی از اسارت‌مان می‌گذشت. یک روز به ما وعده دادند که فردا برای نماز صبح شما را به کربلا می‌بریم. آن روز تا شب افسران عراقی روی این حرکت مانور می‌دادند. یکی از آن‌ها که احتمالاً بیش‌تر از بقیه می‌فهمید، از اسلام سخن می‌گفت و گله‌مند بود از این‌که چرا به ما کافر می‌گویید. او برای این‌که ثابت کند مسلمان مقیدی است، قدری در اوصاف اسلام سخن گفت و در پایان تأکید کرد: «فردا صبح قبل از اذان حرکت می‌کنیم. نماز صبح رو توی حرم می‌خوانیم و برمی‌گردیم. فقط یادتون باشه، چون مسافرید نمازتون شکسته‌اس!» پاتک تدارکاتی وصیّت‌نامه اولین خواسته‌ام و تقاضای من از خانواده‌ام این است که پشت به اسلام نکنید و با جان و دل، فرد فردتان برای نگهداری از این انقلاب اسلامی محافظت کنید و پاسداری برای نگهداری از این انقلاب باشید. شهید ابراهیم علی‌بابایی دیدار بهشت در عملیات بدر وقتی بچّه‌ها از آب گذشتند و خط را شکسته و وارد خاک عراق شدند، بعضی‌ها به شوخی می‌گفتند: «به‌به عجب زمین خوبی است، می‌میرد برای فوتبال!» دشمن یک ریز گلوله می‌زد. اسماعیل صادقی را دیدم که بیرون سنگر با بچه‌ها مشغول است. رفتم نزدیکش و گفتم: «آقا اسماعیل! این‌جا خطرناک است، برویم توی سنگر.» گفت: «من که با بچه‌ها باشم در روحیه‌ی‌شان تأثیر دارد. آن‌‌ها بیش‌تر دلگرم کار می‌شوند.» گفتم: «راستی آقااسماعیل! دلیلش چیست که این بچّه‌ها از گلوله نمی‌ترسند؟» گفت: «این‌ها قبل از شروع عملیات جایگاه‌شان را در بهشت دیده‌اند. با این روحیه دیگر احساس خستگی و ترس از مرگ برای‌شان بی‌معناست.»﷼
CAPTCHA Image