ورزش

نویسنده


یکی از مهم‌ترین مسابقات در بازی‌های المپیک و جهانی، مسابقات ژیمناستیک است. این ورزش «مادر» از المپیک ۱۸۹۶در برنامه‌ی بازی‌های المپیک گنجانده شد و امروز نیز چنان گسترش یافته که در بازی‌های المپیک و قارّه‌ای بیش‌ترین مدال‌های توزیع شده به دو و میدانی، شنا و ژیمناستیک اختصاص دارد. با این حال زمانی بود که این ورزش، این چنین گسترش نیافته بود. هزاران سال قبل اثری از «ورزش» نبود و شبیه‌ترین کارها به ژیمناستیک، اعمالی بود که گروه‌های آکروبات برای مردم انجام می دادند. در واقع «آکروبات‌ها» را می توان اوّلین ژیمناست‌های تاریخ به شمار آورد. ژیمناستیک در مصر و چین کنده کاری‌های روی سنگ نشان می‌دهد که در مصر باستان، گروه‌های آکروبات، هرم‌های انسانی تشکیل می‌دادند. در زمانی حدود سال ۲۱۰۰ قبل از میلاد مسیح، این گروه‌ها هرم‌های بزرگ تشکیل می‌دادند و نفرات بالایی این هرم‌ها، با «بالانس» از روی هرم انسانی بر زمین فرود می‌آمدند. در مصر باستان این گروه‌ها بیش‌تر در سیرک‌ها فعّالیت می‌کردند. در قرن دوّم قبل از میلاد، مردان و زنان جزیره‌ی «کرت» در دریای مدیترانه، هنر «پریدن از روی گاو» را اختراع کردند. روی ظروفی که از آن دوران به دست آمده، عکس انسان‌هایی را می‌توان دید که به سمت یک گاو در حال یورش دویده‌اند. شرکت کننده باید شاخ‌های گاو را قاپیده و با قدرت دستان خود روی هوا پریده و معلّق زنان روی زمین فرود می‌آمد. این هنر خطرناک به روش‌های گوناگونی انجام می‌شد؛ ولی معمول‌ترین آن پریدن بر پشت گاو و سپس فرود آمدن روی زمین با یک پشتک بود. ظاهراً در چین نیز چنین نمایشی برگزار می‌شد. در یونان باستان در یونان باستان تمرینات ورزشی شامل سه برنامه بود: ۱- برنامه‌های ورزشی برای نگه داشتن بدن در شرایط ایده‌آل. ۲- تمریناتی برای فعّالیت‌های نظامی. ۳- برای آماده سازی و ورزشکاران برای مسابقات ورزشی آن دوران. معلّمان ورزش در یونان باستان اوّلین کسانی بودند که تمرینات ورزشی را برای مردم عادی و ورزشکاران به وجود آوردند. در مراکز آموزش کودکان، این تمرینات اجباری بود؛ زیرا در فلسفه‌ی یونانی تمرینات ورزشی عامل مهم سلامتی روح و جسم به شمار می‌آمد. یونانیان مغز یک انسان را مرکز روح و فکر او می‌دانستند و معتقد بودند که با این تمرینات قدرت روح و فکر آدمی افزایش می‌یابد. کلمه‌ی ژیمناستیک نیز برای اوّلین بار در یونان برای همین تمرینات استفاده شد. این کلمه که از واژه‌ی ژیمنوس گرفته شده است به معنای «هنرثمریان» است. یونانیان، مرکزی برای این تمرینات ساختند و نام «ژیمناسیا» را بر آن نهادند. پیران و جوانان فراوانی به این مکان (که بیش‌تر شبیه تالار بود تا سالنی ورزشی) وارد می‌شدند. مشهورترین فلاسفه‌ی یونانی مثل افلاطون، ارسطو و سقراط نیز به ژیمناسیا می‌رفتند و علاوه بر تمرینات ورزشی، در آن‌جا به بحث‌های فلسفی می‌پرداختند. پزشک معروف یونانی جالینوس در رساله‌ای از اهمیّت پزشکی ژیمناستیک نوشت و در آن توضیح داد که ژیمناستیک برای توده‌ی مردم لازم است و کلیه‌ی مردم را برای سلامتی و تندرستی باید با این تمرینات آشنا کرد. این تمرینات (که بدون استفاده از هیچ وسیله‌ی کمکی انجام می‌شدند) شبیه به نرمش‌هایی بودند که امروزه آن‌ها را «نرمش سوئدی» می‌نامیم. در سال ۷۷۶ قبل از میلاد، یونانیان اولین دوره‌ی مسابقات المپیک باستان را برگزار کردند. در اولین دوره‌ی این مسابقات که به احترام زئوس، خدای خدایان برگزار شده بود، تنها یک مسابقه‌ی دو سرعت (در مسافتی حدود ۲۰۰یارد) برگزار شد. بعدها مسابقاتی چون بوکس، کشتی، پرش، وزنه برداری و... نیز به این بازی‌ها اضافه شد. امّا در طول ۱۱۰۰ سالی که بازی‌ها برگزار شد، هیچ مسابقه‌ای شبیه به آن‌چه امروز «ژیمناستیک» می‌نامیم برگزار نشد. بازی‌های المپیک در سال ۳۹۲میلادی به دستور امپراتور روم «تئودوسیوس» تعطیل شد و تمرینات ورزشی نیز تا مدّت‌های طولانی فراموش شد. ایران باستان پنج قرن قبل از میلاد مسیح، ایرانیان وسیله‌ای شبیه به «خرک» برای تمرینات سواره نظام خود اختراع کردند. سربازان روی این وسیله (که در دو پهلوی خود برآمدگی داشت و نوک آن نیز شبیه به یک اسب واقعی بود) تمرین صعود از ارتفاعات و همچنین اسب سواری را می کردند. این وسیله ثابت نبود و با تکان‌هایی که می‌خورد، سرباز را برای نبرد به هنگام حرکت اسب آماده می‌ساخت. روم رومیان که در زمان خود تمامی قارّه‌ی اروپا و بسیاری از نقاط غربی آسیا و شمالی آفریقا را تصرّف کرده بودند، پس از فتح یونان، ژیمناستیک را از یونانیان آموختند و آن را گسترش دادند. رومی‌ها نیز از این ورزش برای میدان نبرد استقاده می کردند و چنین شد که ژیمناستیک از حالت ورزشی خود به حالت جنگاوری تبدیل شد، درست مثل تمرینات نظامی ایرانیان که فقط اهداف نظامی داشت. کم‌کم مسابقات ورزشی روم محدود به مسابقات ارّابه‌رانی و نبردهای تن به تن شد. در مسابقات ارّابه‌رانی، ارّابه‌های در محوطه‌ای مدوّر با هم به نبرد می‌پرداختند و در نبردهای تن به تن در ابتدا دو جنگجو تنها برای نشان دادن مهارت‌ها و دلاوری خود با یکدیگر به مبارزه می‌پرداختند. امّا کم‌کم شکل این نبردها وحشیانه شد و دو جنگجو با هم و یا یک گلادیاتور با یک حیوان وحشی نبرد می کرد تا با کشته شدن یکی از طرفین، مردم علاقه‌مند لذّت ببرند. در زمان امپراتور «نرون» ژیمناسیاها تنها برای آماده سازی جنگ‌جویان رومی مورد استفاده قرار می‌گرفت. سال‌ها بعد امپراطوری روم منقرض شد. با نابودی این امپراطوری، تمام فعّالیت‌های ژیمناسیا متوقف شد. قرون وسطی تنها نمایش‌هایی که در این دوره به چشم می‌خورد مربوط به گروه‌های «کولی» بوده است. این اقوام (که به اعتقاد اروپاییان از مصر به اروپا مهاجرت کرده بودند) خود اعتقاد داشتند که از شمال هند به اروپا مهاجرت کردند. قبایل کولی با لهجه‌ی «رومانی Romani» که حالتی از زبان سانسکریت بود صحبت می‌کردند. بسیاری از کولیان دارای مشاغلی همچون صنعتگر، آهنگر، پینه‌دوز، بندزن، دلال اسب و سازنده وسایل بودند. امّا گروه دیگری نیز در سیرک بودند و نمایش‌هایی را با حیوانات انجام می‌دادند. بسیاری از آثار کولیان امروزه دیگر وجود ندارد و تنها در داستان‌ها وجود دارد. از جمله داستانی‌هایی که در آن می‌گویند در مسکو(روسیه) مکانی بوده که در آن‌جا خرس‌ها را تمرین می‌دادند. همچنین آکروبات‌ها، بندبازها و شعبده باز‌ها برای نمایش‌های کولیان تمرین می‌کردند. مشهورترین یادگار آن روزها نه ورزشی، بلکه در موسیقی است.کولی‌ها بودند که «مکتب رمانتیک» در موسیقی را پایه گذاری کردند. آغاز ژیمناستیک مدرن اوّلین تمرینات واقعی ژیمناستیک در سال 1774 در آلمان ابداع شد. «جان بیسداو» (1790-1723) را می‌توان اوّلین مربی ژیمناستیک به معنای واقعی دانست. بیسداو اوّلین نویسنده‌ی ورزشی تاریخ بود و او بود که معتقد بود پرورش ذهن و جسم می‌تواند عامل مهمی در راه اعمال بشر دوستانه گردد. وی ژیمناستیک امروزی را پایه‌ گذاری کرد. گاتس موث (1839-1759) این مرد که به «پدربزرگ ژیمناستیک» معروف شده است، تعداد زیادی کتاب درباره‌ی ژیمناستیک به رشته‌ی تحریر درآورد. از جمله «تمرینات ژیمناستیک برای دختران» در 1818 و «ژیمناستیک برای جوانان» در 1793 این اوّلین کتاب ورزشی به سبک امروزی است. وی در آن طرز استفاده و تمرین با میله‌های شیب‌دار، میله‌های متحرک، پارالل و همچنین تمریناتی برای بالا رفتن از تیرهای عمودی، نردبان‌ها و طناب را بیان کرد. اوّلین باشگاه در سال 1799 یک دانمارکی به نام «فرانز ناچتگال» (1847-1777) اوّلین کلوپ ژیمناستیک را افتتاح کرد. این باشگاه به قدری مورد استقبال قرار گرفت که از آن به بعد تمرینات ژیمناستیک در برنامه‌های مدارس گنجانده شد. این تمرینات شامل نرمش‌های بدون وسیله، تمرین با دَمبِل و گلوله و پرش از روی اسباب ژیمناستیک بود. گرهارد وییث (1839-1759) او نیز کتابی درباره‌ی تمرینات ژیمناستیک منتشر کرد و در آن درباره‌ی چوب موازنه، پرش از خرک، پرش با نیزه، بارفیکس و پارالل توضیح داد. در کشور‌های اسکاندیناوی، «پرهندیک لینگ» (1839-1776) یکی از رهبران بزرگ ژیمناستیک بود و تمریناتی که ما امروزه به نام «نرمش‌های سوئدی» می‌شناسیم همه حاصل تلاش‌های اوست. در آن دوران نیز صدها دانش‌آموز در تمرینات لیگ شرکت می‌کردند. «یوهان پستالو» (1827-1746) نیز دامنه نرمش‌ها را گسترش داد. «میروسلاو تایرس» در سال 1862 این ورزش را در چکسلواکی رواج داد و «آدولف اسپیس Spiess» سوئیسی (1858-1810) که به «پدر ژیمناستیک مدرسه‌ای» معروف است، برای اوّلین‌بار موسیقی را به این تمرینات اضافه کرد. «فردریش لودویگ جان» (1852-1778) آلمانی در سال 1811 باشگاه‌هایی را ابداع کرد که دسته‌هایی از مردان و پسران به منظور آمادگی جسمانی و همچنین انگیزه‌های وطن پرستانه در برابر فرانسویان به تمرین بپردازند. برخی از شاگردان او مثل چارلز فولن، چارلز بک و فرانسیس لیبر به آمریکا مهاجرت کردند و این ورزش را در آمریکا نیز مطرح ساختندو «آرچیبالو مک‌لارن» انگلیسی نیز با استفاده از نظریات فردریش جان، ژیمناستیک را در انگلستان آغاز کرد و چنین شد که در مدّتی کوتاه بسیاری از اروپاییان و آمریکاییان به این ورزش علاقه‌مند شدند. وسایلی هم‌چون بارفیکس، پارالل و خرک به شکل امروزی نیز از اختراعات «جان» است. با گذشت زمان، تعداد علاقه‌مندان به ژیمناستیک بیش‌تر و بیش‌تر گردید، تا جایی که از اوّلین دوره‌ی بازی‌های المپیک، این رشته در شمار ورزش‌های المپیکی قرار گرفت. در بازی‌های آسیایی 1970 بانکوک نیز قرار بر این شد که از دوره‌ی آینده‌ی مسابقات آسیایی (تهران 1974) این رشته به برنامه‌ی این بازی‌ها نیز افزوده گردد. از آن پس مسابقات آسیایی نیز شاهد رقابت ژیمناست‌های آسیایی بوده است و علاقه‌مندان روز به روز شاهد پیچیده‌تر شدن حرکات این رشته و سخت‌تر شدن رقابت بین ژبمناست‌های کشورهای صاحب نام این رشته هستند. ژیمناستیک در ایران منوچهر مهران ژیمناستیک را برای نخستین بار در سال 1312 به ایرانیان معرّفی کرد. او اوّلین کسی بود که در ایران با وسایل ژیمناستیک کار کرد. از شاگردان برتر مرحوم مهران می‌توان به تقی وصالی (که به هنگام برگزاری بازی‌های آسیایی 1974، رئیس فدراسیون ژیمناستیک ایران بود)، دکتر بنائی و علی یزداد اشاره کرد که وصالی و یزداد با ادامه‌ی فعالیت در ژیمناستیک، نام خود را در این رشته ماندگار ساختند. اندی بعد وصالی مربی تیم ملّی ژیمناستیک شد و اوّلین سفر رسمی تیم ملّْی ژیمناستیک ایران، در سال 1946 و به بازی‌های المپیک لندن بود. مجید اتحاد، علی یزداد، تقی عسگری، حسن فائزی، صمد فیضی و غضنفر جباری اعضای تیم اعزامی ایران بودند. در آن زمان سطح ورزش‌ ژیمناستیک در دنیا خیلی پایین بود؛‌به همین دلیل فاصله‌ی چندانی بین ایران و تیم‌های بزرگ دنیا احساس نمی‌شد؛ چرا که حرکات بیش‌تر قدرتی بود و ریزه کاری کم‌تری در آن دیده می‌شد. ورزشکاران ایرانی نیز (که دارای قدرت بدنی مناسبی بودند) کم‌تر در ژیمناستیک دچار مشکل شدند. دو سال بعد در مسابقاتی بین‌المللی که در فلورانس ایتالیا برگزار گردید، دو قهرمان ایرانی در حرکات زمینی و بارفیکس نمراتی بالاتر از 9 گرفتند. «صمد فیضی» در حرکات زمینی از 10به 4/9 دست یافت و «حسن فائزی» در بارفیکس 3/9 گرفت. درخشش ایران در این مسابقات کاملاً در خور توّجه بود. در سال 1975 بار دیگر تیم ایران با تیمی متشکّل از اکبر پرنده، احمد عسگری، حسن لطیفی، قاسم مجزّا، غلامعلی خرّمی و کریم رحمانی قدم به ایتالیا نهاد. این‌بار مسابقات در «ناپل» برگزار شد. در این‌جا بود که تیم ایران درک کرد که ژیمناستیک در دنیا رشد سریعی داشته و فاصله‌ی بین تیم ما و دیگران تا حدی زیاد شده است. از سال 1957 تا المپیک رم (1960) ژیمناستیک در ایران تقریباً خوابید. در حالی که در همین المپیک، ژیمناستیک به صورت عجیبی تکامل یافت. در المپیک رم ژاپنی‌ها به قدری آماده حاضر شدند که برای اوّلین بار روس‌ها را شکست دادند. در سال 1962سه ژیمناست ایرانی (اکبر پرنده، جلال بازرگان و ناصر میرعشقی) در مسابقات جهانی پراگ حضور یافتند و 4 ماه بعد برای نخستین با دو مربی خارجی به ایران آمدند. «ژوزف ترامال» و همسرش «ویرا ترامالووا» از چکسلواکی به ایران آمدند. امّا‌ آن‌ها زمانی به ایران آمده بودند که این ورزش رو به انحطاط بود. با تلاش بسیار ژوزف ترامال، ایران توانست یک تیم نسبتاً خوب دست و پا کند که حتی قادر بودند برنامه‌ی اجباری بازی‌های المپیک توکیو (1964) را تمام و کمال انجام دهند. امّا یک بار دیگر و در آستانه‌ی تولدی دوباره‌ در این رشته، در عوض اعزام تیم ژیمناستیک اعلام شد که فقط نفرات اوّل دختران و پسران به المپیک خواهند رفت. «جمیله سروری» و «جلال بازرگان» به المپیک اعزام شدند که سروری هشتادم و بازرگان صد و بیستم شد. دل سردی حاصل از این کم لطفی موجب خاموشی و رخوت بیش از پیش در این رشته شد؛ به طوری که بیش‌تر چهره‌های خوب ژیمناستیک همانند بازرگان، خرّمی و... ورزش را کنار گذاشتند. در مسابقات جهانی سال 1966 بار دیگر شرکت کننده‌ای نداشتیم و در این فاصله، دو مرّبی چک نیز از ایران رفتند. خواب ژیمناستیک در این زمان به مراتب سنگین‌تر شد؛ به طوری که در المپیک 1968 مکزیکوسیتی هیچ شرکت کننده‌ای نداشتیم و این روند در المپیک مونیخ(1972) نیز ادامه یافت. از این زمان به بعد به خاطر در پیش بودن بازی‌های آسیایی تهران(1974) تغییراتی اجباری در این رشته به وجود آمد. چهار سال از حضور آخرین مربی خارجی در ژیمناستیک ایران می‌گذشت. «ولادیمیر» مربی روس علی‌رغم کیفیت بالا و هزینه‌ی فراوانی که روی دست فدراسیون ایران نهاده بود، پس از ده ماه به کشورش بازگشت و این بار پس از چهار سال «کوزو» مربی 22 ساله‌ی ژاپنی و «پاتولوا» مربی اهل چکسلواکی برای بخش دختران وارد ایران شدند. در بازی‌های آسیایی تهران نیز چینی‌ها گوی سبقت را از رقیبان ربودند و در ایران نیز تا مدّت‌ها اثری از درخشش ژیمناست‌های کشورمان به چشم نمی‌خورد. امروز پس از سال‌ها، تحولاتی عظیم در این ورزش را شاهد هستیم و برای نخستین بار شاهد حضور نمایندگان کشورمان در بخش نهایی مسابقات جهانی هستیم. با این تحولات، می‌توانیم در انتظار آینده‌ای درخشان‌تر برای ژیمناستیک ایران باشیم.
CAPTCHA Image