نویسنده
اگر روزی امام زمان(عج) را ببینی چه میکنی؟
فاطمه قیاسی: «نمیدونم!»
زهرا سلمانی: «گریه میکنم.»
فرشته موحدی: «التماس میکنم تا یکی از یارانش بشوم و در آخرت شفاعتم را بدهد.»
سیما همتی: «بغلش میکنم.»
هانیه یعقوبی: «گریه میکنم.»
پرستو محمدی: «به پاهایش میافتم و خاک زیرپایش میشوم.»
کیمیا نادری: «دستهایش را میبوسم.»
ناهید زارعی: «التماس میکنم که شفاعتم کند.»
معصومه محمدی: «گریه میکنم.»
مریم کمشلی: «به پایش میافتم و گریه میکنم و تمام آرزوهایم را به او میگویم.»
مرجان فرامرززاده: «خیلی خوشحال میشوم؛ چون وقتی میآید گناههایم بخشیده میشود.»
راضیه احمدی: «پاهایش را میبوسم. خاک زیرپایش میشوم و شفاعت در آخرت را از او آرزو میکنم.»
ناهید محمدی: «از او میخواهم در آخرت مرا ببخشد.»
رقیه مختاری: «نگاهش میکنم.»
خودم، قبول دارم که سؤال بسیار سختی است. اگر من احساس خود را بخواهم بگویم، احساس من در کلمه نمیگُنجد و نمیدانم آن لحظه مغز کوچک من چه فرمانی برای انجام دادن میدهد. امّا این را میدانم که در آن لحظه دوست دارم و از خدا میخواهم بعد از اینکه سیر دیدمش مرا بمیراند.»
قیامتْ قامتْ ای قامتْ قیامتْ
قیامت کردهای با قد و قامت
مُؤذّن چون ببیند قامتت را
به قْد قامت بماند تا قیامت.
ارسال نظر در مورد این مقاله