جوانه

نویسنده


سؤال: توبه چیست، راه آن چگونه است و چگونه می‌توان توبه کرد؟ پاسخت را با یک مثال می‌دهم؛ گاهی ممکن است به خاطر مواظبت از وسایل درسی یا به خاطر شتاب‌زدگی یا دستپاچگی، قطره‌ی جوهر بر جامه‌ی نو یا کتاب یا دفتر ما بچکد و صفحه‌‌ی کتاب یا دفتر را تیره و تار سازد و یا حتی خودمان از قصد بر صفحه‌ی کاغذ خطی بی‌خودی بکشیم. بعد ببینیم آن کاغذ یک کاغذ معمولی نبوده بلکه یک سند یا کتاب با ارزش است. یکدفعه به اشتباه خود پی می‌بریم (این، گام اوّل است=‌پی بردن به خطا یا اشتباه). در مرحله‌ی بعد هم حسابی پشیمان می‌شویم که بر اثر غفلت و بی‌توجّهی چه دسته گلی به آب داده‌ایم (این گام دوّم است=ندامت و پشیمانی). در مرحله‌ی سوّم سعی می‌کنیم اشتباه خود را جبران کنیم. مثلاً ممکن است با پاک کن، تیغ یا هر وسیله‌ی دیگر به جان کاغذ بیفتیم تا آن روسیاهی‌ها را از دامن دفتر یا کتاب پاک کنیم (این گام سوّم است= جبران خطاهای گذشته). در مسأله‌ی توبه هم دقیقاً از همین فرمول استفاده می‌کنیم. خداوند هدیه‌ی بسیار با ارزشی را به همه‌ی ما داده است؛ قلب پاکی که همچون بلوری شفاف می‌درخشد. خداوند از لحظه‌ی تولّد این بلور قیمتی را در سینه‌های ما به امانت گذاشته است و تا ما هستیم این بلور هم با ماست. لحظه‌ی اوّل که این هدیه‌ی آسمانی را به ما دادند ذره‌ای گرد و غبار و تیرگی بر آن ننشسته بود. شفاف و زلال بود. از ما خواسته‌اند که این بلور زلال را همچنان زلال نگاه داریم تا در بهشت نیز از نور و روشنایی‌اش بهره‌مند گردیم؛ چون در جهان دیگرن زلال بودن آن به ما سود می‌رساند. خداوند می‌فرماید: «در آن روز دارایی‌ها و فرزندان سودی ندارند مگر آن که کسی با قلبی درست و سالم (شفاف و پاک) به سوی خدا برود. (یوم لاینفع مال و لابنون الا من اتی الله بقلب سلیم- شعراء 88 و 89). مشکل امّا آن‌جاست که با هر گناه، لکه‌ی سیاهی بر آن بلور می‌نشیند و بر اثر افزایش، گناه همه‌ی دل را تیره و تار می‌سازد تا جایی که دیگر امید بازگشت به خوبی‌ها را از دست می‌دهد. امّا نقطه‌ی امید بخش آن که فرصت جبران را به ما داده و راهش را هم به ما نشان داده‌اند. امام صادق(ع) به یکی از یاران‌شان فرمودند: «هیچ انسانی نیست جز آن که در قلبش نقطه‌ی سفیدی است. با هر گناه که انجام می‌دهد نقطه‌ای سیاه برمی‌آورد، اگر توبه کند آن نقطه‌ی سیاه از بین می‌رود. امّا اگر به گناه ادامه دهد، بر آن سیاهی افزوده می‌گردد تا آن‌جا که همه‌ی سفیدی دل را فرو پوشاند. در آن صورت او دیگر به سوی خیر و خوبی باز نخواهد گشت.»(1) امّا راه توبه کردن گناهان را حضرت علی(ع) در نهج البلاغه به ما آموخته است؛ روزی کسی در محضر آن حضرت گفت: «استغفر الله» (از خداوند بخشش می‌طلبم). با گفتن این سخن می‌خواست همه‌ی گناهانش را جبران کند. حضرت علی(ع) به او فرمودند: «می‌دانی استغفار چیست؟ استغفار، درجه و مقام نیکان و پاکان است.» آن‌گاه مراحل توبه را به او آموختند. فرمودند: اوّل- ندامت و پشیمانی از گناهان گذشته. دوّم- تصمیم گرفتن بر بازنگشتن به آن گناهان تا آخر عمر. سوّم- اگر از مردم حقی را ستانده‌ای به آنان بازگردانی تا بدون هیچ حقی از آنان با خدا روبه‌رو شوی. چهارم- اگر یکی از کارهای واجب را از بین برده‌ای آن را به خوبی بجا آوری و... آن‌گاه از خدا پوزش بخواهی و «استغفر الله» بگویی.(2) از ندانم کاری یا یک اشتباه می‌کشی بر دفترت خطی سیاه می‌کشی آهی که از روی شتاب هدیه‌ات را بی‌خودی کردی خراب می‌شوی یک لحظه گویی بی‌قرار می‌شود آن خط کج مانند مار پاک کن را سفت می‌گیری به دست محو می‌گردد سیاهی هرچه هست تیرگی‌هایش به جا مانده اگر رفت امّا عاقبت آن دردسر قلب تو چون دفتری پاک و سفید می‌توان در آن هزاران گل کشید می‌توان هم خط‌خطی کرد و سیاه برگ برگش می‌شود امّا تباه توبه می‌آید تو را این‌جا به کار عذر می‌خواهی تو از پروردگار من بدی کردم اگر با اشتباه دور گشتم، آمدم امّا به راه تیرگی‌ها را ز قلبم دور کن این دلم را چون بلور نور کن 1. اصول کافی، ج2، ص273. 2. نهج‌ البلاغه، سخن417.
CAPTCHA Image