مراسم آب پاشی در نوروز، پیشینه عید نوروز -سنگر تکانی، پیامک های نوروزی، عید نوروز

مراسم آب پاشی در نوروز، پیشینه عید نوروز -سنگر تکانی، پیامک های نوروزی، عید نوروز


عیدانه فراوان باد!

رامین باباگل‌زاده

مراسم آب‌پاشی در نوروز

از امام صادق(علیه اسلام) روایت شده است: «یکى از پیغمبران به نام حزقیل(علیه اسلام)به سرزمینی رسید که اهل آن همگى مرده بودند. حزقیل عرض کرد: «خداوندا! این‌ها را چگونه زنده خواهى کرد؟» امر شد که: «مقدارى آب روى خاک‌ آن‌ها بریز و بخواه تا زنده شوند.» حزقیل مقدارى آب ریخت و از خداوند، برگشتِ (به عربی: عود) آن‌ها را به حیات و زندگانى خواست. فوری همگى زنده شدند و دوباره بین سى تا هفتاد سال زندگى کردند و این قضیه در روز اول فروردین، یعنى روز اول بهار واقع شد.»

برای همین روز اول فروردین را «عید» می‌گویند و کلمه‌ی «عید» از «عود و اعاده»، به معنای «برگشتن» است و به همین دلیل، پاشیدن آب در ایام نوروز از سنت‌هاى متداول شد.

***

پیشینه‌ی عید نوروز

نوروز، جشن ایرانیان، از روزگاران کهن، پر‌شکوه‌ترین جشن بهاری در جهان بوده است. نوروز، شروع فروردین یا «فرودگان» است که یادآور اجداد و نیاکان ما بود و چنان می‌پنداشتند که در پنج شب، ارواح پاک مردگان، برای دیدار وضع زندگی و احوال بازماندگان به زمین فرود می‌آیند و در خانه و آشیانه‌ی خویش، سرگرم تماشا و سرکشی می‌شوند. اگر خانه روشن و پاکیزه و ساکنان آن راحت و شاد باشند، ارواح، شاد و سرافراز برمی‌گردند؛ اما در غیر این صورت، آنان غمگین و ناراحت به منزل‌ خویش بازمی‌گردند و تا سال آینده به انتظار می‌نشینند.

***

سنگرتکانی

قبل از تحویل سال، آداب نوروز رعایت می‌شد و رزمنده‌ها سنگر‌تکانی می‌کردند؛ مثلاً سنگرها را با گل و گیاه‌های اطراف سنگر و شقایق‌هایی که در اطراف روییده بوده، تزئین می‌کردند، زیراندازشان را نو می‌کردند و آن را از گونی به پتو تغییر می‌دادند و به جای ماهی، قورباغه داخل تنگ می‌گذاشتند! هنگام تحویل سال، بچه‌ها در یک سنگر جمع می‌شدند و با هم دعای تحویل سال را می‌خواندند. بعد از تحویل سال، برای دید و بازدید عید، به سنگر هم‌دیگر می‌رفتند و حتی عیدی هم می‌دادند!

***

پیامک‌های نوروزی

ـ ای خدای دگرگون‌کننده‌ی دل‌ها و دیده‌ها! ای تدبیر‌کننده‌ی روز و شب! ای دگرگون‌کننده‌ی حالی به حالی دیگر! حالِ ما را به بهترین حال دگرگون کن.

ـ آمد بهار و گُل‌رُخ من در سفر هنوز / خندید و ابر چشم من از گریه تر هنوز / آمد درخت گل به بر امّا چه فایده؟ / کان سرو گل‌عذار نیامد به بر هنوز (اللهم عجّل لولیک الفرج!)

ـ در شکفتن جشن نوروز، برایت در همه‌ی سال، سرسبزی جاودان، شادی، اندیشه‌ای پویا، آزادی و برخورداری از همه‌ی نعمت‌های خدادادی را آرزومندم.

ـ نوروز، این رفاقت را نگاهبانی می‌کند که باور کنیم قلب‌های‌مان جای حضور دوستان‌مان هستند.

ـ با آرزوی 12 ماه شادی، 52 هفته پیروزی، 365 روز سلامتی، 8760 ساعت عشق، 525600 دقیقه برکت، 3153000 ثانیه دوستی، سال نو مبارک باد!

ـ نوروز، پیام‌آور مهر است که مرا وامی‌دارد تنها به خاطر تو، دوست داشتن را یاد بگیرم.

ـ نوروز، شعر بی‌غلطی است که پایان رؤیاهای ناتمام را تفسیر می‌کند.

ـ پیام نوروز این است: دوست داشته باشید و زندگی کنید. زمان همیشه از آنِ شما نیست.

ـ اگر در نوروز کسی برات اس‌ام‌اس خالی فرستاد، ناراحت نشو؛ بدون اون‌قدر دوستت داره، نمی‌دونه چی بگه!

ـ از نوروز می‌آموزیم که هیچ‌وقت شخصی را ناامید نکنیم؛ شاید امید تنها دارایی‌اش باشد!

ـ سال نو می‌شود، زمین نفسی دوباره می‌کشد، برگ‌ها به رنگ در‌می‌آیند، گل‌ها لبخند می‌زنند، پرنده‌های خسته برمی‌گردند و من این رویش سبز را به تو تبریک می‌گویم.

ـ چه افسانه‌ی زیبایی! زیباتر از واقعیت... راستی مگر هر شخصی احساس نمی‌کند که نخستین روز بهار، گویی نخستین روز آفرینش است؟

ـ بهار یک نقطه دارد؛ نقطه‌ی آغازِ بهار زندگی‌تان بی‌انتها باد!

ـ با خوبی‌ها و بدی‌ها، هر آن‌چه بود، برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد، برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد و سالی دیگر گذشت. روزهایت بهاری و بهارت جاودانه باد!

ـ عید آمد و عید آمد / یاری که رمید آمد / عیدانه فراوان باد / تا باد چنین بادا!

ـ گل‌ها جواب زمین‌اند به سلام آفتاب؛ نه زمستانی باش که بلرزانی و نه تابستانی باش که بسوزانی؛ بهاری باش تا برویانی!

ـ مثل ماهی زنده، مثل سبزی زیبا، مثل سمنو شیرین، مثل سمبل خوش‌بو، مثل سیب خوش‌رنگ و مثل سکه ارزش‌مند باش.

ـ عطر نرگس، رقص باد/ نغمه‌ی شوق پرستوهای شاد/ خلوت گرم کبوتران مست/ نرم نرمک می‌رسد اینک بهار/ خوش به حال روزگار!

***

عید نوروز

سپیده رحیمی

عید نوروز می‌‌رسد از راه

شادی از روی خانه می‏بارد

پدرم با چه دقتی دارد

بوته‌های بنفشه می‏کارد

مادر مهربان من از صبح

شست‌وشو کرده هرچه را بوده

پرده را شسته، شیشه را شسته

نیست در خانه، ذره‏ای دوده

تازه وقت غروب هم مادر

خسته، اما برای شادی ما

می‏نشیند لباس می‏دوزد

تا بپوشیم روز عید آن را

CAPTCHA Image