مادرِ ما

10.22081/hk.2018.22735

مادرِ ما


عبدالله مقدمی

 

هیچ می‌دونین که آدمای عالم

یه مهربون مادری دارن با هم؟

می‌دونی اسم اون چیه؟... زمینه

مادرِ مهربونِ ما همینه

تو دامنش همیشه رفته در خواب

مورچه و گنجشک و عقاب و سنجاب

این‌همه مهربونی اما گاهی

حیف می‌شه، می‌ره توی سیاهی

بعضی از آدما می‌شن ناسپاس

آدمای سربه‌هوا، بی‌حواس

می‌رن با بیل و بولدوزر در کمین

می‌شن یهو بلای جونِ زمین

یه عده با کثافت و زباله

زمین رو می‌ندازن به آه و ناله

با شیشه و با لاستیک و پلاستیک

گنجیشکا میلی ندارن به جیک‌جیک

دریا‌ و دریاچه‌، می‌شه بیابون

بیشه‌ی حیوونا، می‌شه خیابون

خلاصه این زمین که مادرِ ماست

هر چی شده، همه‌ش زیرِ سر ماست!

*

یعنی یه روز میاد که مهربون شیم؟

به فکر فردای زمین‌مون شیم؟

مواظب زمین باشیم بعد از این

تا که بمونیم همیشه رو زمین

چشمو می‌بندیم و می‌خوایم از خدا

خدا نگه‌دارِ همه مادرا...

 

 

فهرست مطالب

 

 

CAPTCHA Image