الهی، الهی، خطا کردهایم
تو بر ما مگیر آنچه ما کردهایم
به گیتی نداریم غیر از تو کس
به لطف تو داریم امید و بس
به خود روی خود را سیه کردهام
به بد، کار خود را تبه کردهام
ندارم به غیر از تو فریاد رس
الهی در آن دم به فریاد رس
ز اشکی که آید به رویم فرو
چه سود است جز ریختن آبرو؟
خداوندگارا، به حقّ رسول
که فرما مناجات سلمان قبول
قسمتی از مثنوی فراقنامه، سرودهی سلمان ساوجی، شاعر قرن هشتم هجری قمری
ارسال نظر در مورد این مقاله