ای دو جهان ذرّهای از راه تو
هیچتر از هیچ به درگاه تو
فکرت ما را سوی تو راه نیست
جز تو کس از سِرّ تو آگاه نیست
راز تو بر بیخبران بسته در
باخبران نیز ز تو بیخبر
گر همه عالم به هم آیند تنگ
به نشود پای یکی مور لنگ
تخم عمل ده که بکارش برم
ابر کرم بخش کزان بر خورم
گوشم از آن ابر پرآوازه کن
گلشن امید مرا تازه کن
قسمتی از مثنوی مطلعالانوار، سرودهی امیرخسرو دهلوی، شاعر قرن هفتم هجری قمری
ارسال نظر در مورد این مقاله