)
مهدیس حسینی
کارشناس روان‌شناسی بالینی
● خواهران ناتنی من
سلام خانم مشاور!
مادر من چند سال پیش از دنیا رفت. پدر من دو سال بعد از فوت مادرم، با یک خانمی که از همسرش جدا شده بود و دوتا دختر داشت، ازدواج کرد. الآن همه‌ی ما با هم زندگی می‌کنیم. خواهران ناتنی من، خیلی بزرگ‌تر از من هستند. من الآن چهارده سال دارم؛ اما آن‌ها دانشجو هستند. آن‌ها خیلی مرا دوست دارند، حتی مرا داداشی صدا می‌کنند؛ اما من نمی‌توانم با آن‌ها کنار بیایم. اصلاً دوست ندارم با آن‌ها صمیمی شوم. احساس می‌کنم دوستی آن‌ها کمی ساختگی است. شنیده‌ام آن‌ها قبل از ازدواج پدر و نامادری‌ام، با این ازدواج مخالف بودند؛ اما حالا خودشان را صمیمی نشان می‌دهند. نامادری‌ام خیلی مهربان است و واقعاً جای مادر را برای من پر کرده است. او برای من همه کاری می‌کند؛ اما به خاطر دخترانش دوست ندارم در آن خانه زندگی کنم. می‌خواهم با پدرم صحبت کنم تا اجازه دهد که به نزد پدربزرگ و مادربزرگم در شهرستان بروم و با آن‌ها زندگی کنم.
رضا. ج از تهران
دوست عزیزم، سلام!
نامه‌ی‌تان را خواندم. از این‌که با مادر جدیدتان هیچ مشکلی ندارید و او را به اندازه‌ی مادر خودتان دوست دارید و در کنارش احساس خوش‌بختی می‌کنید، خوش‌حالم. دوست خوبم! اما موضوعی را فراموش کردید؛ چه‌طور می‌توانید تصور کنید که خواهران جدیدتان محبتی که به شما دارند، از روی تظاهر است؟ چرا این احساس را درباره‌ی مادرتان ندارید؟ آیا فکر نمی‌کنید بیش‌ترین دلیلی که موجب می‌شود تا شما این احساس را درباره‌ی آن‌ها داشته باشید همان است که شنیده‌اید قبل ازدواج مادرشان با پدر شما، مخالف این امر بوده‌اند؟
شاید لازم باشد کمی به آن‌ها حق بدهید؛ این‌که نگران آینده‌ی خودشان بوده‌اند و تصور می‌کردند که شاید پدر شما نتواند جای پدرشان را برای‌شان پر کند. این دلیل نمی‌شود که چون آن‌ها در گذشته با این موضوع موافق نبوده‌اند، هنوز هم با این امر مخالف و از شما بیزار هستند یا در زندگی در کنار شما، تظاهر به خوش‌بختی می‌کنند یا نقشه‌ای در سرشان است.
سعی کنید همان‌طور که آن‌ها شما را داداشی صدا می‌زنند و سعی دارند محبت خودشان را به شما نشان دهند، شما هم به چشم خواهرهایی مهربان به آن‌ها نگاه کنید. رفتن شما از منزل به نزد پدربزرگ و مادربزرگ‌تان و جدا شدن از پدرتان، اصلاً راه‌کار مناسبی نیست. این موضوع را در نظر بگیرید که در نبود شما حتماً پدرتان غصه می‌خورد و حتی ممکن است از این‌که تصمیم به ازدواج مجدد گرفته است، پشیمان شود. قطعاً وقتی پدر شما بعد از گذشت دو سال از مرگ مادرتان تصمیم به ازدواج گرفته، به این نکته که شما هم به حضور مادر در خانه نیاز دارید، فکر کرده است. پس یک‌طرفه قضاوت نکنید و اجازه بدهید تا در خانواده‌ی جدید همان‌طور که دیگران سعی دارند تا محبت خودشان را به شما نشان دهند، شما هم همین تلاش را در مقابل آن‌ها انجام دهید.
گوشی خواهرم
سلام!
من مشاوره‌های شما را می‌خوانم و خیلی از آن‌ها استفاده می‌کنم. من کلاس نهم هستم. خواهرم چند سال از من بزرگ‌تر است. پدرم برای او گوشی اندروید خریده و او همیشه با آن موبایل سرگرم است. چند روز پیش، موبایلش را برداشتم تا با بازی‌هایش بازی کنم؛ اما کمی بعد متوجه شدم چند ناشناس، پیام‌های زشتی برای خواهرم فرستاده‌اند. این پیام‌ها خیلی مرا ناراحت کرده است؛ به حدی که چند روز است عصبی هستم و نمی‌توانم چیزی بخورم یا راحت بخوابم. نمی‌دانم چه‌کار کنم. نمی‌دانم آن‌ها کی هستند. نمی‌دانم خواهرم از این ماجرا خبر دارد یا نه. نمی‌دانم آن‌ها را می‌شناسد یا نه! خواهش می‌کنم راهنمایی‌ام کنید که من باید چه‌کار کنم! خیلی با خودم درگیرم.
آریا.م از رودسر
دوست خوبم، سلام!
موضوعی که از آن صحبت کرده‌اید، اگر یک برداشت اشتباه باشد چه؟ آیا شما مطمئن هستید که به درستی متوجه این موضوع شده‌اید و آن پیام‌ها از یک ناشناس است؟ در عین حال، این موضوعی نیست که شما بتوانید به تنهایی آن را حل کنید. در چنین شرایطی، بهترین تصمیم این است که این موضوع را با یکی از والدین‌تان در میان بگذارید. در این مورد، بهترین گزینه مادر خانواده است. پیشنهاد می‌کنم با مادرتان به تنهایی درباره‌ی این موضوع صحبت کنید و از او بخواهید تا با خواهرتان صحبت کند و در مورد این موضوع حقیقت را از زبان خودش بشنود. البته این احتمال هم وجود دارد که شما اشتباه کرده باشید؛ پس عجولانه تصمیم اشتباهی نگیرید و برخورد نامناسبی نشان ندهید که بعد از فهمیدن ماجرا، از رفتارتان پشیمان شوید.
اگر احساس می‌کنید که ممکن است مادرتان نتواند این موضوع را به درستی هدایت کند، پیشنهاد می‌کنم این موضوع را با مشاور مدرسه‌ی‌تان مطرح کنید و از او بخواهید مادرتان را راهنمایی کند تا بهترین تصمیم را در این موضوع بگیرد. در عین حال، یادآور می‌شوم که هر گونه پیش‌داوری و رفتار نامناسب ممکن است اوضاع را بدتر کند یا خواهرتان را از خودتان دور کنید.
)
ارسال نظر در مورد این مقاله