هر وقت دلتنگ شدی، به کوچهباغ برو
علیاکبر حائری
1
گندم
طلایی است
که با نگاه خورشید
عیار میگیرد
2
معاشرت سالم را
باید از طبیعت آموخت
گل گفتن و
گل شنیدن
3
باد هم عاشق میشود
وگرنه
ساعتها راه را طی نمیکرد
تا چند دقیقه
موی گندمزار را شانه کند
4
زنبورها
فرزندان گلهایی هستند
که از شیرهی جانشان
مایه گذاشتند
5
ابرهای پنبهای
در آسمان جنگل
از گذر عُمر
لذت میبرند
6
قبل از هر کشفی
زمین
با زیبایی درخت سیب
جاذبه داشت
7
خورشید متکبر نیست
ارتفاع دارد
اما تنگ غروب
با نهال هم عکس یادگاری میگیرد
8
کار تبرها
فقط
قطع درختان نیست
گاهی از امانتداری بشر
قطع امید میکنند
9
حتی درختان هم
برای بقای طبیعت
میوههای دلشان را
تقدیم باغبان میکنند
10
هر وقت دلتنگ شدی
به کوچهباغ برو
آنجا
درختان زیادی منتظر تواَند
11
سبزینهها
سرمایهی برگها هستند
که همهاش خرج
نفس کشیدن انسانها میشود
12
نیازی به مجسمه نیست
در هر شهری
سرو
نماد ایستادگی است
ارسال نظر در مورد این مقاله