پرانتز باز، کنکور، پرانتز بسته (ص 32)

پرانتز باز، کنکور، پرانتز بسته (ص 32)


پیرمرد کنکوری

مردی بود که از دوره‌ی جوانی هر سال در کنکور شرکت می‌کرد؛ اما قبول نمی‌شد. او سالیان سال در کنکور شرکت کرد و به پیری رسید؛ اما باز هم قبول نشد. بالأخره مرگش فرا رسید و به بستر افتاد. در بستر، همه‌ی فرزندان و نوه‌هایش را صدا کرد و گفت: «فرزندان عزیزم! من همیشه در زندگی از سختی‌ها برای خودم فرصت می‌ساختم و از فرصت‌ها بهترین استفاده را می‌کردم. درست است که در چند سال اول جوانی در کنکور رد شدم؛ اما چندبار که رد شدم، دیدم از قضیه‌ی کنکور می‌شود بهترین فرصت را ساخت. مثلاً به عنوان باتجربه‌ترین فرد کنکوری در کشور معروف شدم و رسانه‌ها با من مصاحبه‌های زیادی کردند. این اواخر به مصاحبه‌کننده‌ها می‌گفتم پول بریزید به حسابم تا با شما مصاحبه کنم. در این شصت‌وشش - هفت سالی که در کنکور شرکت کردم، دیدم خیلی از سؤال‌هاش تکراریه. این سؤال‌ها‌ رو به شما گفتم. به خاطر همینه که الآن همه‌تون تحصیل‌کرده هستید. پیش خودمون بمونه، چندبار هم سؤال‌های کنکور رو فروختم. چندبار هم توی سؤال‌های کنکور ایراد پیدا کردم که رفتم گزارش دادم و پدر طراحان سؤال‌ رو درآوردم. حالا که دارم می‌میرم، نمی‌تونم از کنکور جدا بشم. وقتی مُردَم شما سؤال‌های شب اول قبر رو روی سنگ قبرم کَنده‌کاری کنید، من خودم گزینه‌ی صحیح‌ رو علامت می‌زنم.»

=============

کنکور در عصر حجر

مراقب حجری: شرکت‌کنندگان محترم حجری دقت کنند، تعداد سؤال‌ها 350 تاست. تمام سؤال‌ها با خط خوش، روی اون بیست تخته‌سنگی که جلوتون هست، کنده‌کاری شده‌اند. زمان هم دو ماه و بیست روز است. سعی کنید جواب اشتباه ندید؛ چون دیگه نمی‌تونید اون رو پاک کنید. برای این‌که هنوز پاک‌کن اختراع نشده. تازه اختراع هم بشه با پاک‌کن نمی‌شه کَنده‌کاری‌های روی سنگ ‌رو پاک کرد. قلم و چَکُش‌هاتون رو آماده کنید. همین که صدای نعره‌ی دایناسور رو شنیدید، شروع کنید به علامت زدن. امیدوارم موفق بشید و همه‌تون در دکترای شکار یا مهندسی کوه‌کَنی قبول بشید!

==============

نامه‌های عهد عتیق

قربان خاک پای جواهرآسای مبارکت شوم!

خبر رسید که شاه‌زاده‌ی عظیم‌الشأن در کنکور رد شده. در این مصیبت اگر دنیا خراب شود، جا دارد. این چه کنکوری است که یک شاه‌زاده در آن رد می‌شود و چندتا رعیت پاپَتی در آن مقبول می‌افتند؟ بفرمایید طراحان سؤال را در این‌جا حاضر کرده، پوست‌شان را بکَنیم و در پوست‌شان کاه بریزیم و شاه‌زاده را بفرمایید بدون کنکور به هر رشته‌ای که میل مبارک‌شان کشیده و به هر دارالعلمی که تمایل دارند، وارد شوند تا همه بدانند که شاه‌زاده از شکم مادر، درس‌خوانده به دنیا می‌آید و دیگر احدی را جرأت و جسارت آن نباشد که شاه‌زاده را رد نماید. چاکران دربار، ضمن دعاگویی، رشته‌ی پزشکی را پیشنهاد می‌نمایند.

زیاده جسارت است.

CAPTCHA Image