لطف تو


لطف تو

ای دیده‌گشای دوربینان

سرمایه‌ده تهی‌نشینان

ای تو به همین صفت سزاوار

نام تو گره‌گشای هر کار

ای جلوه‌گر بهار خندان

بیناکنِ چشم هوش‌مندان

اندیشه به هر بلندی و پست

بگذشت و نَزَد به دامنت دست

لطف تو انیس مستمندان

قهر تو هلاک زورمندان

همواره در تو جای من باد

توفیق تو رهنمای من باد

منظومه‌ی مجنون و لیلی، سروده‌ی امیرخسرو دهلوی

شاعر فارسی‌سرای هندوستان در قرن هفتم هجری

CAPTCHA Image