شما زیورهای شاهانه را جا گذاشتید - لقمه هایی برای تعطیلات

شما زیورهای شاهانه را جا گذاشتید - لقمه هایی برای تعطیلات


قصه‌های گرمابه

شما زیورهای شاهانه را جا گذاشتید

بیژن شهرامی

فتحعلی‌شاه قاجار، از حرم مطهر حضرت معصومه(س) بیرون می‌آید و بدون معطلی، سوار درشکه‌اش می‌شود تا به خانه میرزای قمی(1) که حالا مرجع بزرگ شیعیان جهان به حساب می‌آید، برود.

نزدیک خانه‌ی آقا که می‌رسد، از درشکه‌چی می‌خواهد بایستد تا فراش‌ها بروند و آمدنش را به عرض میرزا برسانند.

فرستادگان می‌روند، زودی برمی‌گردند و می‌گویند: «قبله‌ی عالم به سلامت باد! آقا، خانه تشریف ندارند. گویا برای استحمام به گرمابه رفته‌اند.»

فتحعلی‌شاه دستی به ریش سیاه و بلندش می‌کشد و می‌گوید: «منتظر می‌مانیم تا برگردند؛ یا نه، اصلاً خود جهت دیدن‌شان به گرمابه می‌رویم. بله، این بهتر است.»

همراهان می‌خواهند چیزی بگویند؛ اما جرأت نمی‌کنند؛ برای همین با بی‌میلی پشت سر کالسکه‌ی سلطنتی راه‌می‌افتند و راهی گرمابه‌ی شهر می‌شوند.

خبر ورود پادشاه به حمام، آن‌چنان غیرمنتظره است که گرمابه‌بان دست و پایش را گم می‌کند؛ اما هرطور شده، خودش را جمع‌وجور می‌کند و ادای سلام‌واحترام می‌کند.

فتحعلی‌شاه، ابتدا می‌خواهد در شاه‌نشین گرمابه منتظر بیرون آمدن میرزا شود؛ اما از آن‌جا که از آب‌تنی در خزینه‌ی حمام هم بدش نمی‌آید، تاج و شمشیر مرصعش را به وزیر می‌سپارد و پس از بستن لنگ به کمر، داخل گرم‌خانه‌ی حمام می‌شود.

گرمابه خلوت است و به‌جز آقا و یکی- دو نفر دیگر، کسی در آن نیست.

پادشاه خدمت میرزا می‌رسد و ضمن متعجب‌کردن ایشان، سر صحبت را باز می‌کند.

گفت‌و‌گوی شاه قاجار با مرجع دینی مسلمانان، نکات جالبی دارد؛ از جمله این‌که میرزا از وی می‌پرسد: «می‌دانید فرق من با شما چیست؟»

پادشاه لبخندی می‌زند و ضمن کشیدن دست به ریش بلندش، می‌گوید: «خود بفرمایید.»

میرزا می‌گوید: «شما داخل گرم‌خانه‌ی حمام نشدید، مگر با جاگذاشتن تاج، شمشیر و زیورهای شاهانه در سربینه‌ی گرمابه؛ اما من...»

شاه با تعجب می‌پرسد: «اما شما چه؟»

میرزا می‌فرماید: «اما من هر چه از علم و دین‌داری دارم، همه را با خود به این‌جا آورده‌ام و این فقط به‌دلیل ارزشی است که خدا برای دانایی قرار داده است.»(2)

پادشاه سری به علامت تأیید تکان می‌دهد و می‌گوید: «راست فرموده‌اند که علم، سلطنت واقعی است!»(3)

پی‌نوشت:

1. آیت‌الله‌العظمی ‌میرزاابوالقاسم قمی (رحمةالله) .

2. قال‌ امیرالمؤمنین(ع) :«العلم ‌سلطان... (شرح‏ نهج‏‌البلاغه‌ی ابن‌ابی‌الحدید، ج۲۰، ص۳۱۹).»

3. یادنامه‌ی آیت‌الله‌العظمی ‌میرزای قمی، ص23.

======

آشپزی خودمونی

لقمه‌هایی برای تعطیلات

فاطمه بختیاری

در تعطیلات نوروز که کار و بار آجیل‌ها و مغزها سکه است، یک خوراکی برای جان گرفتن مغزتان بهتان معرفی می‌کنم؛ یک خوراکی پرانرژی.

مواد لازم:

- پسته هرچه قدر که دوست دارید، فقط شور نباشد.

- فندق هرچه از آجیل‌های عیدتان مانده، فقط شور نباشد.

- خرما.

- نان، هر مدل که باشد فرقی نمی‌کند.

- کمی زیره.

 

نکته: پسته‌ی خندان بهتر است؛ البته اگر نسلش در خانه‌ی‌تان منقرض نشده است.

- اگر پسته یا فندقی دارید که شور است، دوبار با آب سرد بشورید. نمکش می‌رود.

- زیره یک نوع ادویه است که معمولاً در خانه‌ی همه‌ی ایرانی‌ها پیدا می‌شود. این ادویه غیر از خاصیت زیادی که دارد، برای خوش‌بو و خوش‌طعم شدن غذا هم به کار می‌رود.

طرز تهیه:

پسته‌ها و فندق‌ها را مغز کنید و بعد مغزها را خوب خرد کنید.

هسته‌های خرما را درآورید و خرماها را له کنید. مغز پسته، مغز فندق خردشده و زیره را با خرما خوب مخلوط کنید.

نان‌ها را به صورت مربع‌های کوچک بریده و مواد آماده‌شده را روی آن‌ها می‌گذاریم.

حالا لقمه‌های ما قابل خوردن است. فقط حواس‌تان باشد تنها خوردن لقمه‌ها برای موفقیت در امتحانات کافی نیست، خواندن چند خط درس هم لازم است.

CAPTCHA Image