حکایت‌هایی در آداب پذیرایی از مهمان

حکایت‌هایی در آداب پذیرایی از مهمان


مرد، مهمان آوَرَد، نامرد، ننگ...

حکایت‌هایی در آداب پذیرایی از مهمان

مروارید رفوگران

مهمانی دادن در فرهنگ ایرانی – اسلامیِ ما اهمیت بسیاری دارد و بیش‌تر مردم، مهمان را هدیه‌ای از طرف خدا یا همان حبیب خدا می‌دانند. مردم ایران در این ویژگی مشهورند و در همه‌جای دنیا، ایرانیان را به مهمان‌نوازی می‌شناسند. در هر کدام از شهرهای ایران برای مهمانی دادن آداب خاصی وجود دارد. مردمِ مهمان‌دوستِ شهر تاریخی قزوین هم با استفاده از شیرینی‌های خوش‌مزه‌ی شهرشان چون باقلوا، نان چایی، شیرینی بادامی که در جهان به خوش‌مزگی معروف هستند، از مهمانان خود پذیرایی ویژه‌ای می‌کنند.

اما پذیرایی از مهمان آداب خاصی دارد. یکی از رسوم مهم پذیرایی این است که وقتی مهمان از راه می‌رسد، باید به استقبالش برویم و هر کاری را که لازم است برای پذیرایی از او انجام بدهیم.

در حکایتی آمده که:

«حاکمی، بخشی از کارهای دولتی کشور را به فرد بخشنده‌ای سپرد. بعد از گذشت یک سال طبق حساب و کتابِ مأموران حکومت، فرد بخشنده مبلغ زیادی به حاکم بده‌کار شد. حاکم از او خواست که یا این پول را بدهد یا به زندان برود.

فرد بخشنده یک ماه فرصت خواست تا این پول را تهیه کند و چون حاکم می‌دانست که او آدم خوبی است، قبول کرد و پیشنهاد داد تا در این یک ماه در قصرش زندگی کند و مهمانش باشد. فرد بخشنده هم پذیرفت و مهمان او شد.

بعد از یک ماه، پادشاه از او خواست تا پولی را که قول داده بود، پس بدهد. فرد بخشنده گفت: «من پول را به شما پرداخت کردم.» پادشاه که پولی نگرفته بود، پرسید: «چه زمانی این پول را دادی؟» فرد بخشنده گفت: «من پولی به شما ندادم؛ اما یک ماه مهمان و هم سفره‌ی‌تان بودم. آیا حقّ مهمان این است که از او پول بخواهید؟» حاکم که بسیار مهمان‌دوست بود، از این حرف خوشش آمد و تمام بدهی فرد بخشنده را پرداخت کرد.»

از دیگر رسوم پذیرایی از مهمان این است که صاحب‌خانه باید با خوش‌رویی از مهمان پذیرایی کند و وقتی مهمان خواست به خانه‌ی خود برگردد، از او خواهش کند که بیش‌تر بماند؛ اما آن‌قدر اصرار نکند که مهمان ناراحت شود.

در حکایت دیگری آمده که:

«فرد گناه‌کاری را پیش پادشاهی بردند تا او را مجازات کند. مجرم از پادشاه خواست تا اول یک کاسه آب به او بدهند و بعد مجازاتش کنند. پادشاه به خدمت‌کاران دستور داد به او آب بدهند.

پس از خوردن آب، مجرم به پادشاه گفت: «ای پادشاه بزرگ، من را به یک کاسه آب مهمان کردی؛ حالا اگر، مجازات کردن مهمان، رسمِ شماست، دستور بدهید تا مجازاتم کنند؛ وگرنه‌ که از گناهم بگذرید و بگذارید توبه کنم.» پادشاه هم به این دلیل که آن مجرم، مهمانش بود و از کار زشتش هم پشیمان شده بود، او را بخشید.»

اما از دیگر آداب مهمّ مهمان‌داری این است که در هنگام غذا خوردن، آرام غذا بخوریم و مدام به بشقاب او نگاه نکنیم تا مهمان بتواند در آرامش غذا بخورد.

در حکایتی نقل شده که:

«شاعری، تعدادی از دوستانش را به خانه‌اش دعوت کرد.

در زمان غذا خوردن، در لقمه‌ی یکی از مهمان‌ها مویی دید و به مهمانش گفت که مو را از غذایش دربیاورد.

مهمان این حرف را شنید و از پای سفره بلند شد. شاعر که تعجب کرده بود، پرسید: «چرا از غذا خوردن دست کشیدی؟» مهمان گفت: «من غذای کسی را که حتی مویی را در لقمه‌ام می‌بیند و نگاهش فقط به خوردن من است، نمی‌خورم.» شاعر هم از رفتار بدش خجالت کشید و از مهمانش معذرت خواست.»

این حکایت‌ها از کتاب قابوس‌نامه(1) اثر عنصرالمعالی انتخاب شده است. کتابی که در حدود هزار سال قبل نوشته شده؛ اما در آن به برخی آداب پذیرایی از مهمان اشاره شده که نشان می‌دهد رعایت این نکته‌ها چه‌قدر برای مردم آن دوره هم مهم بوده است.

پس، هم‌چنان‌که نه فقط در این حکایت‌ها، بلکه در دین و ادبیات و فرهنگِ ما ایرانیان سفارش شده است، پذیرایی از مهمان و احترام گذاشتن به او بسیار اهمیت دارد.

پی‌نوشت:

1. گزیده‌ی قابوس‌نامه، عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر، به کوشش غلامحسین یوسفی، تهران، 1380ش، ص78-81، 87 – 93.

CAPTCHA Image