بلند قامت‌ترین گربه‌سان

بلند قامت‌ترین گربه‌سان


حیات وحش

بلند قامت‌ترین گربه‌سان

فهیمه بابایی

انسانِ امروزی، نه تنها طبیعت و زیبایی‌های آن را فراموش کرده، بلکه مهم‌ترین دشمنِ طبیعت و حیات وحش شده است. یکی از راه‌های تغییر این رفتار، آشناییِ بیش‌تر ما با زیبایی‌های خلقتِ خداوند است؛ به‌گونه‌ای که نگاه و رفتاری مهربان‌تر به خود و شرکای‌مان در این کره‌ی خاکی داشته باشیم؛ شرکایی که به سبب خودخواهی‌ها و جاه‌طلبی‌های ما، در حال نابودی هستند و بسیاری از آن‌ها یا منقرض شده‌ و یا در حال انقراض‌اند!

شیر

ـ شیر، بلندقامت‌ترین گربه‌سان است. ارتفاع شانه‌ها تا زمین، چهارده سانتی‌متر بلندتر از ارتفاع شانه‌ی ببر است.

ـ شیر پس از ببر، دومین گربه‌سانِ بزرگ بوده، طول بدن او به 5/2 متر و وزنش به 250 کیلوگرم می‌رسد.

ـ بزرگ‌ترین شیرِ شکارشده، حدود 360 سانتی‌متر طول و سنگین‌ترین شیری که تاکنون شکار شده، 313 کیلوگرم وزن داشته است.

ـ شیر در مسافت‌های کوتاه، می‌تواند با سرعتی حدود شصت کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند؛ ولی به دلیل کم‌بودن نسبتِ اندازه‌ی قلب و اندازه‌ی بدنش، نمی‌تواند این سرعت را زیاد حفظ کند و زود خسته می‌شود.

ـ شیر، بلندترین غرّش را در میان همه‌ی گربه‌سانان دارد و صدای او از فاصله‌ی هشت‌کیلومتری شنیده می‌شود.

- شیر را به دلیل جثه‌ی بزرگ، ظاهرِ پرهیبت و خشونتش در هنگام شکار، «سلطان جنگل» نامیده‌اند.

ـ یالِ شیرهای نَر در میان گربه‌سانان، منحصربه‌فرد بوده و یکی از بارزترین ویژگی‌های ظاهری این حیوان است.

ـ وجود این یال کمک می‌کند خود را بزرگ‌تر از آنچه هست، نشان داده و در نبرد با رقیبان، ابّهت بیش‌تری داشته باشد.

ـ به هر میزان که یال شیر انبوه‌تر و سیاه‌تر باشد، شیر تن‌درست‌تر و قوی‌تر بوده و ماده‌ها تمایل بیش‌تری به انتخاب او برای جفت‌گیری نشان خواهند داد.

ـ بررسی‌ها نشان می‌دهد، این‌گونه شیرها احتمال پیروزیِ بیش‌تری در نبرد با نَرهای دیگر دارند، دوره‌ی باروری طولانی‌تری دارند و احتمال زنده ماندن بچه‌های‌شان بیش‌تر خواهد بود؛ هرچند در فصول گرمِ سال، متحمل سختیِ بیش‌تری می‌شوند.

ـ شیرها، بیش‌تر وقت خود را به استراحت گذرانده و نزدیک به بیست ساعت از روز را بدون فعالیت سپری می‌کنند.

ـ این حیوان، تنها عضو خانواده‌ی گربه‌سانان است که به صورت اجتماعی زندگی می‌کند. یکی از عللِ انتخاب این‌گونه زندگی، افزایش احتمال موفقیت در شکار است و علت دیگر، نگه‌داریِ راحت‌تر و ایمن‌تر از تولّه‌ها در زمانی است که دیگر اعضای خانواده به شکار رفته‌اند؛ علت مهمّ دیگر، توانایی بالاتر در دفاع از قلمرو با تعداد بیش‌تر افراد خانواده، در مقابل مهاجمان است.

ـ معمولاً سرپرستیِ هر خانواده‌ی شیر را یک تا سه قلاده شیر نَر بر عهده دارند و دیگر افراد خانواده را، تعدادی ماده با تولّه‌های‌شان تشکیل می‌دهند که معمولاً تعدادشان از نَرها بیش‌تر است.

ـ نَرها بیش‌تر وظیفه‌ی محافظت از خانواده و قلمرو آن را بر عهده دارند.

ـ از آن‌جا که ماده‌شیرها کوچک‌تر، چالاک‌تر و سریع‌تر از شیرهای نَر هستند، بیش‌ترین شکار را در گله بر عهده دارند.

ـ شیرها برای شکار طعمه‌های بزرگ، به صورت گروهی اقدام می‌کنند و اولین افرادی که از شکار تغذیه می‌کنند، اعضایی هستند که طعمه را شکار کرده‌اند.

ـ در پایان شکار از سوی ماده‌ها، اگر نَری در آن نزدیکی باشد، اغلب طعمه را به تسلط خود درمی‌آورد و معمولاً تا موقعی که سیر نشده، اجازه‌ی نزدیک شدن ماده‌ها و تولّه‌ها را به طعمه نمی‌دهد!

ـ خوراک شیرها بیش‌تر پستان‌دارانی چون گاووحشی، گورخر، گراز و گاومیش آفریقایی است و حتی در بعضی موارد، شیرها شکار جانورانی به بزرگیِ زرافه و فیل را یاد می‌گیرند و به شکار آن‌ها می‌پردازند؛ البته شیرها به علت بزرگیِ جانورانی چون فیل، کرگدن، زرافه و اسب آبی، کم‌تر به این حیوانات حمله می‌کنند.

ـ شیرها حتی به گربه‌سانان دیگری چون پلنگ، یوزپلنگ و حیوانات شکارچی دیگر، مانند کفتار و سگ وحشی حمله می‌کنند و پس از کشتن آن‌ها ممکن است از آن‌ها تغذیه نمایند!

ـ شیرها به‌جز تا زمان رسیدن به یک‌سالگی، دشمن طبیعی ندارند؛ ولی تا آن زمان ممکن است به سبب گرسنگی یا حمله‌ی جانوران وحشی دیگری چون: شغال، کفتار، پلنگ، سگ‌های وحشی، عقاب، مار و حتی در بعضی موارد، گاومیش‌ها، جانِ خود را از دست بدهند.

ـ هنگامی که نَر جدیدی ریاست گلّه را بر عهده می‌گیرد، ممکن است کلیه‌ی توله‌های قبلیِ گله را بکشد تا ماده‌های گله را مجبور کند از او صاحب توله‌های جدید شوند!

ـ شیرها از قلمرو خود در برابر بیگانگانی چون شیرهای نَر غریبه و هم‌چنین، دشمن همیشگی خود، یعنی کفتارها دفاع می‌کنند.

ـ آن‌ها به‌طور غریزی بر سر تصاحب قلمرو و طعمه، دشمنیِ پایان‌ناپذیری با کفتارها داشته و حتی گاهی اوقات به صورت گلّه‌ای با یک‌دیگر به نبرد می‌پردازند که باعث تلفات زیادی در هر دو گروه، به‌ویژه کفتارها می‌شود. در یکی از خون‌بارترینِ این نبردها، که در صحرای اتیوپی رخ داد و دو هفته طول کشید، 35 عدد از کفتارها و شش عدد از شیرها کشته شده و سرانجام شیرها پیروز شدند!

ـ یکی دیگر از تهدیدهای پیش‌روی شیرها، تمساح‌های رود نیل هستند که بسته به اندازه‌ی تمساح و شیر، در نبرد بین این دو حیوان، یکی می‌تواند بر دیگری پیروز شده و آن را طعمه‌ی خویش سازد. شیرها می‌توانند تمساح‌هایی را که به درون خشکی می‌آیند، از پا درآورند و عکس آن هنگامی رخ می‌دهد که شیری پا به آب می‌گذارد. در بعضی موارد، باقی‌مانده‌ی بدن و پنجه‌ی شیرها در شکم تمساح‌ها پیدا شده است.

ـ بیش‌تر شیرهای بالغ، یا شکار انسان می‌شوند و یا شیرهای گله‌های دیگر.

ـ شیرها در هنگام نبرد، ضربه‌های سختی بر یک‌دیگر وارد می‌کنند که می‌تواند به جراحات جدّی، ازکارافتادگی و حتی مرگِ یکی از آن‌ها منجر شود. این نبردها معمولاً هنگامی رخ می‌دهد که اعضای دو گله‌ی مختلف، با هم روبه‌رو شوند یا اعضای گلّه‌ای بر سر تصاحبِ طعمه‌ی شکارشده با یک‌دیگر درگیر شوند.

ـ به‌طور معمول، شیرها به انسان حمله نمی‌کنند؛ ولی وقتی در اثرِ گرسنگی، ازکارافتادگی یا زخمی شدن، تواناییِ شکار را در حیات‌وحش از دست بدهند، به دلیل راحتیِ شکارِ انسان، ممکن است به این کار عادت کرده و آدم‌خوار شوند! نمونه‌ی این اتفاق برای کارگران خطّ آهن در سال 1898 در نایروبی رخ داد، که 128 نفر آنان، از سوی چند شیر آدم‌خوار شکار شدند!

ـ مانند همه‌ی حیوانات دیگر، مهم‌ترین دشمن و عامل مرگ‌ومیر شیرها، انسان است که با تخریب زیستگاه، شکار طعمه‌های شیر و شکار شیرها برای تفریح و سرگرمی، سبب نابودی این گونه‌ی زیبا و باابّهت در سرتاسر جهان شده و آن‌ها را تا مرز انقراض پیش برده است!

ـ در گذشته شیرها در آفریقا، جنوب آسیا و خاورمیانه، از جمله ایران به تعداد فراوان یافت می‌شدند. امروز بیش‌تر شیرها در آفریقا زندگی می‌کنند و تعدادشان با سرعت زیادی در حال کم شدن است؛ طوری که شیرها در بیش‌تر نقاط آسیا، مانند ایران منقرض شده و تعداد کمی در هند و در منطقه‌ای کم‌وسعت زندگی می‌کنند.

- کشتار انسان از شیرها، گاهی بسیار وحشیانه و ناجوانمردانه بوده است؛ مانند کشتاری که در میانه‌ی سده‌ی نوزدهم میلادی در هند، از سوی مهاراجه‌ای صورت گرفت و او به تنهایی، سیصد شیر را برای تفریح کشت!

ـ شیر در بسیاری از دوره‌های تاریخ، نمادِ پادشاهی و قدرت در میان حکومت‌ها و ملل گوناگون است.

ـ شیر در ادبیات ایران نیز، نقش پررنگی داشته و فردوسی و دیگر شاعران ایرانی، بارها رشادت، بزرگی و شجاعت پهلوانان را با شیر مقایسه کرده‌اند.

CAPTCHA Image