)
بهار
سعادت‌سادات جوهری
برگ‌ها
تشنه‌اند
دست تکان می‌دهند
روی درخت حیاط
کوچه پر از آرزو
باغچه
منتظر یک نسیم
تا بوزد با نشاط
هم‌نفس جویبار!
با خودت
مژده‌ی شادی بیار
ما همه
منتظر آمدنت ای بهار
*****
شعرهای من
مرضیه تاجری
می‌رسد هِی خیال پشت خیال
گاه خوش‌حال و گاه غمگینم
گاه تلخم شبیه قهوه و چای
گاه مثل نبات شیرینم
زیر سقف طلایی احساس
واژه‌هایم چه‌قدر تازه‌ترند
کاش می‌شد که پابه‌پای دلم
با تمام خیال‌ها بپرم
بروم تا هزار جاده‌ی دور
شعرهایم دوباره پَر بکشند
قاصدک‌های شادمان خیال
به اتاقم دوباره سَر بکشند
*****
نیمرو
معصومه معصوم‌زاده
باد تند می‌دوید
موی بید را کشید
توی لانه، روی دست بید
تخم یک پرنده بود
لیز خورد و نیمرو
بر زمین داغ شد
وعده‌ای غذا برای
جوجه‌های یک کلاغ شد
*****
شب آرزوها
مریم اسلامی
دعا می‌کنم
ماه
مهمان بام تو باشد
دو بشقاب سالاد شعر
دوتا تکه نان امید
کمی قه قه خنده، شام تو باشد
شب آرزوهاست امشب
دعا می‌کنم زندگانی به کام تو باشد
)
ارسال نظر در مورد این مقاله