شهر قهرمان، مردمانی قهرمان

10.22081/hk.2018.65502

شهر قهرمان، مردمانی قهرمان


(به یاد زلزله‌زدگان استان کرمانشاه)

زهرا حاجی‌ابراهیمی

سال‌ها پیش کرمانشاهی بود که با گلوله‌های دشمن لرزید. جنگ دید و بوی جنگ به خود گرفت؛ اما مردمانی داشت از جنس کوه دماوند با قلب‌هایی پر از مهربانی.

قهرمانانی مثل حاج‌احمد متوسلیان، حاج‌همت، حاج‌محسن خرازی و... که به آن خاک قدم گذاشتند. و آخر این ماجرا (انا فتحنا لک فتحا مبینا) شد؛ اما ماجرا این نیست. ماجرا، ماجرای دیگریست. ماجرای لرزیدن دوباره‌ی این زمین جنگ‌دیده است. لرزشی که تک تک تکه‌های روشن کرمانشاه را لرزاند. ازگله، سرپل‌ذهاب، قصر شیرین و... لرزشی که چشم‌ها را گریان، دست‌ها را خالی و سقف خانه‌ها را آسمان کرد. لرزشی که نه تنها قلب خانواده‌ی بزرگ ایران را بلکه قلب تمام انسان‌هایی که هنوز سنگی و سیاه نشده‌اند به غم نشاند.

لرزشی که هنوز کسانی را گوش بر زمین گذاشته تا شاید صدای تپیدن قلب عزیزان‌شان را از زیر خروارها خاک بشنوند. لرزشی که موهای خاکی دخترانی را بدون شانه و آغوش کودکانی را بدون عروسک گذاشت. شانه‌هایی بدون موهای سیاه و عروسکانی بدون نوازش. لرزشی که تمام ایرانیان را به کرمانشاه کشاند و چشمان‌شان را پر از اشک کرد. لرزشی که بار دیگر هم‌دلی و دلاوری ایرانیان را به همراه داشت. لرزشی که بار دیگر خاک این زمین را زیر و رو کرد. خاکی که همه‌ی مردم ایران به آن مدیونند. خاک این زمین باز هم جای قدم‌های دلاوران و پهلوانان شد. جای قدم‌های رهبری دل‌سوز و مهربان که حرف دل تمام مردم صبور و استوار ایران را زد: «با غم شما دل‌های ما پر از غم و افکار ما نیز گرفتار شد. شما مردانگی و استقامت خود را در جنگ تحمیلی نشان دادید. امروز هم نشان بدهید. انسان‌های دلاور و پهلوان می‌ایستند و حادثه را مغلوب خود می‌کنند.»

CAPTCHA Image