سلول‌های بنیادی، سلول‌های کاملاً ایرانی

10.22081/hk.2018.65147

سلول‌های بنیادی، سلول‌های کاملاً ایرانی


 

 

 

معصومه‌سادات میرغنی

 

سلول‌های سازنده!

 

واحد تشکیل دهنده‌ی بافت‌های بدن، سلول است. هر بافت، سلول‌های خاص خودش را دارد که اگر تکثیر شود، فقط می‌تواند به سلول‌های همان بافت تبدیل گردد. در بسیاری از سلول‌های بدن مانند مغز استخوان، سلول‌های بنیادی پس از تولد هم، فعال هستند که البته به سلول‌های همان بافت می‌توانند تبدیل شوند.

 

این نوع سلول‌ها را برای ترمیم بافت‌های آسیب‌دیده استفاده می‌کنند.

 

برخی از سلول‌های بدن مانند سلول‌های بافت قلب، مغز و ماهیچه، پس از تولد توان تکثیرشان را از دست می‌دهند. در گذشته بیماری‌هایی مانند سکته‌ی قلبی و مغزی، موجب از بین رفتن سلول‌های این بافت‌ها می‌شد و جایگزینی برای آن‌ها نبود؛ اما در سال‌های اخیر با استفاده از سلول‌های بنیادی، راهی برای تولید سلول این بافت‌ها باز شده است. پژوهش در مورد سلول‌های بنیادی از دهه‌ی 1960 میلادی آغاز شد. سال 1369 بود که فکر راه‌اندازی مؤسسه‌ای برای درمان ناباروری، باعث توسعه‌ی فعالیت‌های مؤسسه‌ی رویان شد. ایران جزء ده کشور اول دنیاست که موفق شده با استفاده از سلول‌های بنیادی، پیوندهای مختلف قرنیه، قلب و پوست را انجام دهد. پژوهش و فعالیت در مورد سلول‌های بنیادی خون‌ساز از سال 1388 در ایران با همکاری بیمارستان شریعتی آغاز شد و یک سال بعد، سازمان انتقال خون نیز اقدامات خود را به طور رسمی شروع کرد. ایران در سال 2016 رتبه‌ی 15 جهان و اول در منطقه را در حوزه‌ی سلول‌های بنیادی از آنِ خود کرد.

 

دو نوعِ مفید!

 

سلول‌های بنیادی، سلول‌های اولیه‌ای هستند که قادرند هر نوع سلولی را در بدن ایجاد کنند. آن‌ها تحت تأثیر برخی از شرایط فیزیولوژیک یا آزمایشگاهی می‌توانند به سلول‌هایی اختصاصی مانند سلول‌های عضلانی قلب یا سلول‌های تولید‌کننده‌ی انسولین در پانکراس تبدیل شوند. آن‌ها توانایی تکثیر و افزایش، برای مدت طولانی را دارند. هم‌چنین توانایی تمایز از دیگر سلول‌ها را دارا هستند. سلول‌های بنیادی به دو نوع تقسیم می‌شوند: سلول‌های بنیادی بالغ و سلول‌های بنیادی جنینی. سال 1998 دانشمندان توانستند سلول‌های بنیادی جنین انسان را جدا کرده و در محیط آزمایشگاهی پرورش دهند. این سلول‌ها از جنین‌های سه تا پنج روزه‌ی بارور شده از تخمک آزمایشگاهی، به دست می‌آیند. گاهی سیستم ایمنی بدن فرد بیمار، سلول‌های بنیادی جنینی اهداشده را نمی‌پذیرد. در این‌جاست که استفاده از سلول‌های بنیادی بالغ، مشکل را حل می‌کند، چرا که سیستم ایمنی بدن بیمار، سلول‌های بنیادی خود بیمار را پس نمی‌زند. سلول‌های بنیادی افراد بالغ، در بافت‌های زیادی از بدن جدا می‌شوند و گاهی در گوشه‌ای از بافت تا سال‌ها ساکن می‌مانند، اما با بروز بیماری یا آسیب بافتی فعال می‌شوند. سلول‌های بنیادی بالغین در این بافت‌ها یافت می‌شوند: مغز استخوان، چربی، خون محیطی، مغز، عروق خونی، پالپ دندان، عضله‌ی اسکلتی، پیاز مو، پوست، کبد، پانکراس، قرنیه،‌ شبکیه و سیستم گوارش.

 

درد بی‌درمان ممنوع!

 

از اوایل دهه‌ی 1970 تا امروز سلول‌های بنیادی برای درمان بیماری‌هایی به کار می‌رود. بیماری‌های بی‌درمان یا صعب‌العلاج، باعث شد تا محققان از پیشرفت‌های پزشکی مثل سلول‌های بنیادی بیش‌تر استفاده کنند و به راه‌های درمانی برسند. بیماری‌هایی که با سلول‌های بنیادی درمان می‌شوند عبارت‌اند از: ضایعات نخاعی، دیابت، بیماری‌های قلبی ـ عروقی، آلزایمر، سکته‌ی مغزی، بیماران کبدی، رماتیسم، بیماری‌های دهان و فک، مشکل قرنیه‌ی چشم، پارکینسون،‌ ترمیم ساییدگی زانو، دیستروفی عضلانی، ام اس، فلج مغزی، طاسی و ریزش مو، بیماری‌های آرتروزی، سرطان خون، بدخیمی‌های خونی و تالاسمی.

 

هم‌چنین از خون بند ناف نوزاد نیز در درمان بیماری‌های خونی استفاده می‌شود. در بند ناف دو دسته سلول‌های بنیادی وجود دارد که قادر به ساختن سلول‌های خونی و سلول‌های استخوانی و چربی بوده است. در واقع آن‌ها جایگزینی برای سلول‌های مغز استخوان در علم پیوند مغز استخوان به حساب می‌آیند. از دیگر کارهای درمانی مهم سلول‌های بنیادی؛ ایجاد بافت کبدی و ایجاد بافت عضله‌ی قلب، تولید چشم مصنوعی، درمان سوختگی‌ها و بهبود زخم‌ها با ساختن سلول‌های پوستی است.

 

غصه‌ی مادر!

 

مادر دستی روی سر دختر کشید و او را بوسید. دختر در خواب ناز بود. مادر، او را روی پایش به آرامی تکان داد و اشک ریخت. پدر که وارد خانه شد، چشمان سرخ شده و گونه‌ی خیس مادر را دید. گفت: «هنوز که برای نازنین نگرانی؟» مادر با بغض گفت: «کاش من سرطان خون داشتم نه او! طفلی بچه‌ام شده پوست و استخوان.» پدر روی زمین نشست. آرام، صورت دختر را بوسید و گفت: «غصه نخور! من هر روز دنبال کار درمانش هستم. امروز هم رفتم سازمان انتقال خون.» مادر با پشت دست اشکش را پاک کرد و گفت: «خب!»

 

ـ خون دادم و گفتند می‌توانیم مغز استخوان را از خون شما بگیریم و به دخترتان بدهیم.

 

ـ امیدواری الکی می‌دهی؟ مگر می‌شود؟

 

ـ بله خانم! با سلول‌های بنیادی، کار نشد ندارد. دکتر قوام‌زاده(1)، این را ثابت کرده است.

 

مادر، دختر را در تختش خواباند. یک سینی چای و کلوچه آورد و کنار مرد نشست. بعد از روزها اضطراب، احساس آرامشی قشنگ داشت.

 

ترکیبی قشنگ

 

«هدف از حضور در پژوهشکده‌ی رویان، اقدامی نمادین به منظور تجلیل از حرکت علمی عظیم و گسترده‌ی جاری در کشور و قدردانی از همه‌ی محققان و دانشمندان، به ویژه محققان پژوهشکده‌ی رویان و جهاد دانشگاهی است. رویان، مرکزی موفق و نتیجه‌ای درخشان از ترکیب علم، ایمان و تلاش است.

 

مرحوم دکتر سعید کاظمی‌آشتیانی با ایمان، تلاش پیگیر و خستگی‌ناپذیر و مدیریت موفق خود توانست مؤسسه‌ای علمی به وجود آورد که در بافت آن، تحقیق علمی جدی همراه با ایمان و تقوا مورد توجه کامل قرار گرفته است. پژوهشکده‌ی رویان، زمینه‌ها و قابلیت‌های فراوانی برای پیشرفت بیش‌تر دارد و این مرکز در واقع سلول بنیادی حرکت علمی کشور است. همان‌گونه که هر دانشمند و محقق معتقد به ترکیب علم و ایمان نیز چنین ظرفیتی را دارد... فناوری سلول‌های بنیادی را باید توسعه داد.» (مقام معظم رهبری)

 

پی‌نوشت:

 

 1. اردشیر قوام‌زاده، پزشک ایرانی و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران است. او در سال 2012 موفق به کسب جایزه‌ی برترین محقق جهان در زمینه‌ی سرطان و بیماری‌های خونی گردید.

 

 

 

 

 

 

CAPTCHA Image